همینجوری یلخی یلخی

انسان = موجودیست مجبور ، که در میان گزینه های جبری ، اختیار انتخاب دارد !

همینجوری یلخی یلخی

انسان = موجودیست مجبور ، که در میان گزینه های جبری ، اختیار انتخاب دارد !

بازی سیاست

جمعه, ۱۹ دی ۱۳۹۹، ۰۸:۲۷ ب.ظ

 

 

چه در امریکا چه در ایران...

 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۱۹
کارور بیان

نظرات  (۳۷)

سلام و درود آقا مهرداد عزیز 

 

آقا اینو آرزو میکنی ؟

من با ترانه‌ی شطرنج روزبه‌بمانی و صدای داریوش جان هم نتونستم منظور از این تصویر رو بفهمم !

البته عیب از فرستنده نیست (دست بهش نزنید) گیرنده گیر داره !

احتمالن بنا ب دلایلی ..... شایدم ( آرزو کرده)  :)

 

منتظر معجزه نیستی ک عزیز ؟ ب نظر من سختر و گرانتر خواهد شد در همه امور ، بهتر هم نخواهد شد تا زمانی ک رژیم دست از ماجراجویی‌هاش دست برنداره ، قوانین بانک جهانی رو اجبارن قبول میکنن و ب ملت هم در فرم‌های تصویری و صوتی و نوشتاری بخشی از حقیقت رو میگن ولی واقعیت رو نه !

بزار با یک روایت بهتر توضیح بدم

جوانی میره پیش عالمی و میگه : من چند ماهى ست در محله‌اى خانه گرفته‌ام و روبروى خانه‌ى من یک دختر و مادری زندگى مى‌کنند و هر بار ک از من از پنجره بیرون رو نگاه میکنم مردان متفاوتى می‌بینم ک ب آونجا رفت و آمد دارند .

مرا تحمل این اوضاع دیگر نیست . چ کنم ؟

عالم میگه : شاید اقوام باشند !

مرد میگه : نه ـ من هرروز از پنجره نگاه می‌کنم گاه بیش از ده نفر آدم متفاوت میایند و بعد از ساعتى میروند .

عالم میگه : کیسه‌اى بردار براى هر نفر یک سنگ درکیسه انداز ، چند ماه دیگر با کیسه نزد من بیا تا میزان گناه ایشان را بسنجم .

مرد با خوشحالى رفت و چنین کرد و بعد از چندماه نزد شیخ آمد و گفت : من نمى‌توانم کیسه را حمل کنم از بس سنگین است ،

شما براى شمارش ب منزل من بیایید . شیخ اندکی مقسوم العلیه خودش رو خاراند و گفت : من حال ندارم !!!!

ــ تو یک کیسه سنگ را تا کوچه‌ى من نتونستى حمل کنی ، چگونه میخواهى با بار سنگین این گناه نزد خداوند بروى ؟

من تحقیق کردم ک این دو زن همسر و دختر پورفسوری هستند ک بعد از مرگ وصیت کرده شاگردان و دوستارانش میتوانند در کتابخانه ى او ب مطالعه بپردازند .

 

نتیجه اخلاقی :

حقیقت با واقعیت (دیدن و شنیدن) تغییر نمیکنه ، 

اون مرد اونچه ک میدید واقعیت داشت اما حقیقت نداشت . همانند خیلی‌ها ک در جامعه می‌بینیم در واقعیت مومن‌اند  اما در حقیقت شیطان‌ند !  

 

پاسخ:
سلام ارادت داریم🌹
دیروز جنگی با دشمن داشتیم هنوز که هنوزه اجساد متوفیانش دارن پیدا میشن. و امروز اون دشمن برادران ما هستن !
در مورد امریکا و سایرین هم شک نکنید . امروز نشه فردا میشه...

حکایتتون جالب بود 👍 بنظرم بهترین درسهای اخلاقی به زبان حکایت منتقل میشه
۲۰ دی ۹۹ ، ۱۵:۲۹ ابوالفتح میرطاهری

درود بر گرامیان 

 

بله بیشتر منم منم سیاسیون و بقولی گونده گوزیهایی که دانسته و هماهنگ شده نسبت به هم دارند  همینه که در این عکس هم میتوان دید ( و سیاست جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل و آمریکا  از این عکس هم بسیار نزدیکتره ) بقول جناب کاربر که گفتن یک روزی میشه ، بنده میگم نمیشه چون بوده و هست ( البت در فاز اینگونه موارد که جنگ زرگری میباشد یک نگاه جنسیتی در آن نهوفده که آن هم جنس پسران مظلوم هست که در این بازیهایه کثیف و شیطانی  گوشت دم توپ میشن و یا در گرداب مشکلات سیاسی و اقتصادی و معضلات اجتماعی دفن میشن حتی بدون هیچگونه همدردی و آوردن نامی ) 

 

بقولی اگر دیدید سرپرستهایه خانوار که بیش از 95 درصدشون مردان هستند و عمومشون هم ندار هستند در این کثافت و دروغ پردازی بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا و ... کمرشون شکسته و به دروغ و گناه اجبارن مبتلا شده اند از وضعیت اقتصادی موجود ، نامی آورده شد بدانید که یکی هم پیدا میشه تا آن سربازان آشو لاش شده در عکس را حداقل جمع آوری کند . 

 

سردار سلیمانی که مرد جنگ بوده اند ( که مثل اینکه فعالیتهایه خیرخواهانه از پول بیت المال مردم مظلوم ایران اسلامی هم داشتند بدون اجازه خود  این مردم نسبت به نا کجا آبادها بیت المال مردم خور ) یک جمله ای دارند که حقیقت اینگونه سیاستهایه پلید و ضد انسان و شیطان پرستانه در آن دیده میشه که حتمن شنده اید ( و آن این است که ما ملت شهادتیم !!!!) یعنی مکتب ما که ادعا کامل بودن و خاتم بودن و ... دارد نمیتواند صلح کند و بلد نیست صلح کند و حتی هیچ راهی هم برای صلح ندارد 

 

مغز سخنم این نیست که دوست دارند پی در پی جنگ و خونریزی راه بیندازند و فقط هم از جنگ و خونریزی سخن بگند ( سخنم اینکه ادعا داری که مکتب ما برابری و برادری و صلح جو و ساده زیست هست که این گفته با آن گفته که فقط بوی جنگ و خونو خونریزی میدهد یکی نیست و اینجاست آن تناقص و بقولی دم خروس ) فقط خدا میداند که مافیایه شیطانی اسلح فروشان و جنگ خواهان این جهان چقدر از این جمله سردار سلیمانی بوژد آمده اند که آخ جون مشتری ثابت !!!  

 

یک زمانی میگفتم هندیها چقدر احمق هستند که گاو و آلت و میمون و ... میپرستند ( اما اکنون میفهمم که بابا اینها هر چی هستند در صلح و صداقت و آرامش کم و زیاد زندگی میکنند و اینکه چی میپرستند هم بماند با خود قاضی اصلی ) ولی کسانی که ادعا دین و خدا دارند ورد زبانشان فقط حول محور جنگ و دشمنی میچرخد .

 

و ... 

 

پ ب

 

به جناب جانان

 

بر خلاف جناب کاربر بنده  حکایت یا شرح و فهم سخنتان را نپسندیدم ( چون پرسش اینجاست که آن مرد خیلی بیجا میکند که زاغ مردم را چوب میزند و انقدر هم بیکار است که چند ماه ولگرده مردمه ؟! ) خنده داریش اینجاست که اینهمه زاغ زدی و اطلاعات کسب کردی ( رفتی به کی بازگوش کردی 😁😁 ) 

 

نمیدانم خودتان هم متوجه شدید یا نشدید که در این حکایت هم سفسطه بازی و تحریف محوری آن سفسطه بازان معروف دیده میشود . 

 

با اینکه متوجه شدم فهم سخنتان چیست ( اما انقدر پیچیدگی برای رساندن معنی خود میتواند معنی را منحرف و حتی حاشیه درست کند ) 

 

جدا از اینها ( آوردن واژه واقعیت و حقیقت در آخر پستتون اشتباه است و این اشتباه را هم متاسفانه واژه هایه عربی ایرانی یا ایرانی عربی ایجاد میکنند که با یک واژه میخاهند یک موضوع را بازگو کنند یا زودتر و چارچوبانه تر بازگو کنند و این یکی از نقص هایه ادبیات و دستور زبان عربیست که با این واژها فکر کردن و خرد ورزیدن را از انسانها میگرد ) این در صورتیست که میگویند زبان عربی کامل است و برای هر مورد و موضوعی واژه دارد 

 

یعنی چی ؟!

 

یعنی اینکه ما برای هوای خانه بگویم فات و برای هوای بیرون از خانه بگویم چات ( در نگاه ساده انگارانه این روشن میشود که هر کسی که گفت فات منظورش هوای خانه است و هر کسی که گفت چات یعنی هوای بیرون از خانه و با گفتن این دو واژه دیگر نمیگویم - هوای بیرن از خانه -یا هوای درون خانه - و خیلی خلاصه شده هست ) اما ریشه همه اشتباهات و جنگها در خاورمیانه  از همین دستور زبان است که خرد گرایی را از انسان گرفته ( و دیگر آدم به فکر نمیرود که بین هوای خانه و بیرون خانه تفاوت مکانی هست اما از نگاه ساختاری تفاوتی نیست و با دادن واژه جداگانه به این دو همساختار ، فکر کردن را از انسان میگرد ) ساده تر بگم ما به پرنده شکاری که جسه کوچکتری دارد میگویم شاهین و به پرنده شکاری بزرگتر میگویم عقاب ( اما اگر کسی به شما توضیح ندهد که پرنده چیست و شکاری و غیر شکاریش چیست شما هزاران بار خواهید گفت شاهین یا عقاب اما هرگز نمیفهمید که این دو پرنده با هم تفاوت دارند و این نفهمیدن باعث میشود که از مغزت استفاده نکنی ) باز توضیحم را ساده تر میکنم ( زمانی که ماشین حساب باشد شما دیگر فکر نمیکنید و بقولی دودوتا چهارتا نمیکنید که با این کار مغزتان هم یک فعالیتی انجام دهد بلکه این کار مغز شما را مااشین حساب انجام میدهد و شما فکر نمیکنید و فقط اجرا میکنید ) دستور زبان عربی هم همین کار را با کاربرانش میکند و فکر کردن را از آنها میگرد و یکی از علتهایی که در بین مسلمانان عرب زبان همیشه بگو مگو و جنگ هست همین فکر نکردن است و ...

 

پ ب

 

 

 

 

 

پاسخ:
سلام

اشاره ای که به تلفات جنگها که غالبا مردها هستند جالب بود
گرچه از قدیم الایام تا بوده چنین بوده ولی دور از ذهن نیست که کشورهای استعمارگر  بین دوکشور جنگی بیاندازن و یکی از اهدافشون از بین رفتن مردهای اون کشورها باشه تا با این حربه اقتصاد و جامعه و حتی نسل اون کشور رو بخطر بندازن
ممنون 🌹

نخیر نمیشه 

بین ایران و آمریکا صلح نمیشه

البته نه اینکه ایران نخواد و ملت شهادت باشه و...اینا همش شعاره.مگه کم به روسیه و چین و حتی عراق باج میدن؟؟حالا آمریکا هم روش

منتهی سیاست آمریکا اقتضا میکنه که ایران همیشه ازش بترسه و تجهیزات نظامیشو تکمیل کنه بعد از اونور اعراب از تجهیزات ایران بترسن و همینجوری عین نقل و نبات نقت بدن و اسلحه بخرن از آمریکاییا و از اون ور ترکیه میره از ترس اعراب از روسیه تجهیزات میخره و...

کلاً ابر قدرتها اسکلمون کردن دارن به ریشمون میخندن😐

 

 

بله این بود تحلیل من😐

نمیدونم چقدر درست بود.کلاً سیاست خیلی کثیفه نمیشه ازش سر درآورد لامصب

 

 

پاسخ:
آفرین 👏
تحلیل خوبی داری و دقیقا به واقعیتها اشاره داره
ولی اینم درنظر بگیریم زمان و شرایط خیلیها رو دست به دست هم داده ...( امریکا و ایران هم میتونن باشن )

جناب میر طاهری عزیز 

سلام و درود 

اولن ک اشکالی نداره شما از شرح روایت راضی نباشید (منظور من شرح فنومنولوژی«پدیدارشناسی» وارِ همون عمل زشتی بود ک آن مرد انجام میداد (احتمالن هموطن سیکل قدیم با این علم آشنایی نداره) 

پدیدارشناسی با تفکیک آگاهیِ با واسطه و بی‌واسطه از یکدیگر ، آگاهی انسان رو از پدیدارهای ذهنی ک بدون واسطه در ذهن وی ظاهر می‌شوند و ممکن است حتی عینیتی هم نداشته باشند، صحبت میکنه . خودآگاهی (حقیقت در داستان) مبتنی بر پدیدارشناسی ب نقطه آغازین تفکر تأکید می‌ورزه و بر این باور است ک اندیشمند می‌تونه بر سبق ذهن‌ها و تمایلات غالب بشه و تنها بر مطالب متقن اتکا داشته باشه .

 درثانی ـ حتمن شنیدید ک یزرگان فرمودند : در مثل مناقشه نیست ـ عزیز ! 

 

اما درمورد زبانشناسی با سواد کمی ک من از زبان شناسی دارم اجازه میخام گفته‌تون رو کمی تصحیح کنم . اینکه شنیده‌اید زبان عربی کامل است و علت تعداد واژه‌‌های عربی ست «صحیح نیست» بلکه دستور زبانی ست .

در زبان عربی برای شتر هجده کلمه وجود داره ولی برای برف کلمه‌ای وجود ندارند .

اشتقاق‌پذیر بودن این زبان و روش ساختن کلمه با استفاده از «ریشه»ی کلمه ست و ب کمک ریشه می‌توان صیغه‌های فعل را در زمان‌های متفاوت و شکل‌های متعدد اسم (مانند اسم فاعل،اسم مفعول،صفت مشبه،اسم مبالغه،مصدر میمی،اسم زمان و مکان، افعل‌التفضیل و ...) ساخت . برخلاف زبان فارسی ک زبانی ترکیبی است و با استفاده از ترکیب (پیشوند و پسوند) از یک ریشه کلمات متعدد ساخته می‌شود .

سخن پایانی‌تون اصلن برام خوشایند نبود چون شائبه‌ی نژادپرسی هم میشه ازش تغبیر کرد ک با جهان‌بینی و عقیده‌ی من در تضاده ! 

ممنونم از توجه‌ات

اووو منظورتون جنگ داخلی ایران یا آمریکا بود🤔 مثلاً پایان جنگ زرگری آمریکاییها؟یا جنگ زرگری اصولگرا و اصلاح طلب؟

من فکر کردم منظورتون صلح بین ایران و آمریکا است و کلاً جنک زرگری بین کشورا

الان فهمیدم اشتباه متوجه شدم. به ما نیومده تحلیل کنیم.حیف فسفری که سوزوندم😂

پاسخ:
بقول هنرمندا هر کسی هر برداشتی از اثر هنری کنه میتونه درست باشه
شما هم که هم به روابط خارجی کشورها اشاره کردی هم به روابط داخلی و بین احزاب
یه دختر انقدر از سیاست بدون خیلی خوبه 👏
۲۱ دی ۹۹ ، ۱۴:۳۱ ابوالفتح میرطاهری

درود بر شما جناب جانان

 

نخست از نگاه من این اشتباه است که ( در مثل ، مناقشه نیست ) چون مثالها خود انحراف ایجاد میکنه و اینگونه سیستم ادبیاتی و گفتاری را من از جانب صوفستایان و یا سفسطه بازان میبینم که به دست ما رسیده و ما هم اشتباهن استفاده میکنم ( جانان عزیز خیلی ساده است اگر که میخاهیم موضوعی را بازگو و باز کنیم از خود موارد موضوع سخن بگیم نه مثالهایی که باعث خطا و انحراف میشود ) و مثل و مثال را مکاتب مذهبی بیشتر استفاده میکردند برای انحراف اذهان عمومی 

 

در مورد نژاد پرستی هم ( آفرین بر شما و بدانید که من هم مانند شما هست جهان بینیم نسبت به این قلادهایه برده داری عوام ) 

 

در مورد دستور زبان عربی هم ( منظورم این نبود که زبان عربی کامل است منظورم این بود که عده ای مدعی و نا آگاه میگویند زبان عربی کامل است چون این عده اعتقادشان گره خورده یا فکر میکنند که گره خورده با این زبان مجبورن از این حرفها زیاد میزنند ) چون وقتی در گپ و گفتگو تحلیات قرآنی و یا دینی ایرادی گرفته میشود میگویند اینجاش لام هست یا فلان هست و منظور این است و آن است ( و اینکه نمیتوان درست و یک مرتبه توضیح بدهند این خود نشان اشکال زبان عربی و خود قرآن است که به چندین مورد حتی میرسد معنی کردنش ) جالب بدانید که حتی برای مردم عربستان هم باید توضیح داد واژگان قرآن را و گرنه آنها هم به راحتی و بدون تحلیل نمیتوانند معنی را بفهمند و ... ( و اینکه هیچ دستور زبانی کامل نیست در جهان و هر کسی چنین ادعایی کند گزافه گویی کرده ) 

 

اما در مورد حکایت یا مثالتون 

 

پرسش من هم این است که آن شخص چرا برایش باید مهم باشد که در فلان خانه چنین رفت و آمدی میشود ؟ 

 

شخصن برایم دیگر خستگی آور و حوصله بر شده این مثالهایی که تهش بوی سفسطه بازی تبلیغات ایدئولوژی مذهبی میدهد ( اگر منظور این است که قضاوت نکنیم خوب باید بگویم قضاوت نکنیم تمام ) یا درسترش اگر پرسشی برایم ایجاد شد برویم از خود موضوع یا شخص بپرسیم که برایم پرسش شده که چرا مثلن این همه آدم میاد و میره ؟ یا به آن شخص که مودبانه و خرد ورزانه پرسش کرده او هم مودبانه پاسخ خواهد داد که100 درصد هم مودبانه پاسخ خواهد داد که من کارم اینه ! چون احترام احترام می آورد و اینگونه آن شخص هم به پاسخش میرسد که علت چیست . نه اینکه برایش پرسش شده و این پرسش یا موضوع را هم برده داده دست گربه !!! ای انسان مگر خودت عقل و زبان نداری که بروی از خود طرف بپرسی ؟ چرا عقلی که پرودگار بهت داده را میری دو دستی میده دست گربه ؟! اینجاست که من کمی عصبانی میشوم و میبینم که این سیستم صوفسطایی و سفسطه باز و انسان گول بزن تا مثالها و حکایتها هم پیش آمده و به فریب انسانها و به اشتباه انداختنشان تا کجاها هم دارد دست میزند . چه نا آگاهنی هستند این آدمها که افسارشان را دست گربه میدهند 

 

در مورد واژه واقعیت و حقیقت هم ( اگر میشه یکبار دیگه بنویسید که منظورتون از آوردن این واژها و ارتباطش با این پست کاربر نازنینمان چیست ممنونتون میشم ) 

 

پ ب 

 

به خانم مشکات 

 

اتفاقن اتفاقن خیلیم نظرتون و نگاهتون از نظر من درست بوده .

 

آخه چرا از نظرتون که بقولی نظر شماست برگشتید . هیچوقت از گفتن نظرتون احیانن نترسید ( تهش این است که یکی بگوید فلانی نه اشتباه میکنی به این علت و آن علت که شما اشتباه میکنی . شما هم با خرد خود میسنجی که وقتی کسی پیدا شده که میگه اشتباه میکنی آیا از نگاه خرد من و تجربه شناختی من درست میگه یا نه ) بقولی با پاسخ دادن یا نقد کردن گفته شما که موضوع به اینجا نمیرسد که شما اشتباه میکنی 

 

بازم میگم نظرتون خیلی خوب بود 

 

پ ب

سلام و درود جناب میرطاهری عزیز 

 

ممنونم از توضیحات‌ت و نظرت !

احتمالن این نوع تعامل و نوشتار من برمیگرده ب تربیت و طبیعت من ک برخلاف شما (ک دوست نداری) دوست‌ش دارم !

بزرگان این خاک و بوم هزاره‌های پیشین همه‌ی گفتنی‌ها رو ب ما گفتن ، ما گوش شنوا نداشتیم و نداریم برای همین اینجا روی دیوار آقا مهرداد عزیز مینویسم و اگر دوست‌ش ندارید پیشنهاد میکنم ک چیزی رو ک دوست ندارید انجام نده ـ نخونش .

این بخشِ تربیتی من در این سنین پایانی قابل تغییر نیست گرامی !

نمیدونم چرا احساس میکنم ک شما هم تُرک هستید (از شاخصه‌های شناخته شده‌ی این قوم نازنین هموطن‌م رُک‌وگویی و پراگماتیسم هست)

بهرحال مجددن / ارجاع‌ون میدم ب درس اخلاقی‌ قصه ک موجز و کوتاه و رُک فارغ از سفسطه و مغلطه (ک شما رو خسته کرده) میگه : ...... (انتظار نداشتی ک اون رو دوباره بنویسم :) 

موضیح : چیزی (موضوعی،متنی،عکسی،....)ک من (نوعی) با چشمانم واقعی میبینم و میشنوم ؛ تمامی حقیقت نیست ! 

.... و اینکه شما اینگونه (روایت ـ داستان ـ طرز تعامل) رو نمی‌پسندید و نگاه نقادانه حتا نسبت ب ضرب‌المثل‌ها دارید نه تنها نیکو و پسندیده ست (شاید) بیانگر ذهن فعال شماست ک بی شک از همون سیکل قدیم(ک واقعن از لیسانسه‌های امروزی بهتر تحلیل میکنن) نشئت میگیره !

می‌پدیرم ، مشروط ب استدلال محکم و قانع کننده ! 

و باز هم ب رسم عادت من تکراردرسی از سعدی نازنین !

قصیده‌ای زیبایی ک چند بیت‌اش رو اول ب خودم تقدیم میکنم و بعد ب شما هموطن خوبم و رفع زحمت !
.....
نباید سخن گفت ناساخته
نشاید بریدن نینداخته
تأمل کنان در خطا و صواب
به از ژاژخایان حاضر جواب
کمال ست در نَفسِ انسان سخن
تـو خود را ب گفــتار نـاقص مکـــن 

 

۲۲ دی ۹۹ ، ۰۶:۴۶ ابوالفتح میرطاهری

به جناب جانان

 

من کاری به نوشتار و نوع نوشتار شما ندارم ( سخن من اینکه شما حکایتی را نوشتید که همه ما در آن بودیم یا بقولی ربط پیدا میکند یا میکنندش به فرهنگ ما که من هم در این فرهنگ هستم و ربط آن با پست بسیار اشتباه بوده از نگاه من که گفتم اگر میتوانید دوباره یک توضیح دیگر یا توضیح از همین حکایت و ربطش به پست بدهید ) بازم میگم بنده نه با شخص شما نه با رفتار شما کاری ندارم یعنی بخاهم هم نمیتوانم کاری داشته باشم

 

چون شما سخن از واقعیت و حقیقت زدید و اینها را به پست ربط دادید که ( من هیچ جوری نتوانستم ربطش را بفهمم و شخصن چیزی را که بفهمم باعث کژ اندیشی و انحراف میشود را پرسش و نقد میکنم ) بازم میگم توضیح واژه واقعیت و حقیقتو ربطش با موضوع را اگر مایلید دوباره بگید 

 

من خاک پاک بزرگان هم هستم چه هم میهنش باشد چه از سراسر گیتی و بنده سعی میکنم به همه احترام بزارم و سن پایین و سن بالا برای شخص من هیچ فرقی نمیکند چون همه انسانها انتظار ادب و احترام را خواه ناخواه دارند و نباید تفاوتی در این زمینه قائل شد ( بازم میگم بنده نقدم به این حکایات و مثالهاست که در آن چاله ای از کژ اندیشی و تبلیغ کژ اندیشی دیده میشود دارم حتی اگر برای سعدی یا دیگر بزرگی باشد ) اینگونه به شما بگویم که قشنگ شیر فهم شویم. 

 

 آخوندی یا آخوند کت و شلواری به اسم روانشناس و ... میرود بالای منبر و میگوید آقایان چرا به مچ دست زنان و نمیدانم پای زنان و ... نگاه میکنید !!! نگاه نکنید !!! نخست گفته اند مردان چشمان خود را بپوشانند و ...  این کار حوس آلود گناه دارد ( آیا میدانستید ) و باعث تحریک و گناه میشود و این تحریک هم گناه است و در جهنم کسانی که اینگونه نگاه کردن  در آتش جهنم فرو میروند و الا آخر . الان برات روشن میکنم پشت این حکایت شیطانی را .این آخوند یا ملا یا ... در ظاهر سخنش ارشاد است و بقولی برای نا آگاهان این شخص بسیار مثبت و هوادار ثواب و اخلاق  میزند . اما در باطن سخنانش ریز شویم و بسنجیم که آیا باطن اینگونه سخنان در واقعیت هم چنین تاثیری میگذارد یا نه میفهمیم که مخاطبانش را سوی نگاه کردن به آن قسمتهایی گفته نگاه نکنید میبرد یا میکشاند و با گفتن توضحیات حوس آلود تخم همان انیمیشن پورن را در ذهن مخاطبانش مینگارد و خوووووب میداند که این مخاطبان زمانی از پای این سخنان بروند و احیانن بانویی را ببینند که آن قسمتهایش پیدا و نا پیداست در ذهن خود فلش بکی میزنند به سخنان آن شیطان صفت و چرخه این حالت روحی و روانی در ذهنشان دوباره به چرخیدن گرفتار میشود و هر بار که با زنی روبرو شوند این چرخ ذهنی باز و باز حرکت میکند . حال نکته اینجاست که اگر پسری یا حتی دختری از کوچکی تا حتی 50 سالگیش کسی به او نگفته که مثلن فلان جای آن جنس همگون شما میتواند اینگونه برای تو لذت آوری و ... کند او هرگز و هرگز زمانی که زن و مردی را ببینید به صورت لخت و پتی هیچ اثری در او نخواهد داشت جز این تعجب که مثلن چرا فلانی لخته . اما اگر پیش از دیدن بستهایه مواد مخدر با آن آشنایی داشته باشید و طرز استفاده آن را دیده باشد و بقولی در موردش سخنان و تحلیهایه مثبت و منفی دیده باشد زمانی که مواد مخدری ببیند در ذهنش انیمیشن نوع مواد مخدر و کاربرد آن و تاثیر آن در ذهنش به حرکت میوفتد . اما اگر در مورد مواد مخدر هیچ اطلاعی نداشته باشد با دیدنش هیچ انیمیشنی در ذهنش به چرخ نمیوفتد و یک لگدی هم به آن میزند چون به دردش نمیخورد . البت از این ملاهایه زن هم پرورش داده شده تا روح و کرامت زنان را به اسم حمایت و ...  از آنان بگیرند و آنان را نیز اسیر کژ اندیشی و بدبینی و با این تفکرات دست به خود آزاری زیست و زندگانی خود بزنند . ( توضیح را راحتر کنم که شما در خیابان گام برمیدارید و چشمک زدن پی در پی نوری ، چشم و ذهن شما را به آن سمت میکشاند بدون آنکه خود 100 درصد بخواهید و زمانی که چشمتان به آن سمت چرخید میبینید که بوتیکی یا چشمک زن دکانیست که میخاهد چشم رهگذران را به خود بکشاند و ... ) و اینگونه حکایت و مثالها هم کار همان نور چشمکزن را میکند

 

( اینجاست که اینگونه حکایات و کلن اینگونه احادیث و ...  نه تنها بوی پند و اندرز نمیدهد بلکه بوی کژ اندیشی و شیطان صفتی میدهد و خواندنش باعث آسیب به روح و روان خواننده میشود در صورتی که خودش هم متوجه نمیشود ) 

 

نه هر انسانی که پیگیر موضاعات متفاوت باشد در آن زمینه میتواند به دانشی برسد که حتی خود نیز صاحب سخن و اندیشه شود ( حال با لیسانس و بدون لیسانس و سیاه و سفید و چاق و لاغر و کوچک و بزرگش فرقی نمیکند ) اما عمومن مدرک داران و کسانی که در دانشگاه تبادل تحلیل و دست به نقد هر موضوعی با یکدیگر میزنند به مراتب از دانشگاه نرفتها و مدرک ندارها آگاهی بیشتری دارند یا میتوانند داشته باشند . 

 

بله بنده ترک زبان هستم ( و ترک زبانان بسیار انسانهایه زحمت کشی هستند مانند دیگر هم میهنانمان و انسان هستند و هیچ تفاوتی با دیگر انسانهایه این گیتی نمیکنند ) اما بابت فرهنگ خاصشون بسیار کاری و زحمت کش هستند و ترکان کشور آذربایجان چون کمتر با دروس دینی و مذهبی در تماس بوده اند بسیار بسیار کرامتشان دست نخورده و با معرفت باقی ماند فعلن و ...

 

بازم میگم اگر نقدی دارید خیلی شفاف بیان کنید و با اینگونه حکایات یا شعرها و سخنان غیر مستقیم پشت رو پشت حاشیه  نگذارید و ایجاد کژ اندیشی نکنید 

 

پ ب

سلام آقای افغانی
ما اینیم دیکه😎حالا ننم توصیه کرده خیلی تواناییهاتو رو نکن که چشم نخوری😌 در واقع دستم بسته اس 😎
ممنون نظر لطفتون بود.


خیلی ممنون آقای ابوالفتح

نه از گفتن حرف دلم زیاد نمیترسم اگه بترسمم باز حرفمو میزنم ببینم چی میشه😅
ولی واقعاً سیاست خیلی پیچیده اس و فکر نمیکنم آدمای عادی خیلی توانایی تجزیه و تحلیلشو داشته باشن.مگه اینکه خیلی براش وقت بذارن و مطالعه کنن و ریز به ریز اتفاقات رو در سطح منطقه و حتی جهانی رصد کنن و...
حالا نمیدونم اینهمه وقت گذاشتن واسه این مسائل برای آدمای عادی درسته؟؟اصلاً برام سواله مردم کشورهای دیگه هم انقدر که ما ایرانیها سیاست زده هستیم اهل سیاست هستن؟؟اصلاً یه شهروند عادی چقدر باید برای سیاست و مطالعه ی سیاسی وقت بذاره؟؟

یبارم یادمه آقای جلال ستاری که قبلنا اینجا کامنت میذاشت گفت که یه آدمی که خیلی ساله سیاست رو حسابی دنبال میکنه بهش گفته بود بعد این همه سال به این نتیجه رسیده که مردم فقط باید از حکومت مطالبه ی اقتصادی داشته باشن.
چون وظیفه ی اصلی حکومت اینه که رفاه و آسایش رو برای مردمش تامین کنه.حالا فلان اصولگرا چکار کرد و فلان اصلاح طلب چی گفت و شد دیگه به ما مربوط نیست.خودشون میدونن و خودشون

پاسخ:
سلام
😁👍
راضی نبودیم انقدر شسکت نفسی کنی 😉

درمورد این بحث و گفتگوی شما و جناب جانان هم میخواستم بگم که بنظرم این اختلاف نظری که ایشون پیدا کردید  بخاطر اختلاف زاویه دیدتونه
شمارو یادمه که تو تست mbti که دادید جزء دسته ی حسی ها بودید
حسی ها کلاً به مسائل عینی و ملموس و جزئیات اهمیت میدن
ولی شهودیها (که فکر میکنم آقای جانان شهودیه)اهل مفاهیم انتزاعی و مثالها و کلیات هستن.
مثل فرق فروید با شاگردش یونگ
فروید حسی بود ولی یونگ شهودی بود.فکر کنم واسه همینم یونگ بالاخره راهشو از فروید جدا کرده


مثالها و حکایات هم ربطی به مذهبیون یا سوفیسطها نداره.
کلاً انسانها از اول از داستان و حکایات برای انتقال مفاهیم عمیق استفاده میکردن.البته فکر کنم بیشتر ندیسنده ها جزء دسته ی شهودیها باشن.
اتفاقاً چند وقت پیش هم میخوندم که یه استاد جامعه شناس آمریکایی فکر کنم گفته بود که بعد سالها تدریس به این نتیجه رسیده که بهترین راه انتقال مفاهیم همین مثال زدنه.
مثلاً شما بخوای مفهوم زندگی رو به دیگری توضیح بدی شاید خیلی سخت و گنگ باشه.
ولی وقتی بگی《زندگی یک سفر》همه چی آسون میشه.حالا فقط باید بیای زندگی رو با مثالش سفر مقایسه کنی و بعد استثناء هارو که ممکنه باعث کج اندیشی بشه مشخص کنی.

شما کلاً اعتقادی به شهود نداری در حالیکه یکی از دستاوردهاش خلاقیته.باید سعی کنید دربرابر مفاهیم انتزاعی گارد نگیرید هرچند که بهش علاقه ندارید.

پاسخ:
بنظر منم پند و اندرز در قالب داستان و حکایت خیلی نافذتره
کاری که بزرگان در اشعارشون هم استفاده کردن

 

سلام و درود جناب میرطاهری گرامی
 

پوزش میخام ک نظرتون رو با دقت نخونده بودم و سوالتون درمورد کامنت من و  ربط ب پست رو بی پاسخ گذاشته بودم . 

الان ک کامنت اولم رو مرور کردم دیدم ک (جل‌الخالق) من ک توی همون خطوط اول نوشتم ....  نتونستم منظور از این تصویر رو بفهمم !

 نظرم هم ب پست ربطی نداره ! (امیدوارم مقبول نظر باشه) خب اجازه بدید از انتهای کامنت‌ آخرتون[داخل‌کروشه] پاسخ بدم .

[اگر نقدی دارید خیلی شفاف بیان کنید و با اینگونه حکایات یا شعرها و سخنان غیر مستقیم پشت رو پشت حاشیه  نگذارید و ایجاد کژ اندیشی نکنید]

درمورد حکایت و شعر براتون نوشتم  و نیازی ب تکرار نمی‌بینم ، نقدی هم نداشتم . اما کلوخ(شما بخون کلمه) جدید کژاندیشی (ک بمن نسبت دادید) نیاز ب توضیح داره ک خدمت‌تون توضیح میدم ، کژاندیشی دوگونه در لغتنامه‌ها معنی شده 

1 ـ آنکه کج و ناراست اندیشد . پس (شما آزاد هستید هرگونه ک دوست دارید تصور کنید)  ادعایی هم بر راست اندیشی نکردم و ندارم !

2 ـ آنکه اندیشه مستقیم ندارد. (همون پاسخ اول)

درمورد خصوصیات قومی ترک هم نیاز ب گفتن نیست ولی این نکته ک نوشتی [ترکان کشور آذربایجان چون کمتر با دروس دینی و مذهبی در تماس بوده اند بسیار بسیار کرامتشان دست نخورده و با معرفت باقی ماند فعلن] این گفته از روی تجربه‌ی شخصی ست یا دلیل و برهان مکتوبی درموردش خوندید ک اگر (آری) رفرنس رو بنویس ک خودم بخونم ـ ممنونم

پاراگراف سوم از انتها ـ [عمومن مدرک داران و کسانی که در دانشگاه تبادل تحلیل و دست به نقد هر موضوعی با یکدیگر میزنند به مراتب از دانشگاه نرفتها و مدرک ندارها آگاهی بیشتری دارند یا میتوانند داشته باشند]

بنده هم قبول دارم و بر منکرش لعنت و ایمان دارم ک مطالعه از مهمترین ستون‌های دانایی ست و ‌تجربه(ک بهای‌ش از تمامی بیشتر و سنگین‌تر است) از ارکان آن !

باقی رو بی پاسخ میگذرم نه از روی بی‌ادبی بلکه از ذیق‌وقت  ! 

روز خوبی براتون آرزومندم 

 

@ آقا مهرداد 

ببخش ک دیوارت رو با حرفای صدمن ی غاز سیاه کردم !

این شعر هم روش :))

 

از پسِ پرده نگاه کن ، مثل شطرنجِ زمونه
هرکسی مثلِ ی مهره تویِ این‌بازی می‌مونه
یکی مثلِ ما پیاده ، یکی صد سالِ سواره
یه نفر خونه ب دوشِ ، یکی دوتا قلعه داره
ی طرف همه سیاه و ی طرف همه سفیدن
روبروی هم ی عمرِ ،ما رو ب بازی می‌گیرن
اونا ک اولِ بازی توی خونه‌یِ تو و من
پیش پایِ اسب دشمن ، اون همه سرباز و چیدن
ببین امروزم تو بازی میونِ شاه و وزیرن

هنوزم بدونِ حرکت پشت ما سنگر می‌گیرن 
تاج و تختِ شاه دیروز ، در قلعه‌شون نمی‌شه
ب خیالشون ک این تاج سرشونِ تا همیشه
یادشون رفته ک اون شاه ک بصد مهره نمی‌باخت
تاج و از سرش تو میدون لشگرِ پیاده انداخت
اونکه ما رو بازی می‌ده ، اونِ ک مهره رو چیده
اونکه نه شاهِِ ، نه سربازِ نه سیاهِ ، نه سفیدِ 
از پس پرده نگاه کن مثلِ شطرنجه زمونه

پاسخ:
اختیاردارید
از صحبتهاتون استفاده میکنیم

شعر جالب بود . هرچیه زیر سر دستهای پس پرده س . که زورمونم بهش نمیرسه

@ مشکات خانوم عزیز 

 

[کلاه از سر برمی‌دارد] براوو 

در این سن و اینگونه تحلیل و نظرهای پخته‌دادن ، دستمریزاد و شیرمادر حلالت باد گفتن داره و باعث خوشحالی ک در این سرای سیاست زده شاهدش هستم ! (زنده‌باشی خانوم)

اون جامعه‌شناس هم اگر درست درخاطرم مونده باشه آنتونی گیدنز هست ک در نظریه راه سوم : نوسازی دموکراسی اجتماعی ۱۹۹۸ این مطلب رو عنوان کرده (مطمئن نیستم) 

اشاره‌ات هم ب دسته بندی‌های شناخته شده‌ی شخصیتی در روان شناسی منو یاد خاطره‌ای از دوست روانشناسم انداخت و لبخندی کشدار !

سالیان پیش از من تست بریگز و مایرز MBTI رو گرفته بود و چندی بعد هم تست DISC رو و یکروز توی غذاخوری با اشاره ب من برگشت ب دوست دیگرش ک ایشون هم مدرس بود گفت : این هفدهمین نوع و فرم  شخصیت‌های مایرز و بریگز  هست ک باید روش تحقیق بشه و وقتی دوستش خندید با جدیت گفت باور کن جدی میگم ! و ایشون ازم خواست ک پیش ایشون هم تست‌ها رو انجام بدم ک خوشبختانه نرفتم، چون میترسیدم بهم بگه زیادی قاط زدم ! :)) ک خودم میدونستم و نیاز ب تائید نداشتم ! 

شاد و سلامت باشی 

سلام آقای جانان 

ضایس بگم ولی از این کامنتتون اسکرین گرفتم.وقتایی که از خودم حسابی ناامیدم نگاش کنم:))

 

 چه جالب

حالا شهودی نبودید؟؟

اتفاقاً آقای ابوالفتح هم بنظرم آدم خیلی عجیبی میان:| نمیشه تو اون شونزده تا تیپ دسته بندیشون کرد. آقای ابوالفتح هم میشه هجدهمین تیپ 

@ مشکات خانوم عزیز 

 

خیر ، ضایع نیست خانوم ! (هرموقع ناامیدی اومد سراغت بدو بیا بهم بگو گونی گونی خودم ازت تمجید میکنم ک سرحال بیایی) !

از مزاح گذشته خیلی خوشم اومد از نظرت ک بیانگر آگاهی و اطلاعات خوبت بود . امیدوارم ک در زندگیت سلامت و موفق باشی . 

چارسال پارسالا ک جونتر بودم و توی تستی ک دوستم ازم گرفت بهم گفت ک ISTP-T  هستم و سه‌سال بعد ک تست جدید رو ازم گرفت اولش بهم گفت ک تفییر کردم و دارم برونگراتر میشم و ب INTP-T تغییر کردم و بعد از دو سه جلسه ک با هم صحبت کردیم 😀 اون نظر و تشخیص رو ارائه داد ک بالا نوشتم . 🤣 (هفدهمین فرم شخصیتی)

حدس‌ات هم درسته و در طبقه‌بندی شهودی‌ها قرار دارم ! 

احتمالن روانشناسی میخونی ک اینقدر خوب درموردش میدونی چون  آدمهای عادی کمتر در اینموارد اطلاعات دارن 

شاد و سلامت باشی الهی  

 

۲۳ دی ۹۹ ، ۰۷:۰۳ ابوالفتح میرطاهری

به خانم مشکات 

 

☺ 

بنده در آن تست شرکت کردم و شدم estj کمی که رفتم خواندم یعنی چی ( دیدم هم درست گفته هم نادرست هم میشه باشم هم نمیشه مانند همه تعریفها و کلیاتی که در مورد کسی گفته میشود که میتواند باشد یا نباشد ، جالب اینجاست دیگر گفته هایه دستهایه دیگر را نیز خواندم و شاید تفاوتی 10 الا 20 درصدی دیدم . البت در نوشته دیدم نه در واقعیت ) به عنوان سرگرمی میتواند خوب باشد حتی میتواند مضر باشد ( چون شما بر اساس آن دارید مرا میسنجید و یا تحلیل میکنید نه بر اساس چیزی که مینویسم که به راحتی میشود نقد کرد یا نکرد ) و شما این عینت را نمیرود به سمتش و میرود به سمت غیر مستقیمها و روایت و احادیث دسته بندی شده !!! اینجاست که من میگم انسانها در گردابی از نا آگاهی سر میکنند ( و شهرها وآدمها را از روی عکسها وگفته ها قضاوت میکنند ) 

 

فراموش نکنید یونگ یک سوییسی و کاتولیگ دو آتیشه بود و همین تفکر مذهبی او باعث جدایی و نپذیرفتن تفکرات فروید شده و ... ( اینو میخام بگم فقط کسانی که چادر بر سر یا عمامه بر سر دارند یا راهب و خاخام هستند ملا نیستند . بلکه کت و شلوار پوشهایی ملاصفت بیشتر هستند که اگر ریز شویم در دست اوردهایشان میبینیم فردی مانند یونگ هم با این کارش همان شمشیر قضاوت را به دست مخاطبانش میدهد که فلانی چون در این دسته هست اینجوریه دریغ از اینکه باعث خردورز کردن مخاطبانش بشود که بابا فلانی را بزار ببینیم اصلن چی میگه بلکه از پیش و پیشتر و و میش از اینکه که انسانها از خودشان بشناسیم او این کار را برای ما انجام داده ) آیا این رفتار مکتب یونگ زیادی شبیه مکاتب مذهبی ندارد که دیگر از مذهب خود را کافر مینامند و کافران را برای مسخ شدگان خود تجزیه و تحلیل میکنند و یک بقولی شیعه و یا سونی پیش از اینکه یدیگر را بشناسن به راحتی با هم معاشرت میکنند اما وای که یکی بگوید من شیعه هستم و یکی بگوید من سونی ( آنوقت میبینی که تمامیه این فضای دوستانه و انسانی دست خوش تفکرات شیطانی میشود که از پیشتر سونی و شیعه را برای او نهادینه کرده و این نهادینه کردنها یعنی اینکه آن انسان میمون است نا انسان دارای عقل که خود بسنجد که مثلن من از رفتار فلانی خوشم نیامد از او دور میشوم تا حدی که بعد از چند ساعت فراموشش میکنم برای همیشه و یا فلانی چه انسان باحالی و به او نزدیک میشوم و ... ) اینجاست که شیطان خرد انسان را از او میگرد و او را تا مرتبه حیوانی به زیر یوق خود میکشد این در عالم مذهبیش بود ( در عالم به ظاهر علمی یونگ هم همین کار را میکند با این تفاوت که او را به مرتبه حیوانی نمیکشد بلکه او را دست بندی میکند و او را از درون خود تنها میکند و برای او به جای اینکه توجیه بیاورد + که خدا خواسته + بلکه توجیه میاورد که فلانی از آن دسته یا این دسته است و ... ) از نگاه من یونگ هم یک ملا است و ذات نوشته و تفکراتش جداییست نه اتحاد کاری که مکاتب مذهبی میکنند با مخلوقات پروردگار و پس جدا شدنشان تک به تک شکارشان میکنند ( و اینرا در جهان اکنون خودمان داریم میبینیم که به جای اینکه مردم بریزند در خیابان و اعتراض کنند که آقا بین فلسطینیان و اسرائیل صلح ایجاد کنید و یا یمن همینطور و یا عراق همینطور و امریکا همینطور و به جهانیان بگوید که ما صلح طلب هستیم نه مرگ طلب و دیگر جهانیان را هم به صلح طلبی تشویق کنیم ) اما میگویند مرگ بر این مرگ بر آن . حال از مرگ بر این و آن گفتن آیا صلح و انسانیتی ایجاد میشود ؟ صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران هم همین کار را با مخاطبانش میکند و پیش از اینکه یک ایرانی و یا شیعه با یهودی برخوردی داشته باشد به اندازه هزاران سال او را برای او بازگو کرده چیزی که اگر با هم برخورد کنند هیچوقت چنین گفته هایه را نخواهند دید .

 

در مورد اینکه سیاست پیچیده است ( این هم یک اشتباه است ) نه سیاست و هیییییچ موضوعی پیچیده نیست ( بلکه مسئولین دروغ به شما میگویند و شما فکر میکنید سیاست یعنی پیچیده ) الان سردار سلیمانی پول بیت المال مردم ایران را برده اند و داده اند به ناکجا آبادهایه بیت المال مردم خور در صورتی که در داخل خود مردم نیازمند کمک هستند ( الان اسم این رفتار سیاست است ؟! اگر سیاست است کجایش پیچیده است ؟! این اسمش سیاست نیست این اسمش دروغ و دزدی و نیرنگ به مردم ایران اسلامیست .که آن هم آن ناکجاآبادهایه دیگر کمی وژدانش به درد آمد و بازگو کردند . بازم میپرسم این کجایش پیچیده است ؟! 

 

سیاست پیچیده است !!! mbti در فلان جاش اینو گفته !!! بزرگان اینو گفتند !!! ( بزرگان خیلی راست میگفتند روزگار خود را درست میکردند  ) اینجور تفکرها زمانی که بر شما قالب میشود هر سخنی چه صدا و سیما جمهوری اسلامی و چه از ماهواره و جه ... را به راحتی میپذیرید . ته همین مکاتب این است که خرد و آگاهی شما را از شما بگیرند و ... 

 

اینکه در ایران مردم ایران سیاست زده شده اند که برایشان بسیار بسیار خوب هست چون زمینه یک رنسانس دینی و سیاسی و تاریخی و اقتصادی را فراهم است اکنون  ( خوب صدا سیما و مسئولین و ریز و درشت همه دارند درمورد سیاست سخن وری میکنند شما آیا انتظار دیگری دارید ؟) 

 

و  ... 

 

سخن بسیارست و زمان اندک 

 

پ ب

 

 

سلام خدمتتون

این مطلب درباره آمریکای قبل از انتخاب ترامپ در سال ۲۰۱۶ صادقه. اما الان وقایع آمریکا رو دنبال کنید بحث مرگ و زندگی برای عوامل چپ آمریکا اعم از جمهوری خواهان و دموکراتها هست و در طرف دیگه ملی گرایان مسیحی به ریاست ترامپ. شما اخبار رو دنبال کنید حتی بزرگان جمهوری خواه اعم از میچ مک کانل ، لیندسی گراهام و مایک پنس تو زرد در اومدن. و نهایت اینکه فعلا هیچ چیزی در آمریکا معلوم نیست.

پاسخ:
سلام
در کامنتهای قبل هم اشاره کردم . با توجه به شرایط و گذر زمان همه چیز میسر و ممکن خواهد شد . 
تقریبا 3.5سال پیش 3نفر در انتخابات به شدت همدیگر رو میکوبیدن و تحقیر و تخریب میکردن ...   ولی امروز همون سه نفر شدن رییس سه قوا و اتفاقا امروز(23دی) درکنار هم ایستادن و قول همکاری و همیاری دادن !!
امریکای امروز هم گذراست و بعد از چندمدت همشون دورهم خواهند بود...

سلام

دو طرف درگیری ، تا وقتی که آرمانشان بر جنگ با یکدیگر استوار باشد ؛ جایی برای صلح راستین ، وجود ندارد ؛ مگر اینکه ارزشی برای ایدئولوژی‌شان قائل نبوده و همه چیز بر پایه دروغ و ریا استوار باشد و یا اینکه به مرور رهبران معنوی از دنیا رفته ، ایدئولوژی استحاله گردد .
مواردی که از صلح یا مذاکرات - پس پرده یا پیش‌ِ رو - میان دشمنان ذاتی می‌بینید ؛ چیزی نیست جز برای منافع مشترک در مدتی معین(شاید این زمان به درازا کشد) ؛ به عنوان مثال پیمان صلح حدیبیه(به صورت آشکارا) ؛ آیا آشتی و صلحِ حقیقی در کار بود؟ چرا راهِ دور برویم ؛ ماجرای مک‌فارلین(در نهان) طی جنگ ایران و عراق با آن همه آبروریزی! آیا دلیل بر صلحِ پنهان اما واقعی ایران با آمریکا و اسرائیل است ؟ قطعا خیر ؛ چرا که اصولا قبله‌ی آمالشان متفاوت است . آنچه امروزه میان اعراب و اسرائیل می‌گذرد ، شاید به گونه‌ای بسیار متفاوت رقم می‌خورد اگر که جمهوری اسلامی (به عنوان دشمن مشترک در کمین) در کار نبود .
و اگر صلحی را پایدار (در نهان) ، می‌بینیم ؛ بدانیم که از ابتدا جنگی(حداقل بنیادین) در کار نبوده(به دلیل نبود تضادی در ذات) ؛ آنچه دیدیم ، جز صحنه‌‌ای خشونت‌آمیز ، برای بدست آوردنِ منافعی هر چه بیشتر نبوده است .

[ آنچه آتش زیر خاکستر جنگ را (چه در خاورمیانه ، چه جای دیگر) شعله ور می‌سازد ؛ منافع اقتصادی و عایدی از کمپانی‌های اسلحه‌سازی نیست ؛ اینها را به خوردمان دادند و چه افسانه‌ها ساختند ! به عنوان مثال ؛ میزان تولید ناخالص داخلی آمریکا در ۲۰۱۹ بالغ بر ۲۱ هزار میلیارد دلار بود و کل فروش شرکت های بزرگ اسلحه سازی دنیا ۳۶۱ میلیارد دلار بوده که اگر سهم ۶۱-۵۹ درصدی آمریکا را محاسبه کنیم (با در نظر گرفتن بیشترین سهم) چیزی حدود ۲۲۰۲۱۰۰۰۰۰۰۰ (۲۲۰ میلیاردُ ۲۱۰ میلیون) دلار خواهد شد(در جایی دیگر ۱۹۲.۳ میلیارد بیان شد) ؛ که در مقایسه با کل GDP آمریکا ، درصد قابل ملاحظه‌ای نیست (حتی به دو درصد از حجم اقتصاد هم نمی‌رسد) . آمریکا در همین سال بیش از ۷۳۰ میلیارد دلار هزینه‌ی نظامی داشته ؛ آیا حتی می‌تواند با تجارت سلاح ، این هزینه‌ها را جبران نماید ؟ ]

پاسخ:
سلام
چند نکته
ایدئولوژی قطعا برای برخی دروغین و دستمایه پیشبرد اهدافشونه و برای برخی راستین و با ارزشه . ( مطمئنا هر دو گروه به راستین بودن اذعان دارن) 

بنظرم دشمن ذاتی وجود نخواهد داشت . طبق اشاره شما همه چی جهت منافع مشترک در زمان معین بستگی داره . گاهی منفعت طلبی یکطرفه است و شمشیر بروی هم میکشن و گاهی منفعت طلبی دو سویه است و هردو کنار هم مصالحه میکنن
بطور مثال بعد از 50.60سال عناد و دشمنی ، اعراب دارن با اسراییل مصالحه میکنن(پس دشمنی ذاتی نبوده)

اینکه گفتید منافع اقتصادی حاصل از فروش تسلیحات دلیل اتش افروزی نیست .  اگر اون روی سکه رو نگاه کنیم میبینیم کشور درحال جنگ به شدت وابستگی اقتصادی در واردات حوزه های کشاورزی . پتروشیمی . نفت و گاز و دیگر منابع انرژی  و غیره خواهد داشت . چون بخاطر جنگ تمام صنایع و بخش تولید فلج میشه


اون اشاره ای که به رهبران معنوی داشتید به شدت موافقم 👍 لامذهبها از هر قدرتی قدرتمندترن !

سلام

اطلاعاتتون از آمریکای فعلی اشتباهه.

شب خوبی داشته باشید.

پاسخ:
سلام
زمان مشخص میکنه 😉
تشکر🌹
۲۴ دی ۹۹ ، ۰۲:۰۷ غریبه آشنا A

سلامی گرم تو هوای ســرد خدمت همه عزیزان 😃

 

اوخ اوخ خاله پسر دلم بعد از فراغ عشقم مریم! واسه مطلب کبابه...😟

 

فعلا فقط نظر قوت قلبمو خوندم 😍

لازم دونستم بگم مثل همیشه گل گفتی بابایی 👌👌

میگن فاصله بین حق و باطل( چشم و گوش) چهار انگشته!

حکایتت معکوس " شنیدن کی بود مانند دیدن " بود 

پاسخ:
سلام آشنای روزهای سرد ☺
انشاله غم فراغ مریم هم به سرخواهد امد 
۲۴ دی ۹۹ ، ۰۶:۱۷ ابوالفتح میرطاهری

به جناب جانان

 

اینکه ربط موضوع پست را متوجه نشدید ( که بسیار بسیار سادست موضوع پست و اگر بخواهید برایتان توضیح میدهم ) 

 

اینکه نوشتتون هم به موضوع ربط نداشت را ( به نگاه من انقدرا هم بی ربط نیست خصوصن با آن واقعیت و حقیقت و تحلیلتون )

 

واژه کج درستش کژ است و خیلی از واژهایه دیگه هم حروف ژ و پ و چ و گ دارد که نمیدانم چرا دارند اینها را از واژها میگیرند ( مانند وژدان که وجدانش کردند یا گوسپند که گوسفندش کردند یا پارسی را فارسیش کردند ) حتی این ناشیان تخمه ژاپنی را هم رفتند جابانی کردند و اسم یک ده یا شهر کوچک ساختگی را هم برایش درست کردند که بنده آن ده را از نزدیک دیدم . مثلن نیشابور نیشاپور بوده یا واژه آریا آرگا بوده . نکته جالبتر هم به شما بگم طبق پژوهش خودم در زبان ترکی ابدا ق و غ نداریم و جای این حروف را گ میگیرد و نسلهایه پیشن ترک زبانان با تلفظ درست زبان مادریشان ، به قدیم میگویند گدیم یا قادر را گادر صدا میزنند اما متاسفانه با نبود آگاهی و هزینه نکردن فرهنگ پرستی ق و غ به زبان ترکی جا باز کرده ( که البت میگویند اعراب دارند ریز ریز این واژها را از این فرهنگها مییگیرند و حروف و واژهایه خود را جایگزین میکنند که بنده در اینجا هم مخالفشان هستم چون خود عراق و سوریه و مصر و اردن و کلن شمال آفریقا و ..  پیش از آمدن اسلام زبان و گویش خود را داشتند که ابدا عربی نبوده و با آمدن اسلام بلکه عربی شده و باید ایرانیان حروف و زبان خود را نگه دارند چون بسیار زیباتر و پاکزادتر و به درد بشر بیشتر میخورد ) 

 

در مورد ترکان هم اگر کتابی باشد که ( اجازه داده نمیشود که به راحتی و درست به دست شما برسد چون روسها که در اکنون ایران و در ایران بسیار قدرتمند هستن و نفوذ بسیاری در جمهوری اسلامی ایران دارند تا حدی که در پرچمهایه گروهکها یا ایدئولوژیهایه جنگی و جنگ جنگ گو و انتقام انتقام گویی مانند سپاه و حزب الله تصویر اسلح کلاشینکوف به عنوان نماد جای داده شده که خود گویا خیلی جیزهاست ) اما آن نوشته از برداشت و برخورد میدانی خودم هست از ترکان 

 

پ ب

 

به خانم مشکات 

 

پس از چند وقتی به وبلاگ خانواده برتر سری زدم و پی کاربر اسکیزوئید که ببینم هنوز هم آن نوشته ها را مینوسید و از آن مکتب برداشت ایدیولوزیکیه خود را دارد یا نه که ، جالبه در قسمت نظرها یک پست گذاشتند که به خوبی گویاست که وقتی میگویم اینها در پس دهنشان یک ملا هستند را خوب نشان میدهد و میتوانید بروید و ببینید و بسنجید 

 

پ ب

سلام آقای ابوالفتح 

اتفاقاً من بر اساس کامنتایی که به آقای جانان دادید شمارو قضاوت کردم و بعدش یادم اومد تستتون هم estj بود.

انتقادتون به mbti وارده.یکی از مشکلات اساسی mbti اینه که خیلی صفر و صدیه و حد وسط نداره.مثلاً اگه یه نفر تو تست ۴۵% درونگرا ۵۵% برونگرا باشه، mbti اونو برونگرا میبینه و بر همین اساس دسته بندی و تحلیلش میکنه.در حالیکه اون شخص نه آنچنان برونگراست نه درونگرا.ولی با این حال اگه شخص شناخت درستی از خودش داشته باشه و بتونه واقعبینانه جواب تست رو بده و سوالات تست هم استاندارد باشه میتونه حداقلش جواب تست ۶۰ درصد به واقعیت نزدیکه و همینم خیلی مفیده.

 

فکر میکنم اروپاییا خیلی وقته از قید و بند دین رها شدن.پدر یونگ هم درسته کشیش بوده ولی بعدها مرتد شده.یونگ ذاتاً به امور ماوراءالطبیعه علاقه داشته.علت جداییش از فروید هم جزم اندیشی بیش از حد فروید بوده که مثلاً کل انگیزه ی انسان رو بر اساس میل جنسی تعریف میکرده.

اینکه چقدر تحلیل های یونگ درست بوده یا نه کار ما نیست.چون زیادی پیچیده است(حالا الان شما میای میگی نه خیلیم ساده اس😅)ولی همینجوری رو هوا هم حرف نمیزده.یونگ روانپزشک بوده و بخشی از نظریه هاش براساس تحقیقات بالینی بوده ضمن اینکه خیلی عمیق جامعه رو رصد میکرده و حتی چند سال رفته آفریقا و بین قبایل اونجا زندگی کرده تا درستی تحلیلهاشو بسنجه.مرور زمان و کارهایی که بعدها شاگرداش انجام دادن هم تا حدودی درستی نظراتشو تایید کرده.

نمیشه همینجوری بگیم چون یونگ از دین حرف میزده پس کلاً سؤنیت داشته و حرفاش ارزشی نداره.

 

سیاست دیگه یه علم و اگه من و شما بخوایم ازش سردربیاریم باید درموردش مطالعه کنیم و تاریخ بخونیم و اخبار رو دنبال کنیم و...ولی درمورد جمهوری اسلامی فرق داره.ما دست پایین رو داریم درواقع مارو دیگه خدا زده😅اصلاً سیاستی هم داشته باشیم نمیتونیم عملیش کنیم.نهایتش همین به صغیر و کبیر باج دادنه.

ولی قبول دارم مردم ما باید سیاست زده باشن.ما نمیتونیم خودمونو با ملتهای دیگه مقایسه کنیم.

 

 

دیدم کامنت آقای اسکیزوئید رو(جالبه آقای نجفی گفته بود تا بهمن نیست😐)آقای اسکیزوئید رو ملا خوندن دیگه خیلی حرفه😐ایشون در بهترین حالتش ندانم گراست.طرفدار سرسخت داروین و داروینیسم هم هستن.اتفاقا من متوجه شدم آقای اسکیزوئید یجورایی با شما همسو هستن و دقیقاً مثل شما معتقده تو ایران داره به مردا ظلم میشه و اگه تساوی حقوق زن و مرد اتفاق بیافته برای مردان هم خوبه.منتهی ایشون تو لفافه این حرفارو میزنه ولی شما رک تر.چجوری به این نتیجه رسیدید که اسکیزو ملاست؟😂

حس کردم ازکامنت قبلیم ناراحت شدید.مطمئن باشید منظور بدی نداشتم.خواستم از دید خودم توضیح بدم.

پایدار باشید

 

سلام آقای جانان

ممنون به موقش مزاحم میشم😅

 

 پس همون intp میتونه درست باشه.چون میگن تیپ نوابغه و تفریحشون کتاب خوندن.۲۴ ساعته در حال مطالعه.میگن مهران مدیری هم همین تیپیه.

 

نه فقط روانشناسی  رو دوست دارم البته درستش اینه جامعه شناسی رو دوست داشتم و دارم.منتها مشاور اول دبیرستانمون معتقد بود انسانی واسه معدل ۱۶ به پایینه😐معدل بالا باید بره تجربی یا ریاضی.در حالیکه افسردگی بعد از کنکورم با خوندن دو جلد اول و دوم ویل دورانت درمان شد.

ممنون سلامت باشید

 

۲۴ دی ۹۹ ، ۱۴:۱۴ ابوالفتح میرطاهری

به خانم مشکات 

 

خخخ

 

حرف من این نیست که جناب اسکیزوئید ملاست ( نوع نوشتارش را میگم که خواسته یا ناخواسته بوی ملاگری میده خصوصن زمانی که انسان که برترین مخلوق خداست را با شیر که یک حیوان غریزست مقایسه میکند ) شیر الانم همینه هزاران سال بعدشم همینه هیچ فرقی هم نخواهد کرد ( این مقایسه یا مثال یا ... که با انسان میکند اشتباهست ) و اینگونه مقایسه ها که به بی ارزش شدن انسان و کرامت او می انجامد خوراک سفسطه بازان و ملاگرایان است . در اینگونه نوشتها و نوشته جناب جانان که به صورت مستقیم نگفته که اسلام یا مسیحیت یا آخوند یا ... ( بلکه به صورت غیر مستقیم و ناخواسته یا خواسته اینگونه نوشتها و مثالها یا حدیثها و یا ... بوی آخوندیسم میدهد ) 

 

 نوشته جناب اسکیزوئید و اسکیزوئیدها ظاهر نو و جدید دارد اما باطنش ملاگری و آخوندیسم است ( اینجور بگم که ایران خودرو پژو تولید یا درسترش مونتاژ میکند و ایران خودرو هست که دارد تولید میکند اما چی تولید میکند ؟؟؟ ته سود را چه از نظر مالی و از همه اینها تبلیغی و اعتباری را کی میبرد ؟؟؟ و پاسخ کمپانی پژوست )  اینجاست دم خروس 

 

جناب یونگ چه آفریقا رفته باشه چه نرفته باشد چه هر تفکری که داشته یا نداشته مهم نیست ( مهم خروجیش است که بوی ملاگری میدهد ) جمهوری اسلامی ایران هم جمهوری اسلامیست اما آیا خروجیش اسلامیست همچنان ؟ یا جمهوریت است همچنان ؟ جدا از آن اینکه با فروید به مشکل خورده دلیل بر این نیست که فروید هم خوب بوده ( او که همه چیز غریزه جنسی دیده خودش از همه ملاها ملاتر است اما با پاپیون ) اگر در روزگار فروید بودم و احیانن همسایه اش از او میپرسیدم که اگر یک انسان از کودکی در یک جزیره و تنها بزرگ بشود و هیچ انسانی نبیند آیا میفهمد که میل یا غریزه جنسی اصلن چیست ؟؟؟ به نظر شما در اینجا هم باز پاسخش همین نوشته هایش بود ؟ 

 

من کاری به اشخاص ندارم بلکه خروجی تفکرشان را مدنظرم هست . و الان در روزگاری سیر میکنیم که جامعه ما آماده رنسانسهاست و این دست نوشتهایه آخوندیسمی جلوی این سرعت و میل را کم میکند و باید روشن کرد و گفت که گول کت وشلوار کت و دامنش را نخورید بلکه او اخوندیست در این لباس ( احمدی نژاد عبا و عمامه نداشت اما میرفت از منجی در صحن سازمان ملل سخن میگفت و 80 درصد صندلیها هم خالی میشد چون این انسان متوهم را نمیتوانستند تحمل کنند حتی سخنانش را ، اما بر عکس حسن کلید ساز در صحن سازمان ملل خیلی سخنان جهانی و ماسونری میزد در حالی که یک آخوند است و جالبتر میشود که این دو زمانی که می آمدند ایران بر عکس میشد سخنانشان) 

 

در مورد mbti هم تا جایی که من میدانم همه انسانها همه حواس را دارند و به فراخور آموزش و پرورش و محیط و موقعیت است که میتواند بروز بکند یا نکند 

 

پ ب

۲۴ دی ۹۹ ، ۱۴:۱۹ ابوالفتح میرطاهری

این را هم نباید فراموش کرد که ضدیت با پسران و ظلم به مردان بی هزینه نیست و هزینه اش بر باد رفتن تفکرات خرافه پرستی و بت پرستی چندین هزار ساله شیطان پرستان است 

 

پ ب

سلام و درود جناب میرطاهری

 

ناصرخسرو غزلی زیبا داره ک میگه : 

سحن گر چ هر لحظه دلکش‌تر است 

چو بینی خموشی از آن بهتر است 

پشیـمـــان ز گـــــفتار دیـــدم بسی 

پشیمان نگشت از خموشی کسی 

صدف زان سبب گشت گوهرفروش 

ک از پای تا سر همه گشت گوش

 

پاسخ پاراگراف اول : چون من فاقد هوش تصویری هستم ، خوب میشه ک شما با زبان ساده توضیح بدید . شاید ب درد دیگر دوستان هم خورد . 

  

پاسخ پاراگراف دوم : بقول سعدی جان 

فهم سخن گر نکند مستمع  * * *  قوت طبع از متکلم مجوی

 

پاسخ پاراگراف سوم : ممنون از زحماتتون برای زمانی ک برای تایپ دروس(زبان‌شناسی و تاریخ دوره‌ی تحصیل‌تون) گذاشتید . خسته نکنید خودتون رو چون اینها اطلاعات عمومی دبیرستان هست .

 

پاسخ پاراگراف چهارم : جوابم رو دادید سپاسگزارم و فهمیدم و نیازی ب نظریه‌‌پردازی تئوری روسیه نبود .

اما یک خواهش 

جناب میرطاهری لطفن اگر باز هم خواستید ک حرفهای قبلی‌تون رو تکرار کنید و تایپ کنید، زحمت نکشید فقط یک روز و یک ساعت رو معین کنید و اینجا بنویسید ک بتونیم (تقریبن) مستقیم همینجا با هم صحبت (چت) کنیم تا شاید از این مجادله‌ی بی نتیجه حاصلی بدست بیاد .

 

شاد و سلامت باشید

 

۲۵ دی ۹۹ ، ۰۳:۰۳ غریبه آشنا A

سلام همگی دوستان گل 😃

خاله پسر اتفاقا ی هفته عجیب سرد بود و منم چیزی پیدا نکردم !سرما خوردم خیلی بد!

کمپوت نخواستیم حداقل حالمو بپرس 😆😅

خب!

غرض از مراحمت 😃 داشتم میخوابیدم یعنی چشمام میرفت که بره ولی ذهنم همش باهاش درگیر بود!

لازم دونستم که ی چند تا سوال از جناب ابوالفتح بپرسم!

جناب میشه جسارتا بپرسم شما چند سالتونه؟!تحصیلاتتون چیه؟! چند سال و چه کتابای ساز مخالف با همه(خلاف جهت آب شنا کردن!) و زن ستیزی و قشر مظلوم جامعه مردان!!و... رو مطالعه کردید ؟واقعا برام الان این سواله!

بعدشم ی حقیقتی رو سر بسته بشکافم براتون! وقتی خواستید با نظراتتون کسی رو بکوبید نگاه ب طرفتون بکنید که حداقل از نظر درک و علم مورد قبول کمتر کسی باشه و از خودتون پایین تر باشه تا دو نفرم نظرتونو خوندن بگن باریکلا...

پاسخ:
سلام
چطوری خاله دختر ؟ ( ببین حالتم پرسیدماا 😉) شلغم درست کن. خیلی خوبه برای سرما . من معمولا شلغم درمانی میکنم
۲۵ دی ۹۹ ، ۰۶:۱۶ ابوالفتح میرطاهری

به جناب جانان

 

فاقد هوش تصویری ! ( خیلی سادست . رهبر خودمون و روحانی و احمدی نژاد و ... با ترامپ و اوباما و سران اسرائیل و ... )

 

با یکدیگر مخالفت بچگانه دارند و در این مخالفتها مردم هستند که ضرر میکنند و عمرشان سوخت این تفکرات شیطانی میشود و دیگر این سخنان لوس و تو زرد از آب در می آید که گروه گروه از این جماعت شیطانی جنگ افروز دور میشوند و تازه میفهمند که در این چند ده سال چه رکبی خوردند ( در کنار اینکه زندگی سختی را در سایه این تفکرات شیطانی گذراندند تا حدی که خودکشی کودکانی را شاهد شدیم آنهم در سنین رویاها و آرمانها که زیر 15 سال است که در جهانمان اینگونه خودکشیها تا به امروز دیده نشده بود ) و چون میبینند این آگاهی و جدایی را  ، آن سران با یکدیگر سازش میکنند و تاازه منت هم سر مردم مظلوم میگذارند ( که نمونه ای روشن هست به نام برجام که در بوق و کرنا که مردم بلاخره تمام شد و هزاران چرندیاته پروپاگاندایی دیگر ) که خدا خیر بدهد ترامپ را که حداقل با پاره کردنش نه سر مردم مظلوم ایران و نه مردم خودش و نه تنها جهان را شیره نمالید و احتمالن اینگونه در ذهن داشته که دشمنیامون که الکی و سر هیچ و پوچ بوده حداقل صلحمان راستکی باشد  ( که بلاخره آن توافق صورت خواهد گرفت) اما قیمت این مخالفتها و دشمنیها دیدن خودکشیهایه بچه هایی بود که گوشی موبایل به روزی برای اینکه هم رده بشوند با دیگر دوستانشان تا آن حس غرور و کرامتشان آسیب نبیند بود و هزاران بدبختی دیگر برای مردم ( که این مردم نقش همان سربازان لت و پار شده در تصویر را بازی میکنند و ... )

 

به نوشته هاتون نمیاد که آنچنان سن بالایی داشته باشید ( و نوع نوشته هایه شما از نگاه من نزدیک به نوشتار جناب مختار هست ) 

 

ممنونم از پیشنهادتون ☺ البت نیازی به قرار و مدار گذاشتن نیست میتوان همینگون هم بقولی چت کرد چون قرار گذاشتن مسئولیت دارد از نگاه من و من هم انسان آن تایمی هستم و همینجورش هم سرم شلوغ است و همکاران پی برآورده دیدن انتظارتشان از من هستند و همینطور من و به اندازه کافی ساعات روزم کم و بیش پر هست 

 

به هر روی اگر قراره مجادله کنیم ( خیر بهتر است که قراری نزاریم ) اگر گفتگویی دارید یا داشته باشیم ( روزش با شما ساعتش پس از نماز صبح 100 درصد  ساعت 1 تا 2 پس از ظهر هم ببینم کارم در چه مرحله ای باشد در خدمتتون هستم جناب جانان )  

 

پ ب 

 

به خانم غریبه آشنا 

 

بنده 30 سال دارم و شما فکر کن تحصیلاتم در حدی است که اصلن مدرسه نرفتم ! بنده نه زن ستیز و نه انسان ستیز نیستم 

 

کسی را کوبیدم !!! چه کسی را کوبیدم ؟

 

پ ب

سلام
آقای افغانی ؛
آنچه در طی سالیان اخیر در علم اقتصاد مطرح است ؛ تاثیر مستقیم صلح بر اقتصاد(نفع مالک سرمایه) و اثر رفاه بر رشد اقتصاد و تجارت است . و پیداست که رفاه در پی صلح و ثبات(در هرکشور مبدا و مقصد محصول) ، رقم می‌خورد . کشوری که درگیر جنگ باشد ؛ بسیاری از منابع(مالی ، انسانی) خود را از دست داده ؛ آنچه در دوران ثبات ، کالایی معمول محسوب می‌شد ؛ در زمانه‌ی جنگ ، کالایی لوکس دیده خواهد شد . پس صادرکننده ، بسیاری از مشتریان بالقوه‌ی خود را در طی جنگ و سالیانی بعد از جنگ از دست خواهد داد ؛ چرا که عرضه زمانی معنا دارد که تقاضایی وجود داشته و تقاضا در صورتی است که توانایی برای خرید .
به داده‌های صادرات آمریکا(در سال ۲۰۱۷) نگاهی بیندازیم ؛ صادرات کالایی آمریکا بیش از ۱۵۰۰ میلیارد دلار بود که بیشترین صادرات(کالایی) آن ؛ ماشین آلات ترابری ۲۷۸ میلیارد دلار و کامپیوتر و الکترونیک ۲۰۸ میلیارد دلار و مواد شیمیایی۱۹۳ میلیارد دلار است(روی هم رفته حدود ۶۸۰ میلیارد دلار) و در مقابل ؛ غذا و نوشیدنی و علوفه ۱۳۳ میلیارد دلار ، نفت خام و سوخت و محصولات پتروشیمی ۱۰۹ میلیارد دلار بوده(نزدیک به ۲۴۵ میلیارد دلار) ؛ به نظر شما کدام بیشتر ارزش دارد ؟ اینکه با شکسته بسته کردن اقتصاد دیگری ، منبع تامین غذا و انرژی‌اش را دچار مشکل کرده ، به واردات رو آورد ؛ یا همین کشور برای کارهای عمرانی و دیگر عرصه‌های توسعه و رفاه ، به واردات دست بزند ؟ از یاد نبریم که کشور جنگ زده ، از بسیاری اقلام و خدمات برای پیشبرد زندگی ، صرف نظر می‌کند ؛ چرا که به دنبال گذران آن است . کدام کشور درگیر جنگی(که از پس خوراک خود برنمی‌آید) ، توان خرید هواپیما مسافربری ، واردات ماشین شخصی و یا حتی گاها دارو دارد ؟ صادرات آمریکا در این بخش ها(و وسایل جانبی آن) دیدنی است ؛ نزدیک به ۲۹۰ میلیارد دلار . اینها فقط بخشی از صادرات کالایی بود ؛ به صادرات خدماتی(حمل و نقل ، مسافرت ، بیمه و ...) که دقت کنیم ؛ متوجه خواهیم شد که هیچ‌گونه توجیه اقتصادی برای جنگ مطرح نیست ؛ از ۲۳۰۰ میلیارد دلار کل صادرات(کالایی و خدماتی) ، نزدیک به ۷۸۰ میلیارد ، فقط مربوط به خدمات است (محصولی که در بسیاری از مواقع تقاضای آن برای کشور جنگ‌زده بعید است) . این را مقایسه کنیم با کمتر از ۲۵۰ میلیارد دلار کالاهای اساسی .
توجیه منطقی اقتصادی این موارد بسیار کمتر از آن است ؛ که به محرکی برای ایجاد جنگ و تبعات بعد از آن تبدیل شوند . 

پاسخ:
سلام
فرمایشات شما کاملا درسته
ولی نکته دیگه ای هست . ببینید . شما تمام مزایای اقتصاد پویا در زمان صلح رو نامبردی . ولی خب درنظر بگیرید اگر همه جهان صلح باشه و فرصت رشد و بالندگی داشته باشن آیا باز هم آمریکا میزان فروش و صادراتش به همین میزان خواهد بود !؟ 
قطعا نه .  چون دیگر کشورها هم فرصت تولید و صادرات خواهند داشت و رقیبی جدی در بازار جهانی برای امریکا خواهند بود
چه بسیا این اتفاق درحال حاضر هم افتاده و کشورهای اسیایی خارج از تصور و برنامه ریزیه اروپا و امریکا تونستن در بازار جهانی سهم قابل توجهی از صادرات رو بدست بیارن.
اگر چین و کره و ژاپن هم درگیر جنگ بودن آیا امروزه موقعیت تجاری اقتصادی اکنون رو داشتن ؟ و میتونستن رقیب امریکا و اروپا باشن ؟
۲۶ دی ۹۹ ، ۰۰:۴۴ غریبه آشنا A

سلام همگی دوستان گل 😃

 

خوبم ب خوبیت پسر خاله...دستت درد نکنه 😅

آره خوب کاری میکنی 😉 اتفاقا بابا و مامانمم آش و شلغم و اینا رو تو‌ اولویت درمان قرار میدن 😁

 

جناب ابوالفتح آنچه عیان است چه حاجت ب بیان است...بگذریم!

پاسخ:
سلام
ایشالا زودتر خوب بشی 🌹

جناب میرطاهری 

 

چون بیامد در زبان ـ شد خرجِ مغز

خـرج کـم کـن تـا نمـاند مغــزِ نغــز

مـردِ کـم گـوینده را فکرست و زَفت

قشر گفتن چون فزون شد مغز رفت (مولوی)

 

اولن ک این آخرین کامنت من ب شما در زیر این پست هست 

 

دویومن از توضیح هوش تصویریت کلی خندیدم 😀 (خدا خیرت بده جوان) و این دو بیت رو تقدیمت می‌کنم 

گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی

صـبرکن گوهر شناس قابلی پیدا شود

این زبان را چون کلیدی دان در گنج سخن

پسته‌ی بی مغز چون لب واکند رسوا شود 

 

سیومن حالب بود ک سن‌ام و تشابه‌های نوشتاری من و آقا مختار رو هم تونستی تشخیص بدی 😵 ک هر دو هم اشتباه بود . 🤣 

 

و در انتها بعنوان پیرمردی ک بیش از دوبرابر سن تو رو داره بخودم اجازه میدم و مزاحی باهات میکنم 😉 

بقول جونای امروزی ـ قرص‌هات رو بشور و بخور !

شاد و سلامت باشی 

پاسخ:
شعری که گذاشتید رو مثالش رو صائب تبریزی هم بصورت جالب سروده
چون نداری مایه از لاف سخن خاموش باش
خنده رسوا میکند آن پسته بی مغز را
( بلانصبت و بلاتشبیه جمع )

سلام جناب نیرا 🙋خوب هستید؟؟

 

چقدر جالب بود کامنتتون!

پس چرا آمریکا تو اکثر جنگهای خاورمیانه حضور داره؟؟چه منفعتی براش داره؟

توعراق  و افغانستان و سوریه مستقیم حضور داشت.تو بقیه هم غیر مستقیم

 

 

 

 

۲۶ دی ۹۹ ، ۱۳:۵۴ ابوالفتح میرطاهری

به جناب جانان 

 

بازم میگم نوع نگارش شما شبیه جناب مختار هست ( منظورم این نیست که شما خود مختار هستید ) بلکه از پاسخ شفاف نادن و به حاشیه کشاندن گفتگوتون مانند جناب مختار است ( الان خانم غریبه آشنا هم همین الگو را در پاسخ به کار بردند که گفتند چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است !!! ) خوب اگر عیان است شفاف توضیح باید بدهد دیگر درسته  ولی !!! 

 

اینگونه پاسخ دادنها تاثیر آموزشهایه همان مکاتب سفسطاییها و خرافه پرستان است که در نوشتار شما هم خواه ناخواه نمود دارد ( سوای اینها بنده با شخص شما که کاری ندارم با سعدی و یونگ هم کاری ندارم ، اما زمانی که خرد اکنونمان را فریز میکنیم و از آن بهره نمیگیریم و میریم سراغ این بزرگان ، اینجاست که انسانها به مشکل خواهند خورد )  یعنی چی

 

گفته اند که 

 

پیری دردیست که درمانی نباشد

بمیرد وبلاگی که در آن پیری نباشد 

 

پ ب

 

به خانم غریبه آشنا 

 

چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است !!! سعی و تلاش کنید که در تمامیه رویدادهایه زندگی شفاف فکر کنید و بگوید و عمل کنید ( به هر روی ای کاش میگفتید که چه کسی را کوبیدم تا حداقل یک بازنگری و احیانن عذرخواهی هم بکنم ) ولی افسوس از خشت اول که در آموزش نهد معمار کج تا سوریا رود دیوار کج ( منم روزگاری نوع نگاهم به پیرامون و رویدادها را با آموزشهایه شیطانی این مکاتب سفسطه باز میدادم که ما را از که مغز ما را از کودکی با این چرندیات پر کرده اند که حتی نمیتوانم یک گفتگو راحت و بدون حاشیه داشته باشیم و ...

 

پ ب

 

سلام اقای من

آقا شوما چرا وارد بازی سیاست شدین؟!!

شوما که آدم پرهیزکاری بودین!!

پرهیز کنین واس سلامتیتون خوب نی!!!!

 

پاسخ:
سلامعلیکم
اقا ابوالفتح احضار روح کرد شما تشریف آورید ? !! 😅

کدوم بازیگر ! ما فقط تماشاچی این بازی هستیم...

آقای من سلامعلیکم

اگه تماشاچی هم هستین رفتین توی اون ردیفای جلوی میدون !مراقب باشین کلّه ی مبارک رو به "توپ" نبندند 😅

 

احضار ارواح؟!  به حطا رفتین ارباب!

احضار برا غایب معنی داره ارباب! ما که همیشه حاضر و ناظریم اینجا...فخط چشم بصیرت داشته باشن می بینن😅

مثلا اگه میتونین میترا رو احضار کنین یا آق جلال رو یا...یه غایب دیگه 😅 😅

زت زیاد آقا

 

پاسخ:
سلامعلیکم
بقول مهدی مقدم :
نیستی دارم دق میکنم نیستی دارم میپوسم
عکساتو من دونه دونه ورمیدارم میبوسم
😉😅
چشم بصیرت داشتیم که جلوی پامون رو نگاه میکردیم اینجور توی چاله نیوفتیم به این حال و روز بیوفتیم
۲۷ دی ۹۹ ، ۲۱:۱۵ سید محسن

درود بر شما---سایه اتان سنگین شده سری به ما نمی زنید.

هدیه امروز

*منطق منافع شخصی، ویرانگر است

پاسخ:
سلام
بله . خودش رو اباد میکنه . جمعی رو ویران...

سلام

آقای افغانی ؛
قطعا خیر ؛ با صلح جهانی ، میزان صادرات آمریکا(و هر کشوری که اندک عقلانیتی داشته باشد) افزایش خواهد یافت .
به طرز جالبی ، هر چه صلح بیشتر ، نه تنها صادرات که واردات هم افزایش می‌یابد ؛ کافی است به میزان وارداتِ کشورهایی با بیشترین صادرات نگاهی کنیم ؛ اگر به لیستِ وارداتشان نگاهی بیندازیم ؛ کالاها و خدماتی می‌بینیم ؛ بسیار بسیار بیش از مواد خام و اولیه برای صنایع داخلی . هرچه آرامش و ثباتِ جوامع بیشتر و ثروت اندوخته ، افزون شود ؛ مردم ، خواهان آسایش بیشتر شده ، رفاه بیشتری می‌طلبند(به نحوه‌ی زندگی و خواسته‌هامان ، قناعت و میزان خرج و مخارج در شرایط توان مالی و ضدِ آن ، نگاه کنیم ) ؛ همین موارد ، منجر به مصرف بیشتر شده ؛ که از نتایج ملموس آن ، افزایش واردات است . از همه‌ی اینها گذشته ؛ وارداتِ آمریکا ، بیش از صادراتِ آن است ؛ آیا اگر رقابتی میان دیگر ملل صورت گیرد ؛ به نفع آمریکا نخواهد بود؟(چرا که قیمت تمام شده‌ی کالا و خدماتِ وارداتی ، پایین‌تر خواهد آمد) با این استدلال ، حتی اگر به قول شما در صادرات ضرر کند(که چنین نخواهد شد) آیا در واردات (که میزان آن هم بیشتر ، در نتیجه سود بیشتر است) منتفع نخواهد شد ؟
مثال خوبی از کره جنوبی زدید ؛ همین کشور بعد از پایان جنگ کره(۱۹۵۳) چیزی از اندک صنعتِ نداشته‌اش باقی نمانده بود ؛ جدای از عقل و کوشش خود ، کمک‌های بی‌شمار آمریکا به فریادش رسید ؛ تا مدتها مواد اولیه صنایعش را تامین کرد و درهای آمریکا و ژاپن ، به روی محصولاتش گشوده بود(صادرات کُره به آمریکا و ژاپن)؛ و همین‌طور کمک‌های ایالات متحده به ژاپن(بعد از جنگ جهانی و آغاز جنگ سرد) و یاری در احیای اقتصاد آن کشور . مگر آمریکا عقل نداشت که برای آینده خود رقیبِ تجاری نتراشد؟ خیر ؛ فقط آنقدر هوشمند که بداند ؛ وارد شدن دستهایی بیشتر به تجارت ، لزوما ضربه زدن به تولید کننده‌های سابق نیست ؛ بلکه به معنای پیدا شدن سلایق متنوعِ بیشتر ؛ و با کاهش قیمت ، افزایش تعدادِ مصرف کننده را همراه دارد .
همین مسئله‌ای که درباره‌ی رقابت میان انسان‌ها(صنایع کشورهای مختلف) مطرح کردید ؛ زمانی در مورد ربات‌ و انسان وجود داشت ؛ به این صورت که تصور می‌کردند با آمدن دستگاه‌های خودکار ، دیگر نیازی به انسان برای تولیدات نبوده ، نانِشان آجر خواهد شد ! آیا چنین شد ؟ نه . آنچه تغییر کرد ؛ نحوه‌ی زندگی بشر بود .

 

خانم مشکات ؛ خیلی ممنون .
در جواب شما تنها چیزی که شاید بتوان با اندک واقع بینی گفت این است که ؛ دلیل آن هر چه بوده ، توجیه اقتصادی نداشته ؛ امریکا ۲.۸ تریلیون دلار از اواخر ۲۰۰۱(بعد از جریان ۱۱ سپتامبر) تا حدود ۲۰۱۸ برای مبارزه با تروریسم هزینه کرده است. حضورش در سوریه ، روزانه ۹ میلیون دلار بلعیده است.
احمقانه است که خودت باعث نابودی شوی و بعد از آن خواهان بازسازی ؛ چرا که در طی این سال ها ، ایالات متحده ، به عنوان مثال ؛ بیش از طرح مارشال (طرحی که در آن برای بازسازی اروپای غربی ، بعد از جنگ جهانی هزینه شد) صرف کمک به افغانستان کرده ؛ مثل اینکه واقعا دیوانه است !
شاید یکی از علل آن ، برگردد به نوع نگاهشان به نظم جهانی . آنها به نوعی از نظم و رابطه میان دولت‌ها قائل اند که کشورهای نامبرده وقعی به آن نمی‌گذاشتند . هنری کسینجر نظم بین الملل را براساس پیمان وستفالی(در اروپای قرن ۱۷ که جنگ چند ساله را پایان داد) می‌داند ؛ او معتقد است که برخی (بخشی از اسلامگرایان و ...) ، خواهان جایگزین کردن نظمی دیگر ، به جای آنچه سالیان سال سبب ایجاد ثبات و دوری از جنگ شده هستند(مثلا در گفتمان خلفای اسلامی ، صحبت از امت اسلام است نه ملتِ یک کشور ؛ چیزی کاملا مخالف نظم وستفالی است) . پس باید ایشان را بر سر عقل آورده ، به ضیافت خود ، دعوت کنیم ؛ قبل از اینکه مهمانی‌مان را بر هم زنند . 

پاسخ:
سلام
از قرار معلوم تحلیلمون متفاوته و نمیتونیم همسو در این موضوع فکر کنیم ☺
فقط اخرین مطلب هم بگم که کارشناسان امریکایی بشدت هراس دارن و هشدار دادن با این روند در اینده اقتصاد چین . امریکا را خواهد بلعید... ( هیچ امیدواری و خوشحالی در این نظریه شون دیده نمبشه)
🌹

سلام ، آقای افغانی ؛

حق با شماست ؛ اینطور که به مشام می‌رسه ؛ زاویه و نوع نگاهمان به موضوع ، متفاوت است .

پاسخ:
سلام
البته یک امر طبیعی
🌹

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی