همینجوری یلخی یلخی

انسان = موجودیست مجبور ، که در میان گزینه های جبری ، اختیار انتخاب دارد !

همینجوری یلخی یلخی

انسان = موجودیست مجبور ، که در میان گزینه های جبری ، اختیار انتخاب دارد !

بعضی ویژگی های بشر

چهارشنبه, ۱۶ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۴۸ ق.ظ

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱/۰۶/۱۶
کارور بیان

نظرات  (۵۸)

تکبیر 👏👊

پاسخ:
مگ مگ امریکا
مگ مگ اسرافیل
مگ مگ ضد ولادت فقیر
🙋

مثل چیزهایی که آدم در طول زندگیش بدست میاره

سواد ، ثروت ، حتی ظاهر (به لطف جراحی های زیبایی)

بعد پشت اینا یه شخصیت مستبد و خر نهفته س!!

هویت انتسابی آدم ها بنظرم تغییر نمیکنه 

 

پاسخ:
بله . هویت بعضیا غیرقابل تغییره
( خرزاده خر شود هرانچه با اسبان بزرگ شود!!)

🙂 

 

بله خر از خیلی حیوانات معروفتره 

 

سرشت همه انسانها که یکیست در جهان ( اما رفتار و فرهنگ جوامع هست که فرق میکند و نگاه خوب و بدی که به انسانها دارد و دارند) 

 

مگ مگ آمریکا درسترش اینه 

 

عر عر آمریکا

یا عر عر اسرافیل 

 

یک روایتی بود که میگفت دو انگشت دست را باز کرد و گفت نگاه کن و پس از نگاه کردن یک مشت گاو و خر و کفتار و...  دید به جای انسان هم صادقه برای جماعتی که یگانگیه انسان و پروردگار اعتقاد ندارند اما به میمون و یا تقلید گر بودن انسان معتقد هستند و... 

 

پ ب

پاسخ:
سرشتشون یکیه یعنی همه پاک سرشت هستن !؟  ادم بد ذات نداریم؟

متوجه نشدم یگانگی انسان منظورتون چیه ؟

سرشتشون یکیه ( یعنی نیازها مانند خورد و خوراک و دوست داشتن ها و ناراحت شدنها حس کلک خوردن و شاد بودن و... در همه انسانها یکیه به صورت علمی و به صورتی دینی و آن روایت معروف اینکه همه فرزندان آدم و هوا هستیم سرست را یکی میداند و زنده شدن و مرگ در همه انسانها یکجور هست ) پدر و مادر و برادر و خواهر معانیش در بین همه انسانهایه جهان یکیه ( اما این فرهنگها و عرف هست که به زور میخاهند خود را برتر از دیگری بدانند تا حدی که به سرشت انسان هم میخاهند تجاوز کنند تا بگویند مال ما هست یا باید اصلن اینجوری باشه خدا خیلیم فلان کرده که اینجوری آفریده و اشتباه آفریده مانند جمهوری اسلامی ایران که دختران و پسران را در مدارس از هم جدا میکنند تا دهن کجی کنند هم به خدا و ادیان خدا هم به تفکرات طبیعت گرایی داروین و ابو ریحان که انسان را موجودی جمعی و جمع گرا میدانند ) 

 

آدم یا موجود انسان بد ذات نیست و انسان موجودی آموزشی هست ( و بد ذات میشود یا میتواند بشود)  الان مثلن حججی از نظر دشمنانش یک انسان بد ذات و متجاوز به خاک سوریه هست اما از نظر هواداران حججی خیلیم نیک اندیش و جان نثار هست ( حال مگر سرشت ها یکی نیست پس چی میشه که یک تعداد از انسانها در مقابل هم بایستند و همدیگر را هم بکشند؟)  اینجا تبلیغاتی مانند همان مگ مگ آمریکا هست که اگر خدایی ناکرده چند آمریکایی یا اسرائیلی را ببینند آن جماعت بدون آنکه بپرسند و به گفتگو با او بنشینن حکم قتل یا در کمترین حالت دور شدن یا اذیت کردنش را در سر و عمل میپرورانند. 

 

پس انسان بر اساس آموزشها و فهم غلط هست که میشود بد ذات و...  ( بقول حال و هوای این روزها  کسانی که در مقابل حسین ابن علی ایستادند و جنگیدند همه به این باور رسیدند که او ضد اسلام و خلیفه هست و قصد نا امن کردن سرزمین مسلمانان را دارد و هیچ هنری جز اینکه نوه پیامبر هست هم ندارد و این نوه نوه گفتن را بر ضد محمد میدانستند که او دارد محمد را که برای همه مسلمانان هست را خراب میکند چون همه به این باور و پچ پچ ها بودند که محمد شاه بوده و سندشم این نوهاش که ادعا دارند نه پیامبر و اینجا به خاطره اینکه قداست محمد در بین مردم از بین نرود حکمی ماکیاولی وار را حتی روحانیترین آدمها هم صادر میکنند که قتل حسین برای یک پارچگیه سرزمینها و تاریخ اسلام واجب هم هست این در صورتیست که مردم آن روزگار فرزند مرد را زیر سلسله اصلی و خونی میدانستند نه دختر ) حال یا باور قلبی و عرف بوده یا دسیسه چینی و...  اما اینها باعث میشود که انسانها به جنگ هم بروند و یکدیگر را بکشند در صورتی که میتوانند سیاست ورز باشند و با هم تعامل داشته باشند و کام یکدیگر را تلخ نکنند. 

 

این یک نگاه هست که خداوند از روح خودش به انسانها دمیده و هر انسانی نیز خدایی یگانه هست و جدا از باور یکتا پرستی از نظر علمی موجود انسان واقعن یگانه و بی همتاست در طبیعت 

 

پ ب

 

 

پاسخ:
سوال
خداوند زمانی که روحش رو دمید ایا خصلتهای خودش هم به انسان منتقل شد ؟ (مثلا رحمانیت و جباریت )
ممکنه انسانی در روح دمیده شده درصد جباریتش بیشتر از رحمانیتش باشه ؟

سلام ؛
بسیاری از کنش و واکنش‌هایی که جزئی از ذات انسان می‌شماریم ؛ در بستر تاریخ ، محیط و فرهنگ شکل گرفته ؛ یعنی اگر جریان تاریخ و یا پیرامون عوض می‌شد ، رفتار آدمی(همان که جزئی از ذات او می‌دانیم) هم تغییر می‌کرد . 

پاسخ:
سلام
بنظرم بخشی از خمیرمایه ی انسان طبق فرمایش شماست
بخش دیگه مربوط میشه به وجود و ذات خود انسان .  بقول طب سنتی : بلغمی مزاج این خصایص رو دارن و سودامزاج اون خصایص رو...

جباریت و رحمانیت انتخابیست که انسانها میکنند. 

 

آن روح دمیده شده ارزشیست که درک میکند این جباریت یا رحمانیت را. تفاوتی میبیند یا گذاشته که تفاوتی دید در بین این دو یا دیگر اتفاقات و در برابر آن نقد یا سخنی ابراز میکند. 

 

کانت میگه وژدان ما شاید نداند چه خوبیست یا چه به صلاح و بهترینست اما میداند که چه خوب نیست یا به صلاح نیست. 

 

در دست انسان خیلی ابزارها هست که انجام دهد اما باید بداند که کدام ابزارها سازگار هستند.( منظور اینکه به هیچ عنوان نباید جلوی پسر و حتی دختری که متلک میندازند را گرفت اما باید گفت که با شجاعت و رودرو شدن و ابراز علاقه مستقیم کردن به هدف خودت بهتر میرسی و این ابزار بهتریست تا آن که نسبتن دیرتر یا سخت تر شاید به نزدیکی هدف برسی، شایدم برسه و شایپم برسه هست که نباید جلویش را بگیریم چون شاید این تنها ابزار یا توانمندترین ابزار اکنون اوست)  میشه مثال دیگرش ازدواج که نسبتن خرده گرفته میشه به زیر بیست و پنج سالها و تاکید میشه که فقط ابزار خواستن یا ذوق ازدواج کردن کافی نیست و باید چیزهایه دیگری هم داشت اما به آن نگاه نمیکنند که اکنون ابزار او این ذوق یا نگاه مثبت هست حال تو آن را نادیده بگیری قول خواهی داد که آن دیگر ابزارها را به دست بیارد. شاید بزرگترین ابزار آن فرد همین ذوق باشد حال تا آن را بگیری او را از خودش میگیری و تبدیل به تفکراتی میکنی که او تا آن زمان برای آن فکر نکرده بود و اگر او را از تجربه و ابزار و فکر کردهایه خودش دور کنی وارد دنیایی میشود که شاید آن فرد هیچوقت در آن موفق یا به سامان نرسد یا نباشد و...  ( ما نمیدانیم چی خوبه ولی میدانیم چه بد هست و بد این هست که آزادی آن شخص و بزرگتر از آن قدرت آن انتخاب کردن را از او بگیریم) 

 

آزادی و انتخاب آن ارزشیست که به انسان داده شده و شیطان یا شرارت آن را میخاهد سلب یا بی ارزش کند. الان قهوه خانه فراوان هست اما آیا همه سمت آن رفته اند؟ این میشود آزادی و انتخاب دور از آنکه قهوه خانه خوب هست یا بد 

 

پ ب

 

پاسخ:
مشخص نشد . ایا خصایص خداوند که دو نمونه مثال زدم با روح در ادمی دمیده میشه و انسان اون خصایص الهی رو در وجود خودش داره؟

یعنی چی جباریت و رحمانیت انتخابیست !؟ 
انسان دلبخواه خصایص الهی رو انتخاب میکنه و در بدو تولد به بعد درون وجودش قرار میده ؟!

با جوابتون ارتباط نگرفتم... ☺

سلام
آقای افغانی ؛
حتی شاید بتوان گفت ذات هم تغییر پذیر است .
برای بیان بهتر ، مثالی عرض می‌کنم ؛
تصویر دردناکی از قحطی روسیه (حدود ۱۰۰ سال پیش) دیدم که نشان می‌داد پدر و مادری فرزندان خود را سلاخی کرده و اعضای بدنشان را می‌فروختند .
مادری که برای حفاظت از فرزندان ، خود را به خطر می‌اندازد آنها را مثله کرده. حال مهر مادری کجا رفت؟ مگر نه اینکه جزئی از ذات اوست؟ علی ای حال یا مهر مادری عرضی است و یا انقلابی در ذات رخ داده ! 

پاسخ:
سلام
کامنت قبلی خودتون گفتید ذات در بستر محیط و فرهنگ شکل میگیره...
اون مادر روس باتوجه به محیط و شرایط اون رفتار رو داشته (این امر طبق ازمایش گوریل مادر و بچش در قفس داغ تست شده و نشات میگیره از حب الذات یا همون ارجحیت زندگی خود بر دیگران .و بین اکثریت حیوانات طبیعی و ذاتیه)

نظر من بر این که شخصیت انسان بخشیش وجود خود اون شخص(ذات) و بخشیش تاثیر گرفته از اموزه ها و فرهنگ
بطور مثال : خصایص ژنتیک مربوط به وجود ادمه .  نه مربوط به محیط و فرهنگ

سلام
آقای افغانی ؛
در کامنت قبل زمانی که گفتم "کنش و واکنش‌هایی که جزئی از ذات انسان می‌شماریم" منظور این است که در حقیقت جزئی از ذات نیست و فقط این تصور ماست؛ مثل غمگین شدن برای مرگ یک عزیز یا احساس خشم از خیانت همسر؛ که احتمالا بخشی از ذات نیست و در طی سال‌ها پیوند خورده.
و در مورد گوریل مادر؛ به نظر شما اگر خانه‌ای در حال آتش سوزی باشد؛ مادر، جان خود را ارجح بر جان فرزند می‌داند؟ گمان نمی‌کنم. نتیجه گیری از رفتار حیوانات برای انسان همیشه درست نیست(حداقل در این مورد).
"شخصیت انسان بخشیش وجود خود اون شخص(ذات) و بخشیش تاثیر گرفته از اموزه ها و فرهنگ" موافقم ولی
منظورم از ذات آن چیزی است که بین تمام انسان‌ها مشترک
است و مهر مادری بهترین نمونه بود مثل مثلث که سه ضلع بودن جزئی از ذات آن است.

پاسخ:
سلام
اینکه میفرمایید " ذات آن چیزی است که بین تمام انسانها مشترک است "  اجازه بدید اصلاح کنم! 
بنظرم ذات (خصوصیات درونی) در بین تمام انسانها کلیت نیست . بلکه دسته بندی بشن . بطور مثال خردسالانی که هنوز هیچ درکی از محیط و فرهنگ نگرفتن ولی خصوصیات درونی همچون ؛  جسور . ترسو . خنده رو . گریه رو . زودجوش . منزوی و ...  دارند که باهم متمایز میشن و هرکدوم در دسته ای قرار میگیرن
حالا نکته اینجاست بعدها ذات(خصوصیات درونی) با تاثیر گرفتن از شرایط محیطی و فرهنگ تغییر خواهند کرد . 

گفتم یا منظورم این هست که آن روح دمیده شده ( همان آزادی داشتن است که به انسان یا انسانها یا درسترش خودمان حق انتخاب میده)  

 

حال این آزادی میتواند حتی به جباریت و ظلم کردن و نیکی یا خوب بودن هم برسد ( جباریت از پی آزادی یا انتخاب هست نه از خود آزادی یا انتخاب) اتومبیل درش تصادف و مرگ هم هست  اما اتومبیل تصادف یا مرگ نیست. 

 

از نگاه من ارزش انسانهایه امروزی از پیامبران و یا آن انسانهایه مقدس در گذشته والاتر هست چون در آزمون و خطایی هستند که آن مدعیان گذشته حتی یک تیلیاردم درصدش را هم نمیتوانند باور کنند ( نه اینکه آنان بد باشند بلکه امروزیان قابل توجه تر از گذشتگان هستند در نگاه خدا) این روزگار آن روزگار گذشته نیست و مطمئنن خوب بودن یا برگزیده بودن هم متفاوت از گذشته هست و میشه تفکری در آن کرد اگر علاقه ای هست 

 

در موردش بسیار تفسیرها شده اما خدا مرد از نیچه به نگاه من ( باعث نشده که فکر کنیم یا کنند که آن خداهایه گذشته مرده بلکه باعث شده خداهایه جدید کشته بشوند)  یعنی پس از این سخن نیچه حق باز تعریف کردن خدا از آنها خواه ناخواه سلب شده و یا اجازه با اندیشی و باز آفرینی از آنها گرفته شده 

 

متفکران بسیار با ارزش هستند و این نادیده گرفتنی نیست در نزد هیچ کسی حتی خود شخص

 

پ ب

 

به نیرا 

 

آیا وقتی سخن از مهر مادری زده بشه که یعنی پرورش یک انسان به دست زنان یا مادران امروزی که میتواند پشت بند آن ایده ها و تفکراتی بیاد که بقول شما ما آن را به اشتباه ذات وجودی میدانیم؟ 

 

ذاتی بودن یجورایی حکم تغییر ناپذیری به بار میاره و اینکه کاریش نمیشه کرد ( آیا واقعن این اتفاقاتی که ما آنها را ذاتی میپنداریم را هم میشه کاریش کرد؟) و این کاریش نتوانستن کرد، ذاتی بودن یا شدنش را اثبات نمیکند؟ 

 

پ ب

پاسخ:
نتونستم بحثم رو با شما هدایت کنم
اجازه بدید این سوالو بپرسم
اگر درنظر بگیریم خدا در وجود انسان از روح خود دمیده و جاندارش کرده 
1. ادمی که بدذات میشه و جرم و جنایت میکنه . ایا روح خدا اونو به این مسیر هدایت کرده ؟
2. انسان بدکار بعد از مرگش که روحش به جهنم میره . ایا قسمتی از روح قدسی و خداوندی در جهنم عذاب میشه ؟

۱. نه روح خدا اون به سمت بدی یا جرم جنایت هدایت نمیده. این خود انسان هست که به سمت خطا میره که آن دلایل رفتنش زمینیست و قابل تحقیق و پیشگیری و یا پرسش و پاسخ کاملن میتواند قرار بگیرد 

 

۲. در مورد جهنم چون جز تفسیر و ایده چیزی سنجیدنی نداریم پس در حد همان تفسیر و ایده یا برداشت باقی میماند فعلن ( یعنی نمیدونیم که جهنمی هست یا نیست پس نتیجه گیری مطلق یا ادعا اینکه حقیقت را مثلن من میدانم یا هر کسی از جهنم میگوید میداند یک دروغ یا برداشت غلط هست  . حال اینجا هم باز به تفکر شما بستگی دارد که چه برداشت میکنی کدام تفسیر را قبول داری یا نداری و بقولی برداشت خودت از جهنم چیه؟ چون خودتم آن قدرت تفسیر کردن را داری حال اینکه تفسیرت چی باشه.

 

اما باور یا ایمان من اینکه بی مجازات یا نادیده گرفتنی نیست حال چجوری دقیق نمیدانم از نظر همان مفاهیم  اما فکر میکنم اینجا باز آزادی و قدرت انتخاب هست که باعث میشه انسان یا انسانها تفکری کنند و برای اتفاقات بد بر روی زمین مجازاتی تعریف و اعمال کنند و... 

 

پ ب

 

پ ب

 

 

پاسخ:
مگه شما مسلمون نیستید ! مگه در قران و اسلام توصیف جهنم و اتش و عذاب شرح داده نشده ؟
خب قاعدتا با این موارد . یک مسلمون میتونه جهنم رو متصور بشه ...

 آن برداشت از کتاب قرآن هست از جهنم و بهشت ( و مسلمانان احتمالن چنین تفسیر هایی را متصور هستند) آن تفسیر قرآن هست و من نمیگم غلط هست یا درست. من نگاهم طور دیگریست 

 

به جهنم فعلن باوری ندارم و بهشت را باور میکنم ( علت جهنم از جرم یا خطا بر روی زمین میاد خوب میشه کاری کرد که این خطاها اتفاق نیفتد و مردم مثلن جرم و جنایت و...  نکنند) 

 

تصور جهنم یا عذاب، باید برای پیش از پیدایش ادیان باشه. 

 

پ ب

 

 

پاسخ:
جور در نیومدا !! 😁
خدا رو قبول داری و دین و کتابش رو نه ؟!
الان باید یه پروسه طی کنیم تا دین و مسلک شما رو دریابیم ! یه پروسه هم طی کنیم تا رفع ابهام فی مابین برطرف بشه ...

سلام
آقای افغانی ؛
ذات چیزی است که با از دست دادنش، ماهیت وجود زیر سوال می‌رود. فرض کنیم؛ علی فردی سیاهپوست و مهربان است؛ حال وقتی سیاهپوست بودن را از علی بگیریم یا مهربان بودن را، آیا در انسان بودن او خللی ایجاد می‌شود؟ در صورتی که اگر جاندار بودن را از او بگیریم، ماهیتش نابود می‌شود. ذات نیازی به پرسش ندارد؛ وقتی اشاره به انسان می‌کنم، نیازی به گفتن حیوان بودن نیست(ناخودآگاه به ذهن می‌رسد) چرا که ذاتی آن(انسان بودن) است. اما مهربان بودن یا گوشه گیری چیزی نیست که بدون کنکاش درک شود. همچنان که مهربان بودن جزئی از علی است نه انسانیت(انسان بودنش)؛ علی به جهت علی بودن، مهربان است نه انسان بودن؛ ولی به صرف انسان بودن، حیوان است.

پاسخ:
سلام
اگه درست متوجه شده باشم شما در بین حیوانات. انسان رو متمایز کردید بخاطر اینکه ذاتش با دیگر حیوانات فرق میکنه
آیا ذات همه انسانها یکیه ؟ یا مثلا باهم شباهت دارن؟


ازنظر من ذات بخشیش ثابت و بخشیش قابل تغییره ...
همونطور که قبلا صحبت شد .ذات = خصوصیات درونی + تاثیرات محیط و شرایط
" یک ادم احمق ذاتا ترسو ممکنه با اموزش و تمرین شجاع بشه ولی تبدیل میشه به یک ادم احمق شجاع... "

سلام
آقای ابوالفتح ؛
مهر مادری لزوما به معنای پرورش درست فرزند نیست؛ گاهی مادر با تمام محبت، آینده فرزندش را ویران می‌کند. به نظرم اگر منظور از ذات، همانی است که میان تمامی نسل بشر مشترک بوده و با گرفتن آن از انسان، طبیعت انسان بودن زیر سوال رود(شبیه نامیرا بودن؛چرا که مرگ، ذات انسان است) بله خیلی از عواطفی که در مواجهه با زندگی، به آدم دست می‌دهد، بخشی از احساساتی که در مقابله با کنش‌های دیگران داریم دروغین اند. و بسیاری از این احساسات از طریق والدین و جامعه تحمیل می‌شوند(که البته آنها هم از نسل پیش دریافت می‌کنند؛ و این دور باطل است)
اینکه ما توان تغییر نداریم(حداقل نه به راحتی و نه در یک نسل) دلیلی بر تغییر ناپذیری و به تبع آن ذاتی بودن نیست. جنگجویان طالب را به عنوان یک مثال در نظر بگیرید؛ تا لحظاتی پیش درگیر جنگ بوده؛ رفیق، هم رزم و حتی فرزندش را چند دقیقه قبل از دست داده، ولی کافی است او را برای استکانی چای صدا بزنند؛ سلاح را زمین گذاشته، آنچنان با آسودگی چایش را می‌خورد که انگار نه انگار؛ نه ناامیدی از شکست می‌داند چیست نه ترس از مرگ بیهوده(بی پیروزی). این برای جنگجوی امروزی(انسان امروز) بسیار عجیب است. ولی برای جنگجوی افغان نه. او با همین شرایط بزرگ شده، به آن خو کرده.
شاید برای یک نسل یا چند سال(بسته به آن فکر و احساس و عمق رسوخ آن) نتوان کاری کرد؛ چرا که در طی تاریخ چند هزار ساله شکل گرفته(شبیه خال‌کوبی روی تن)؛ اما باید از جایی شروع کرد و شاید همین که بدانیم این احساس، ذات من(به عنوان یک انسان نیست) پله اول باشد.

نه اصلن مشکلی درش نبین🙂

 

خدا را قبول داری اما نه دین و کتابش را ( جمله ای بسیار آشناست و اگر دقت کرده باشی متوجه میشویم این جملات را چه تفکراتی میگویند) این که کسی بره بقالی و فقط یک آب معدنی بخاد و بگه چند شد طرف بگه یک میلیون بعد بگه چرا،  بقال بگه با کیک و شکلات و فلان و فلان خوب میشه یک میلیون دیگه! بعد بگی فقط آب  میخام همین.( اونم بگه نه یا همه یا هیچ کدام،  بعد توجیه هم بیاره که تو چجور مشتری هستی که از این همه جنس فقط آب میخاهی. حال من لطف میکنم که نمیگم از همه یا نصف جنسها هم برداری. به نظرت اونی که میاد از همه جنس ها میبره مشتری هست یا شمایی که یک آب میخاهی؟( حال این ماجرا بعد تفسیر بقال حتی حالتی علمی و متفکرانه هم مثلن میگیره 😊) و...    . من بهت یک آب  میدم ولی اسم خودتو نزار مشتری!)  الان به نظر شما مشکل این ماجرا مشتری و بقال از کجاست؟ 

 

اگر در مورد نگاه و اعتقاد من گفتگو میکنیم که جدا، اگر در مورد جهنم صحبت میکنیم که آنهم جدا و اگر در مورد اسلام صحبت میکنیم آنهم جدا و اگر از قرآن صحبت میکنیم آنهم جدا از خود حتی اسلام و...( همه اینها در یک بیس یا بقالی هستند اما همه جدا از هم هستند و...  )  

 

به نگاه من اگر اعتقاد بی چون و چرا داشته باشیم به مثلن ادیان یا کتب به ظاهر آسمانی ( ما ماهیت و معنا خدا را از دست میدهیم) چون در تعریف آنها خدا خصوصیتر میشه ( مانند بقالی که تهش بگه من سیستمم اینجوریه و ما مثلن بقالهایه فلان تفکر، مشتری را کسی میدونیم که یا از همه جنسها یا حداقل نصف و یا بستگی به آن عالم یا بقال دارد که شاید صلاح را کمتر از این ارقام هم بداند و بگوید فلانی مشتریه و...) اگر قرار باشه انسان زمینی تایین کننده باشه که کی مشتری هست دیگه خدا این وسط چی کارست و به چه دردی میخوره.( تازه اگر محمد زنده بود آیا او هم دین را پکیجی میدید؟) 

 

پکیجی دیدن ماجراها از دنیایه صنعتی و سرمایه داری و یکجور از بالا به پایین هست و میاد به نظرم

 

دین پکیجی نیست و اگر اینگونه آن را ببینیم میشود زورگو و مستبد و انسان زیر بار زور نمیرود ( عملی و رفتاری شاید اما ابدا اعتقادی ندارد و اعتقاد نداشتن باعث خواهد شد انتقامش را از دین و مبلغان این نوع از جباریت بگیرد و خدا درسته که آزادی و آزادگی گذاشته اما احتمالن دوست دار جباران نیست) و... 

 

به عنوان مسلمان زاده یا شیعه زاده ز اسلام و مسلمانان شناخت دارم و قرآن اینگونه جباریت و پکیجی دیدن را تبلیغ نکرده و درش نیست 

 

پ ب

 

 

به خانم نیرا

 

شما کاملن درست میگید اما این همه آن درست ها نیست به نظرم

 

ذاتی دیدن ماجرا یعنی طبیعتی دیدن ( درباره مهر مادری درسته اما آن مهر مادری خرج چه میشود و این خرج کردن هست که ذاتی میشود)  

 

در حین کارم مادری یا مامانی به بچه اش که از پله ها میخاست بیاد بالا میگفت آفرین بگو یا علی بگو یا علی آفرین پسر گلم و...  ( حال این بچه هنوز زبانش آنچنان باز نشده)  الان آیا آینده آن طفل را میشه پیش بینی کرد؟ آینده آن بچه شیعه بودن نیستا یا حتی مسلمان بودنم هم نیست اما نا آگاهی هست به نظرم چون علی نه آن علی هست که این مادر میپندارد و نه کمک کردنش و یا پرورش فرزندش درست دیده میشود چون ما علی را نسبتن میشناسیم و سر این، رفتار آن مادر را اشتباه میدانیم یا میدانم و این جدا از آن هست که چجوری دوست داره با فرزندش رفتار کنه که آزاد هست. خوب مهر مادری دارد خرج چه میشود اینجا؟ منظورم اینکه این مهر مادر اسم دارد و سرانجامی نسبتن و یکحورایی ذاتی هم میشه دید در رفتار چون پس از خودش داره آن اعمالها را هم به جا میزاره و این میشه ذات آن نسل یا روند. 

 

اما به نظرم مهر مادری که شما ذاتی میبینید بیشتر باید غریزی دید تا ذاتی ( ذات روندیست که طی چند نسل در انسانها شکل میگیره و قابل تغییر هم هست به نظرم) مادران ذات مشترک ندارند بلکه غریزه مشترک دارند و میتوانند اعمال کننده یا پرورش دهنده، ذاتی باشند که حتی آن را فرهنگ یا عرف و...  هم میشه دید. 

 

ذات یک مادر سوئدی زمین تا آسمان با مادر ایرانی یا یک مادر ایرانی ذاتش با یک مادر چینی فرق میکنه اما غریزه مادریشان یکیست. ذات مادر چینی و مادر ایرانی یا مادر آفریقایی یا مادر ایرانی،  سرانجامشان اکنون هویداست ( اگر ذاتشان مشترک باشه پس رفتارهایه این فرهنگ ها یا جوامعی که گفتم باید یکی باشد) 

 

پ ب

 

 

پاسخ:
دیدگاه جالبی داری ! ☺
با این حساب اول هر مبحث شما باید موضع خودت رو روشن کنی تا طرف مقابل بدونه شما از جانب خودت نظر میدی یا از جانب دیگر ادیان و مذاهب و مواضع ...

سلام
آقای افغانی ؛
انسان‌ و اخلاق فردی او مثل اثر انگشت هست؛ متنوع. اما آن صفات، چیزی است که بر انسان عارض شده. بخشی از آن قابل تغییر هست(برخی خصوصیات اخلاقی) و بعضی غیر قابل تغییر(چرا که اثر ژنتیک است) ولی این موضوع ربطی به کلیت ذات(انسان بودن) ندارد. انسان یکسری مولفه ذاتی دارد به سبب انسان بودن و بسیاری صفات عرضی که سبب تفاوت میان انسان‌ها است.
بحث ما بر سر استفاده از یک واژه هست(ذات) نه چیز دیگر.

پاسخ:
سلام
یخورده اختلاف نظر داریم ☺ ولی از دیدگاهتون بهره بردم .
تشکر 🌹

سلام
آقای ابوالفتح ؛
مهر مادری ذاتی است چرا که در میان تمامی مادران مشترک است؛ و اتفاقا چون غریزی هست ذاتی‌‌ست. "ذات روندیست که طی چند نسل در انسانها شکل میگیره و قابل تغییر هم هست به نظرم" ؛ ذات روندی طی نمی‌کند. ذات همانی است که تو را از دیگر انواع موجودات(مثلا انسان از گیاه) جدا کرده و تو را به هم نوع خود، پیوند می‌زند(یعنی؛ شباهت انسان‌ها به هم، تنها به سبب انسان بودن). آن چیزی که میان مادران، تفاوت ایجاد می‌کند؛ ویژگی‌های عرضی است که یا به سبب تحمیل تاریخ و جامعه هست یا خصوصیات فردی-ژنتیکی و  جهان‌بینی خود مادر.

نه هیچ بایدی در گفتگو نیست چه اولش چه آخرش 🙂 گفتگو کردن برای انسانهاست 

 

جهان صنعتی و سرمایه داری شده امروز نوع نگاه ها و جهان بینی انسان را هم تغییر میده یا داده و این صنعتی و ماشینی شدن ( یعنی یک تایم مشخص در کار و اینکه کی بری و کی بیایی و برنامه ریزی شده نگاه کنیم به ماجراها خود به خود باعث شده که ادیان را هم برنامه ریزی شده و پکیجی ببینیم که اولش اینه و آخرش اینه و...  ) و اسلام شده اسلام گرایی ( اسلام که هست اما اسلام گرایی میخاد که باشه اما نیست) 

 

پ ب

 

به خانم نیرا

 

من مفهوم ذات را جدا از غریزه میدونم و بینشون تفاوت میبینم و این برداشت از مفهوم ذات باید نسبت به تغییرات جهانی یا بین انسانها هم تغییر کنه یا باز آفرینی بشه به نظرم  ( ریشه ذات از نگاه و مفهوم مخلوط شده دینی و فلسفه ای و حتی عرفانی میاد که من کامل نمیدانم توضیحشان را آنگونه که گفته میشه)  شناخت دقیق، کار علم هست. 

 

پ ب

پاسخ:
بنظرم حتما باید مشخص بشه طرف مقابل از چه موضع و جانبی داره ابراز نظر میکنه
فکرکن طرف کلی باهات بحث و گفتگو کنه و در اخر ثابت کنه که حق با اونه و شما اشتباه میگفتی 
و شما در جواب بگی : اینهایی که گفتم نظر من نبود که . نظر فلان دین و مکتب و فرقه س...  و نظر من یه چیز دیگه س
!!!

ما یک گفتگو داریم و یک مناظره و... 

 

در اینگونه مباحث ( شما پروردگار را باید جدا کنی و جدا ببینی) خدا و پروردگار پیش از آمدن ادیان یا مذاهب و تفکرات ایدئولوژیکی بوده ( حال ایدئولوژیها و تفکرات ادیانی به خصوص اسلام برای توجیه کارهاش، خودش را از جانب خدا معرفی کرده و بقولی آنها هم از خدا خرج میکنند)  خامنه ای الان چیکار میکنه و خود را چگونه توجیه میکنه!؟ 

 

قبلنم گفتم خدا هیچ ربطی به ادیان ندارد ( اما ادیان تفکراتی دارند که نسبتن تعدادیش جالب و حتی خوب و معنویتی داره و بعضیهاشم نه) الان رفتار حسین ابن علی در برابر یزید دلیل روحانیتی یا دینی نداره ( حسن با معاویه پیمان یا بیعت کرد  و در برابر آن بیعت پول یا شرایطی هر ساله به او تعلق میگرفت و بقولی حسن تقسیم ایالتی که معاویه به او بخشید مدیریتش را،  را به معاویه فروخت. یعنی گفت من نمیخام که فلان ایالت یا منطقه را به من بدهی و میشه تصور کرد که چرا این کار را کرد و از آنجا که شاهان به مغان یا آخوندهایه سرآمد کمک مالی بسیار میکردند معاویه هم همچین روند سنتی را در پیش داشت و میگرفت و...   . اما پس از مرگ معاویه حسین یکجورایی زد زیر آن قرارداد چون پسر یزید را فکر کرد که نمیتونه در شروع قدرت داشته باشه و از آن بر، خود را دارای امتیازی خونی از پیامبر میدانست و دست به تلاشی هر چند زد که یزید برخورد کرد یا بهانه خوبی دید و حسین را کنار زد و...  ) اینم یک نوع نگاه و برداشت هست و این نوع نگاه یا برداشتها جز از راه گفتگو و تفکر کردن به دست نمیاد 

 

حرفم اینکه اتفاقاتی که برای سیاست و قدرت بوده را نباید ربط داد به پروردگار و معنویت ( مگر انقلاب اسلامی که پشتوانه دینی را هم داشت واقعن برای مستضعفین تمام شد؟) مگر جمهوری اسلامی که خود را دینی میداند آزادی و کرامت انسانی برای مردم آورده؟ راحت بگم یک عده برای قدرت گرفتن دست به هر چی میزنند تا بتوانند به قدرت برسند اما خود را با اینکه به خاطر مردم یا دین و...  من اینکار میکنم و گرنه من یک ثانیه نشستن روی زمین را به این همه قدرت و کاخ و پول نمیفروشم 🙂 

 

در گفتگو هیچ احتیاجی نیست که شما موضع طرف را بدانی مگر حقیقتی داری؟🙂 ( بعد واقعیت یا حقیقت در چه زمینه ای هست که طرف مدعی میشه)  علم که مشخصه. اگر تفکرات عرفانی یا فلسفه و یا دینی و...  بوده نظرات و اعتقادات متفاوت هست و این چیز عجیب و غریبی نیست اما آنجا که مثلن افلاطون گفته آب و طرف بگه زمین اینجا باید فهمید که طرف نمیدونه که آب هست نه زمین و...   . اما خدا و معنویت جدا از آن تفکرات هست که خیلی ها به آن چنگ میزنند تا خود را یا رفتاری که مورد پسند کسانی نیست توجیه کنند و بگویند خوب خدا گفته!( اینکه خدا گفته برای شما آشنا نیست؟) اگرم دقت داشته باشیم زمانی این جمله گفته میشه که وژدان ما احساس میکنه این رفتار یا گفته به دور از برابری یا عدالت یا اخلاق هست و سو استفاده گر یا نادان میگه خدا گفته من نگفتم یعنی خودشم میدونه که بی عدالتی و بی اخلاقی دارد رخ میدهد اما خودشم با این جمله که خدا گفته توجیه میکنه کار و رفتارش را یا پشت واژه و باور خدا پنهان میشه. گفتم خدا را جدا از ادیان بدان و برتر از ادیان 

 

یکبار ساعت چهار و نیم صبح ماموریتی خورد که رفتم زیر برج آزادی ( این برای زمان خدمتم در سربازی بود) دلیل تماس پلیسی یا صد و دهی این بود که دختران بی حجاب و...   . رفتم زیر برج آزادی به غیر از هشت تا دختر کسی دیگری نبود که چهار تاش خارجی بودند داشتن با پوشش و بی پوشش عکس میگرفتند که برای تفکر مدلینگ بود. البت من آنها را بازداشت نکردم چون نمیدونستم آینده چی میشه خلاصه بعد از کلنجارها با من رفتند. حال آیا رفتار آن دختران درست بود که زیر برج آزادی که برای تمام مردم تهران یا ایران هست بیایند و عکسی بگیرند برای تفکر و کار خودشان؟ منظورم تفکر آن دختران نیست که آزاد هستند چه کاری را پیشه خود کنند و...  .  اما آیا استفاده از نما برج آزادی برای خودشان که سرانجامی مادی دارد درسته؟ برج آزادی برای همه است و خیلی ها هم میروند و عکسی یادگاری میگیرند اما اهداف ها در اینجا متفاوت نیست آیا؟ حال این کوچکش هست و شما در ابعاد بزرگتر ببین و... 

 

پ ب

پاسخ:
اختلاف نظر داریم ☺ نظر شماهم قابل احترامه 🌹🌹

عجب🤔

مباحث را۳نفری پیش میبریدواطلاع نمیدهید🤔🤨

حتمن یه پدرکشتگی باچارلزداروین مرحوم دارید😉

پاسخ:
عجب به تووو
میگن هر چهل روز خبری از دوستان بگیرید که اگر مرده بودن لااقل به مراسم چهلمش برسید...☺
انقدر سرگرم قیمه خوری و چای مفت محرم و صفر شدی که از همه غافل شدی😉

چرادربیت اول ازخرواسب ودربیت دوم ازانسان مثال آورده؟ مگه حیوانات هم بشرمحسوب میشن؟!!!🤔😁 هدف شاعراین بوده که خرواسب بودن( حیوان بودن) ذاتی انسانه( چون حیوان جنس قریب انسان محسوب میشه درسلسله انواع واجناس)!!

ببین بااین سوال من شاعربه گ...خوری خواهدافتاد😁😁😁

پاسخ:
در ادبیات و سرودن شعر . صنایع ادبی بسیاری جهت شیوایی و رسایی ( بلاغت و فصاحت) مورد استفاده قرار میگیره . که در این شعر با ذکر نام مقدساتی چون خر و اسب صنعت مثال و عاریه استفاده شده 😅
در بسیاری از گفتمان مردم از این حیوانات نیکوسرشت عاریه میگیرن ! کسی که سریع میدووه میگن:مثل اسب میدووه . کسی که زورش زیاد میگن :عجب خرزوره . کسی که نمیخواد بفهمه میگن : با عجب خری طرفیماااا 
😉😊

۰۲ مهر ۰۱ ، ۰۱:۳۵ جلال ستاری

انسان حیوانی‌ست ناطق.

پاسخ:
بله
بر منکرش نححلت 😀

توجیهات خوبی درقالب ادبیات مهردادی ارائه دادی😁

 

ستاری

پ.ب

 

انسان اولش حیوانه بعد با" فصل" ناطق؛ از بقیه حیووناجدامیشه☺

پس حیوان بودن همچنان جنس انسان است آنهم جنس قریب

پاسخ:
اصلا رسالتم همینه ! 😅 توجیه کردن اشتباهات دیگران...

اصلن خدااولش توجیه رو خلق کردبعداین توجیه دست وپادرآورد شد مهرداد😁

 

 

پاسخ:
توجیه اگر منطقی باشه خوبه
منطق اگر  عقلانی باشه خوبه
عقلانی اگر واقعی باشه خوبه
و طبق تعریف تو مهرداد عین واقعیت است😅

یادم رفت بگم که داری با دُم  ِ لامارک هم بازی میکنی😅

پاسخ:
تا حالا اسمشو نشنیدم !🙎

یه سوال دبیرستانی( کلاس دهم)

تفاوت ذاتی باذات چیه؟🤔 ۲نمره( حداقل دومورد) 😅

پاسخ:
از بدتربن نظام اموزش دنیا نظام ایرانه
درس و علومی رو در رده ها و سنین دانش اموزان قرار دادن که به جرات هزارتا دانش اموز فقط یکنفر درک و فهم درست خواهد داشت! موضوعات منطق و فلسفه مورد بحث بزرگان و علما بوده که خیلیهاشون به اشتباه رفتن ! بعد همون موضوعات رو برای دروس بچه ی 15.16ساله قرار دادن !!!

شما اول به نوع . جنس . فصل . بپرداز و بعد بیا بگو از ایساغوجی بگم یا برهانی😉

رابطه ( عقلانی وواقعی) عام و خاص مطلقه یعنی:

هرعقلانی واقعیه 

بعضی واقعی عقلانیه 

بعضی واقعی عقلانی نیس

 

تو آن واقعی هستی که عقلانی نیست😅  

پاسخ:
نخیر
عموم خصوص من وجه 😌
بعضی واقعیات عقلانی
بعضی عقلانیات واقعی

ولی درمورد من درست گفتی 😅👍

لامارک ازجمله اولین زیست شناسان واضع نظریه " فرگشت" و از معتقدین به " تبدیل صفات اکتسابی به صفات ژنتیک " بود.مثلن میگفت:دردوره ای که تعداددرختان دریک اقلیم جغرافیایی کم بوده وبرگهای شاخه های پایین ترزودخورده میشده تعدادی ازجانوران برای خوردن برگهای شاخه های بالاترمجبوربودند گردن خودرابالاببرندواین امردرطی سالیان زیاد سبب ایجادجانورانی باگردنهای دراز( زرافه) شد😍

پاسخ:
جالب !
این نظریه رو میدونستم که موجودات طی ادوار مختلف باتوجه به شرایط محیطی تغییر شکل و تغییر روش زندگی دادن
بطورمثال آبزیانی که قبلا خشکی زی بودن و بعدها تغییر روش زندگی دادن...
مچکر از معرفی لامارک🌹😊

باغُر زدن نمیتونی خودتوتوجیه کنی😅

اتفاقابرخلاف مباحث فلسفی؛ بحثهای منطق دبیرستان ازجمله موضوعات ملموس وموردعلاقه بچه هاست والبته برخی موضوعات هم که نسبتابه معرفت عمیق نیازداره  باتلاش معلم ودانش آموزکاملن جامیفته🥰

حالابگو تفاوت ذاتی باذات چیست؟! ازهرجایی که دلت میخوادبگو( ولی مطمئنم یااز خوانساری میگی یاشیروانی😅 چون سن توبه اینا قَدمیده😁🤣 )

پاسخ:
برو رد کارررت 😁 چون خودش فلسفه منطق تدریس میکنه داره از این روش اشتباه دفاع میکنه😉البته منم معلمم بجای یه مرد زمخت و بسیجی و شل و ول یه خانم باکمالات بود به منطق در همون دوران دبیرستان علاقمند میشدم😅

نه خوانساری و نه شیروانی !  طبق نظر ملایی میگم😊
" ذات " اصل و " ذاتی" منسوب به اصل...

خوب شدبامعرفی معلمت؛ هویت خودتم معلوم کردی( البته هویتت تاحد زیادی برام معلوم بود ولی مخاطبهاهم الان فهمیدن توکجادرس خوندی😉)

 

این شرح تفاوت نشد بلکه به شکل شرح الاسم داری معنی ذات وذاتی رو میگی!

من تفاوت ذات وذاتی رومیخوام( خودت برورد ِ کارت ! ناسلامتی آخوندهستی وآخوندها بااینکه ازفلسفه سردرنمیارن ولی منطق رومیخونن" دوواحدمنطق آخوندی درطول چندین ترم تدریس میشه چون کشش مغزشون اینجوریه😁😅")

 

مهرداد

تو یک ذات انسان یادرخت یامثلث درنظربگیر( ذات رو من برات مشخص کردم که توضیح نامربوط ندی) حالا ذاتی اینا( یکیشونو) مشخص کن وتفاوتشو با ذات مربوطه بگو( حداقل دومورد) نمره۲😁

چه حس خوبیه معلمی  درمقابل مهرداد😅

پاسخ:
به امام مجید انتخاب معلم با ما نبود . توسط اموزش پرورش هرچی جانباز و بسیجی و شهید! بود اوردن معلم ما کردن😅
اینکه اخوندا از منطق هیچی نمیفهمن بر منکرش نحلت👍👍 ولی اینکه من چه صنمی با اخوندا دارم رو درک نکردم 😮
خانم معلم جان . دوره امتحان دادن های من چند صباحی میشه گذشته😊 بیزحمت بجای مطالب جنگی و اصلاح طلبانه ! همین موضوع رو پست کن میام وبت بیانات رهبری رو ایراد خواهم کرد😉😅

🤨🤨 مگه تواخیرادرجمع استانداران وفرمانداران وروسای دانشگاهها ووزراونمایندگان مجلس و... ( به جز دانشجویانی که همکلاسیت بودن ودرجریان دفاعت قرارداشتن😅😅)دفاعیه نداشتی؟🤔 مگه تونبودی که دراین دفاع موردتحسین همه حضار قرارگرفتی؟🤔 منطق که علم خاصی نیس! مث ادبیاته🤨 مگه توبرای پاسخ سوالات مربوط به ادبیات ِ دیالوگهای روزمره ت ؛ منبعی مطالعه میکنی؟🤔 چرااینقدمتناقض شدی؟؟؟🤨🤨

 

سریع بدون فوت وقت بگوتفاوت ذاتی باذات چیه؟🤔🤨   

پاسخ:
عجب ابلیسی هستی تووو 😁😁
انصافا بی بی سی هم انقدر خوب کار تخریب بلد نیست😅😉
من جوابتو دادم ( پست بزن بیام نظر بدم)
تو بگو . ..
چرا چند نظر قبل اشتباهی گفتی واقعیت و عقل عموم خصوص مطلقه؟؟ 😉

سلام بر عزیزان 

 

به سحر 

 

واژه و مفهوم ذات تفسیری و تعریفیست تا علمی و معادلاتی ( یعنی خلاصه شده هست از تعاریف و فرمولهایه شناخت ، که این واژه ها باعث میشوند که فکر کار نکند و فکر کند که متوجه شده از آن موضوع یا جاندار یا اشیا و ... )

 

ذاتی هم یک سوی دیگر آن مفاهیم هست که تعریفیست ( البت تعریفی که ارسطو از ذاتی داره یا من چنین خوانشی دارم اینکه مثلن یک درخت مانند درخت سیب همه جا درخت سیب هست هر جا که بره اما همان درخت سیب که همه جا درخت سیب شناخته میشه همه جا نمیتواند درخت سیب شود ) از بابت سرما و گرما یا همان تفاوت آب و هوا 

 

پس درسته که این درخت سیب هست و بقولی به صورت ذاتی همه جا درخت سیب هست و شناخته میشه اما ذاتش بهش اجازه نمیده که همه جا درخت سیب بشه .

 

 

البت به نگاهم علم و آزمایش هایه علمی پاسخ درستر و مسئولیت پذیرتر داره تا واژه ذات و اینگونه واژه ها از اشیا یا جانداران و ... 

 

پ ب

پاسخ:
سلام
مثال درخت جالب بود 👍👍

به ابوالفتح

س.ب

بابخشی از توضیحات تون موافقم ولی چون مهردادآخونده وانتظاردارم که درسهای آخوندیشوخوب پاس کرده باشه وقبلن هم پیش مابسیارخودش تعریف وتمجیدکرده از ایشون همچنان وبااصراردرخواست بیان تفاوت ذاتی باذات رو دارم.

درموردمثال تون هم ذات رو دقیقازذاتی تفکیک کنید( آیامنظورتون این بودکه درخت بودن ذاته؛ و درخت سیب بودن ذاتی؟ اگه منظورتون این بوده موافق نیستم)

اگه منظوردیگری دارید خوشحال میشم بشنوم🙏    

به مهرداد

 

ای شاگردتنبل بهونه گیر؛ هرچه سریعتریه پاسخی به سوالم بده( تفاوت ذاتی باذات)

 

درموردشما منطقی ( واقعی_ عقلانی) اگه نظری داری بگو( باید بتونی نسبت رودرست تفسیرکنی)( اون نسبت عام و خاص من وجه هم که قبلن گفتی درست نبود)

پاسخ:
خانم معلم عزیز
برا شاگردات استادبازی دربیار😉 عمرا جوگیرم کنی بخوام جوابتو اینجا بدم😆
پست در وبلاگ خودت بذار جواب بگیر☺

درضمن
تو نظریه مطلقت رو ثابت کن تا زیر نظرت منم عموم و خصوص من وجه رو ثابت کنم😊 با مثال و رسم شکل که خوبه خوب تفهیم بشی😉

🤔🤔هرباربرای مهردادکامنت نوشتم کیبوردیه دخالتی کرده

خط اول: درمورد رابطه منطقی....

 

 

ضمنا اگه میخوای ازدستم خلاص بشی بهتره یه جمله ی من درآوردی تازه از جایی پیداکنی وپست کنی😅😅

پاسخ:
هیچ گزند و اذیتی نداری 😊 چرا از دستت خلاص بشم!
بیانات رهبریتون رو همچنان ایراد بفرمایید و ما را مستفیض نمایید😉

به سحر 

 

واژه ذات چون در چارچوبی یکسان تعریف میشه یا  هست یا بوده یا اینچنین دیده میشود یا شناسانده شده ( نمیتواند برای امروز توضیح دهنده کامل باشد ) یعنی اگر نخاهیم محکومش کنم میشود اینکه برای گذشتگان یک خرده توضیحاتی از شناخت را فراهم میکرده و ... 

 

درخت سیب جدا از اینکه درخته و در درخت بودنش یک تفاوتی ایجاد میکند در محصول خودش که میوه باشد ( با تعریفی که ما از ذات داریم ،، خوب این درخت و درخت سیب هست و در ذات درخت بودن و درخت سیب بودنش یا شناساندنش خللی ایجاد نمیشه ) یعنی اینکه بگویم درخت و تمام ، کامل منظور را نرساندیم باید بگیم درخت سیب ( اما همین درخت سیب در همه جا نمیتواند محصول خود را که میوه باشد به ثمر برساند ) یعنی میشود یک درخت نه درخت سیب حتی امکان دارد  به مرحله درخت شدن هم نرسد و از بین برود و یک چوب خشک شده در زمین یا بر روی زمین باشد ( حال آیا هنوز درخت سیب یا حتی یک درخت هست ؟ یا برگشته به مرحله ذاتی قبلترش که مشترک میشود در چوب بودن یا هیزم شدن ؟ و ...) 

 

منظورم اینکه درخت سیب در همه جا این کره زمین درخت سیب هست و این ذاتی آن هست ( واژه ذات یا ذاتی آمده که کمک کنه به شناخت بیشتر انسان ، درسته . حال آیا با موضوعی که من گفتم آیا این واژه ها میتوانند درست و کامل بشناسانند موضوع درخت سیب را؟) اما همین درخت سیب به خاطر ذاتش نمیتواند همه جا درخت سیب شود یا باشد یا بشناساند خودش را 

 

اینکه تعریف مهرداد چه باشد از واژه ذات یا ذاتی ( تعریف شما مهمتر است چون پرسش از جانب شماست و فرد پرسشگر به نگاهم جلوتر از فرد پاسخ دهنده هست در فهمیدن یا فهم ) 

 

پس اگر خودتان توضیحی درباره ذات و ذاتی بدید منم خوشحال میشوم که بخوانم

 

پیش از اینکه پاسخ یا تعریفتان را بخوانم  یا بخوانیم ( در بالا هم گفتم واژه ذات و ذاتی تعریفیست و میتواند در گذشته ها شناختی به انسان بدهد و در روزگار اکنون چنین قدرتی ندارد که بتواند بدون کوچکترین یا کمترین نقدی شناخت درستری بدهد به انسانها ) 

 

تعریف جمهوریت در نخستین ایده درونیش بود رای اکثریت .یعنی همان کلک و نیرنگی که جمهوری اسلامی شیعه ایران به خودش و به مردم در روز نخست انقلاب زد . همان آری یا خیر  ( پس از گذشت دهه ها جمهوریت شد رای مردم ) یعنی شاهی یا رهبری یا امامی نبود که بگه جمهوری اسلامی را برای سنجیدن بگذارید و خشک و سرد  آری یا خیر . بلکه مردم بودند که میگفتند یا میخاستن رای بدهند به دلخواهی که میشود همان احزاب و ... ) اما جمهوریت در روزگار اکنون حتی مقدستر و مردم دوستر شده ( و شده رای گیری ) یعنی ما رای گیری کنیم که مثلن واتساپ باشد یا نباشد یا امکانی برای مردم باشد که کی دوست دارد داشته باشد یا نداشته باشد یعنی از چنته حکومت خارج و به صاحب اصلیش مردم رسیده و میشود حتی هر روز رای گیری کرد درباره موضوعات و اتفاقات و ... 

 

منظورم اینکه در پی صده ها یا دهه ها واژه هایی مانند ذات که تعریفی هستند به مرور تغییر معنا میدهند و کاملتر میشوند یا باید بدهند و بشوند ( اگر نشوند محکوم به ایجاد عوام فریبی و پخش نا آگاهی میکنند ) حتی اینکه تعریف ذات را درست بازگو کنیم  اما باید گفت این تعریف یا تعاریف برای یا از گذشته آمده و امروز نمیتواند یا نمیتوان با آن به شناخت درستر رسید و ... 

 

میشه مثل تعریفی که اسلام گرایان دارند و میگویند ایدئولوژی اسلام میتواند توضیح دهنده و مدیر و ... باشد ( اما اسلام را اگر دین بدانیم میشود زیر مجموعه عشق و ایمان و کارایی درست آن در این محدوده هست و قدرت مدیریتی و معادلاتی ندارد ) حال این جدا از شیعیان یا سید ها هست که اسلام را خانوادگی و خصوصیتر دارند تعریف و بازگو میکنند کم مونده یک سند براش درست کنند 

 

و ...

 

پ ب

 

 

 

پ ب

 

درودبرابوالفتح 

وتشکرازبابت توضیحات خوب ومبسوطی که ارائه داده🙏

درابتدابگم:من درجمهوریت این جمهموی که ادعامیشه؛ ازابتدایی که این واژه ابداع شده تا هم اکنون که بقول چرانظرات مختلف درموردش ذکرشده؛ هیچ وجه اشتراکی نمی بینم وهرگزاین جمهوری را( چه در ذات؛ چه در عوارض) به عنوان جمهوری تعریف شده توسط نظریه پردازان سیاسی قبول ندارم

 

درمورددرخت سیب ؛ توضیحات تون بقول مهرداد جالبه 👌 ولی درخت سیب بودن ذاتی درخت سیب نیست بله یک صفت عارضی است!!!

 

درموردتعریف ذات وذاتی که فرمودیدمن اول تعریف کنم بعدشمانظربدید، باید عرض کنم که این واژه ها تعریف منطقی خاصی ندارند( ذات یعنی شیء_ ذاتی یعنی خصوصیتی که مُقَوِّم ِ شیء باشد) بااین توصیف که ازذاتی داده شد کاملن معلوم میشه که قوام درخت سیب به درخت سیب بودنش نیست ( البته یافتن ذاتی های اشیاء از کارهای سخت منطق قدیم بوده و وهمچنین تفکیک بین ذاتی وعَرَضی)

 

  

مهردادبااین حرفانمیتونی قسردربری 

معلم بازی باشه یانباشه بایدپاسختوبگی چون این جمله من درآوردی روخودت پست کردی😅

درمورد رابطه عام و خاص مطلق من قبلن باتفسیر پاسخمونوشتم حالا توهم رابطه من وجه رو باتفسیربنویس وخودت ارزیابی کن ونتیجه رو اعلام کن

ضمنا مطالب خودتودرصفحه خودت جواب بده🤔

صفحه من جنس مطالبش خیلی متفاوت بااین بحثهای الکی توعه😅😅😅

 

رسمن دارم برای خودم دشمن تراشی میکنم🤣🤣🤣

پاسخ:
هر عقلانیتی واقیت نیست (مثل باور بهشت و جهنم)
هر عقلانیتی واقعیت است( مثل نسبت برادر و خواهری به واسطه ی یک پدر و مادر)
هر واقعیتی عقلانی نیست ( مثل گردش زمین به دور خورشید در دوران گذشته تاریخ)
هر واقعیتی عقلانی است( مثل گردش زمین به دور خورشید در این دوره)


خب ؟؟ 😊 حالا چه بهانه ای داری ؟ 

به سحر 

 

این تعریفی که شما کردی تعریف حکیم سینا هست درسته ؟ یا ریشه تعریف به سینا میرسه ؟ درباره مقوم ، یعنی مقوم درخت سیب یا ذاتی آن چوب میشه ؟ یا گیاهی بودن یا ... ؟ یا آوردن واژه مقوم باعث نمیشه که از تعریف ذات یا ذاتی دور بشویم و در تعریف دیگری باشیم که آن را ذاتی میپنداریم ؟ یا اینکه باید اکتفا کنیم به اینکه هر کسی تعریفی داره ؟

 

به نظرم وقتی توضیح مورد یا موضوعی سخت میشه یا سخت دیده میشه نشان از اشکالی دارد . توضیح موارد یا موضوعات باید ساده باشد تا هر کسی متوجه آن و حتی تشخیص آن شود تا درستی آموزش و آگاهی منجر به فهمیدن بشود ‌‌‌. یکی از مشکلات فلاسفه با تمام اندیشه ورزی که داشتند این بود یا بوده که همگی مردم متوجه آن نمیشدند . 

 

درباره جمهوریت یا رای گیری من موافق آن هستم و بهتره که در جامعه باشه تا اتحاد و مسئولیت بین مردم ایجاد بشه . مگر اینکه شما نگاه دیگری از جمهوریت داشته باشی؟ یا دلیل قبول نداشتنت چیه ؟

 

پ ب

به مهرداد

آقاچیکارکردی؟ تفسیرمن وجه ؛ هرچهارقضیه با بعضی میادنه هر😳😳😳

بعد هم: مگه با نسبت سالبه مبشه سور ِ کلی موجبه آورد( که شما اولش روباهر شروع کردی آخرشوبانیست تموم کردی)😳😳😳

وانگهی: هرگاه قضیه شماموجبه کلی باشه( باهرشروع وبااست تموم بشه) نبایدهیچ استثنایی درمصادیقش وجودداشته باشه ( شما فقط یک مصداق آوردی بعدهم قشنگ یک مصداق رو درقالب موجبه کلی نوشتی)؟؟؟😳😳😳

متاسفم برات ملا🤨🤨   

پاسخ:
کاملا درست گفتی 🙌 اشتباه تایپ داشتم
بجای واژه بعضی اشتباها هر استفاده کردم👍

بغیر از این اشتباه تایپی بقیش مث ایه های کتاب مقدستون نص محسوب میشه😅 توی حوزه به ما منطق اینجوری یاد دادن دیگه ! 😅😆

به ابوالفتح

سلامت باشی که پیگیربحث هستی ومث مهردادبی تفاوت نیستی و هربار هم توضیحاتت کلی مطالب سودمندمیشه پیداکرد🙏

 

راستش مباحث مربوط به ذات وذاتی بااین سبک و سیاق قطعن مربوط به ارسطو وپورسینا و منطق قدیمه( که قبلن هم عرض کردم که محدودیتهایی درمباحث بوده که این محدودیتها در فلسفه موردبحث قرارگرفته وتاحدی مرتَفَع میشدن چون منطق یک علم ابزاری برای فهم بحثهای فلسفی بود) بنابراین اشاره شمابه پورسینا کاملن درسته،

اما اینکه آیاباتعریف ذاتی ازخودذات دورمیشیم؟ نه!! ذاتی خصوصیاتی هستن که به ذات قوام میدن پس اگه بشه ذاتی های یک چیزرادرست تشخیص داد بدنبالش خودآن چیز هم درست شناسایی میشه!

اینکه میشه تعاریف دیگری از ذات وذاتی به جز تعریف منطق دانان قدیم ارائه کرد این بستگی به موضعی داره که شمادراون موضع ایستادی و شناخت روازاونجامیخوای شروع کنی!!!

بحث شناخت که ذات وذاتی هم ازلوازم اون محسوب میشه یه بحث فلسفی ( بازهم قدیمیه) که شماازهرجابخوای شروع کنی مجبوری مبادی منطقی قابل قبولی ارائه بدی.

 

 

 

درخصوص جمهوریت، منظورمن صرفا جمهوری کذایی موجوددرکشورمونه!! وگرنه کی میتونه دلایل کافی دررد دموکراسی ارائه کنه خصوصادرجوامع جهان سومی

مهرداد

حالامن قبول میکنم وهمه هرهاروبعضی فرض میکنم( خاک برسر مسئولان حوزه تون😅😅)

حالاهرکدام ازتفسیرهاتوتحلیل کن! درتحلیل بایدقضیه ای که نوشتی همه مصادیقش صادق باشه و هیچ موردنقضی وجودنداشته باشه( خوبی منطق قدیم به همین یقین وقطعیت بودکه در منطق جدیدکاملن منحل میشه) ولی تو حوزه خوندی و همین مقدارروهم نصفه نیمه و شکسته بسته تحویل گرفتی😅😅 

پاسخ:
صبر کن ببینم !!
در کامنتهای قبل گقتی رابطه و عام و خاص مطلق . و توضیح دادی : "هر عقلانی واقعیه" .  (گفتم شاید مثل من اشتباه تایپ داشتی)
و در مثالهای خودم گفتم " بعضی عقلانیها واقعی نیستن و دوران قدیم باورشون بود خورشید دور زمین میگرده "  بعدها ثابت شد عقلانیشون اشتباه کرده و واقعیت چیز دیگه س ( صالبه)
حالا با توضیحاتت فهمیدم اینکه گفتی " هر عقلانی واقعیه" تعمدا گفتی ! !

با توجه به مثال من چه توضیحی برای ادعا و اشتباهت داری؟؟

مهرداد

حالامن قبول میکنم وهمه هرهاروبعضی فرض میکنم( خاک برسر مسئولان حوزه تون😅😅)

حالاهرکدام ازتفسیرهاتوتحلیل کن! درتحلیل بایدقضیه ای که نوشتی همه مصادیقش صادق باشه و هیچ موردنقضی وجودنداشته باشه( خوبی منطق قدیم به همین یقین وقطعیت بودکه در منطق جدیدکاملن منحل میشه) ولی تو حوزه خوندی و همین مقدارروهم نصفه نیمه و شکسته بسته تحویل گرفتی😅😅 

🤔🤔چرادوبارارسال شد؟؟؟

گاردلبنانی تااینجانفوذکرده😉

پاسخ:
یه کیبرد نو بخر انقدر ذکر و خیر لبنانیها و گارد پلیس  نگو 😉

به سحر 

 

خواهش میکنم منم لذت میبرم از اینکه از دیگران بفهمم 

 

واژه ذات و آمدن چنین تفکری در ایران و شرق از ترجمه آن توسط سینا به فارسی هست که ترجمه عربی نگاه ارسطو را سینا ترجمه کرده به فارسی ( و ترجمه از ترجمه هست ) 

 

اما باز هم میگم واژه ذات و ذاتی تعریفی هستند ( یعنی اینکه بگوییم چوب ، طرف بگه چوب چیه و چه کارایی داره و ... ، پاسخ بشنوه که خوب چوب همان تنه درخت را میگم دیگه بعد طرف که براش تعریف شد میگه آهان پس این میشه ذاتی درخت و ... و این جدا از آن هم میشه که خود چوب یک ذات داره یا میتواند داشته باشد )

 

تعریف را نمیشه خورده گرفت اما فهم درست از اشیا وجاندار و ... را بهتر است به سنجش و آزمایشات علمی سپرد . در بیانمان از ذات هیچ اختلافی ندیدم اما متفاوت هست ،🙂

 

درباره گارد هایه لبنانی هم ، آنها لبنانی نیستند و همگیشان ایرانی هستند ( که اگر در این کار نمی آمدند احتمالن بیکار و یا معتاد بودند ) کلن کسانی که در پست هایه دولتی هستند یک شبه در درآمدشان هست که شبه بسیار بسیار جدی هم هست و بهتر است نوع رفتار و ارتباط را با آنها تنظیم کرد . 

 

پ ب

 

به مهرداد

 

س.ب

 

من همچنان رابطه عقلانی وواقعی راعام و خاص مطلق میدونم( هرعقلانی واقعی است)!!!

 

اشتباه تو( آن هم بعدازافتضاحی که درتفسیرعام وخاص من وجه به بارآوردی ومن تصحیح کردم وازطرف توازارسطوعذرخواهی کردم😁😅) : اینه که:: تو " معقول" رامعادل ومساوی " عقلانی) گرفتی و" واقعی " را مساوی " محسوس" !!!😳

مجددابروازشیخ بلبل که درحوزه براتون تدریس کرده بپرس بیاپاسخ بده😅😅😅

پاسخ:
درمورد افتضاح 
قبول کردم اشتباه شده و اشتباه هم در نوشتارم بود ( و متن اشتباه رو به احترام کامنتهات اصلاح و ویرایش نکردم تا خواننده منظور تذکراتت رو متوجه بشه . ولی اینکه میگی افتضاح در تفسیر بوده باید بگم : برو ردد کاارتتت 😅)
اینکه خودت مثل اخوندا میری بالا منبر و به توهم خودبرتر بینی دچار میشی و مثل اخوندا از مناظره حضوری و گفتگو فراری هستی و مثل اخوندا طرف مقابل رو بی اطلاع و گمراه خطاب میکنی !! بعد بمن میگی محصل حوزه !! خیلی پروویی 😁😏 سنگ پا بیارم صورتتو بشورم؟😉


کتاب "دوباره فکر کن" فصل پنجم "رقصیدن با حریفان"  مطلبی داره با این مضمون که : اگر با حریفت بحث کردی و نظرت عوض شد . احساس شکست و حقارت نکن . به این دلیل که فکر تو بازه و اجازه دادی مطلب جدید وارد بشه...
حالا تو هی از قبول مطلب جدید امتناع کن و مقاومت کن و بر فکر بسته ت مداومت کن ☺

به ابوالفتح

درودبرشماوتقدیروتشکرازتوضیحات خوب تون🙏 زبان و گفتمان شفاهی نقش مهمی درامرشناخت خصوصاشناخت موضوعات علوم انسانی داره ومن خوشحالم که شماازاین مهم استقبال میکنید( مامعلمهاکلن کارمون حرف زدنه😅)

 

درموردمطالبی که گفتی ؛ اگربا نگاه غیرتخصصی به موضوع نگاه کنیم کاملن درست می فرماییدومن کاملن باشماوتوضیحات تون موافقم.

 

امانگاه تخصصی منطق به امرشناخت خصوصامساله تعریف که ابداع سقراط بودوتوسط ارسطوبسط داده شده در"ارغنون" مکتوب وتدوین شد؛ بانگاه مطرح شده متفاوته( مثل همه موضوعات دیگه؛ یکی اینه که شمادرموردمثلن آب داری بصورت عامیانه حرف میزنی که" مایعی زلال وشفافه؛ مایه حیات وآبادانیه؛ بدون آب هیچ موجودزنده ای امکان حیات نداره...." امااینادرمنطق تعریف محسوب نمیشن( تعریف منطقی از۴حالت خارج نیست یاحدتام یاحدناقص_ یارسم تام یارسم ناقص .هرتعریفی جز اینها؛ تعریف شرح الاسمی محسوب میشه که اعتبارشناختی نداره یعنی چیزتازه ای به مانمیگه فقط کمی مجهول رو ساده تروروشن تر میکنه. اماتعاریف منطقی عین ریاضی فرمول خاص دارن و شرایط معین)

 

درمورددرخت؛ چوب بودن میتونه عرض عام محسوب بشه ( نه تنهافصل یاجنس نیست حتی عرض خاص هم نیست)

 

ولی خب امروزه این مباحث جزدروس دبیرستانی وچندواحددانشگاهی؛ کاربردی نداره چون موضوع فلسفه معاصر( که درغرب جریان داره) دیگه شناخت نیست چون بحث شناخت فایده ای برای بشرنداشت

عذرخواهی ازبابت زیاده گویی🙏

به ابوالفتح

 

درموردلبنانیها( بااجازه تون خودم یه تفحص عینی انجام دادم بااینکه خطرناک هم بود ولی باید ته ماجرارودرمیاوردم😅 خب بعید هم نیس اینهمه نفت مجانی می فرستیم لبنان وپولهای کلان برای شیخ نصرالله و...تازه دربخش تربیت قوای نظامی ازاعراب لبنان و سوریه ویمن و عراق هم بوفوراستفاده میشه برای روزهای آینده که درراهه😉😁)

 

درموردشبهه تون نسبت به  افرادصاحب منصب دولتی کاملن موافقم👌 همین مهرداد بدبخت رو ببین بخاطر یه پست موقت ( که فک میکنه بخشی از معاون کرمان ازآن ِ اوخواهدشد) کل حقایق جامعه روکتمان میکنه😁😁😁😅😅😅

ببین مهرداد

اولن که اشتباه تایپی دریک یادوجمله ممکنه اتفاق بیفته ولی آخه درهر۴تا؟؟؟😳🤔

دومن: طفره نرو و حرف بیربط نزن ؛ فعلن آخوندخودتی وخودبرتربینی هم از صفات شماملاهاست😁😅

سومن: مگه نظر منه که دراثربحث باتو نگاهم گسترده بشه؟!!!🤔🤨

عموایناروارسطوی بیچاره گردآورده ومث ریاضیاته!! حالا من بگم حاصل تقسیم بیست بردو میشه هشت! واصرارکنم که توباورکنی  ؛ اینجانگاه توباباورزورکی بازمیشه؟؟؟😅😅😅

ولی عاشق مرام ساقیت هستم که انقدکارش درسته🤣🤣🤣

 

سریعا گزاره( بعضی عقلانی واقعی نیست) روبرام تفسیرکن😌

درودبر ملای صاحب منصب بسیجی( به معنای مصطلح سیاسی امروزی) پیروشیخ محمود😉😍😁

پاسخ:
فقط برای اینکه نفست شهید نشه جواب میدم😎
علوم و تئوریها از عقل نشات میگیره و بر اساس خروجی تعقل آدمی هستن
در بسیاری از زمینه ها از جمله پزشکی و نجوم و غیره با گذشت زمان تجارب جدید علم و تئوری قدیم رو منسوخ کردن . (علم و عقلانی قدیم منسوخ شدن)
پس در نتیجه علم و تئوری که در زمان گذشته عقلانی و واقعی به نظر میومدن! پس از گذشت سالها   غیر واقعی بودنشون اثبات میشه!
این توضیح . شرح میده که  عقلانیت در بعضی مسائل خارج و منفک از واقعیت است.

تعریف واقعیت : هر انچه که وجود ان اصل است . و تعریف اشتباه و تشخیص اشتباه در مورد ان هیچ خللی در وجو ان وارد نمیکند.
تعریف عقلانی: هر استنباطی که از اصل در ذهن شکل میگیرد . که درصورت اشتباه در استنباط . تعریف و تشخیص به غیر از وجود واقعی و اصل هدایت خواهد شد

به سحر 

 

بله خیلیم عالی ،👍

 

درباره تعریف نمیشه خرده گرفت و حتی نادیده ( اینکه زبان یا آگاهی عامیانه آب را زلال و شفاف بیان میکنه یک تعریف یا حتی بیان هست که اشتباه نیست اما میشه گفت که کامل نیست ) 

 

تعاریف ناقص یا اشتباه را میشه محکوم کرد اما نباید نادیده گرفت ( یعنی باید بایگانی داشت و آن تعاریف حتی ناقص و اشتباه را هم بایگانی کرد و هر ساله آن را غبار روبی و سرشماری کرد چون در نگاه شناخت و بالاتر در فهم موضوعات و مسائل و ...  آن تعاریف ناقص و حتی اشتباه دست کمی از تعاریف درست ندارند در ارزش گذاری و ارزش داشتن ) 

 

اینجاست که داشتن ارتباط مهمترین ابزار برای شناخت یا فهم درست هست ( یعنی وجود داعش یا طالبان خطرناک تر از اینکه با آنها ارتباط نداشته باشیم نیست ) غیر از اینکه نیست من و شما تعریفی از طالبان و داعش داریم که از خودمان هم نیست . 

 

نصرالله و حوثی و ... از نگاه من سلبریتی بیش نیستند تا دنیایه شاخ به شاخی بعضی از تفکرات یا ایدئولوژی ها افراط و جنگ طلب و نفاق افکن خالی از قافیه نشه . اون نیروهایه عربی یا درسترش غیر ایرانی لات کوچه خلوت هم نیستند ( بییایند محله ما بدون اسلحه یا ما بریم محله اونها اما اسلحه نداشته باشند  به نظرت برای بچه پایین شهر تهران یا اونها چه اتفاقی می افتد ؟) آن تعاریف را کنار باید گذاشت و گرنه در دنیایه عمل و رودرو هیچی نیستند . 

 

به نظرم درباره آینده هم سیستم شیطان پرست و فاشیستی حاکم بدجوری دنبال یک جنگ داخلی هست ( حالا که نتونستی مخ تفکرات افراطی خارجی را بزنه برای درگیر شدن مجبورن باید در داخل جنگی درست کنه و ما در داخل هم تفکرات افراطی داریم . تا پس از سالها  تعریف و شناخت غلط از اوضاع خودش دنیایه مسمومی درست کنه و بگه دیدید دیدید برو خبرش کن بیار ، بیار ببینه من دروغ نمیگفتم ، ببینید وقتی میگفتم ما دشمن داریم به من یا ما میخندیدید ،! هوووو با تو هستم بیا اینجا تو همونی نبودی که میگفتی این همش کشکه ،،😁و دروغه و ...   بیا ببین . حال باورتون شد ! مسیح علینژادها برای همین خوب هستند که آن تصورات دشمن پرورانه ای که حاکمیت برای افراد اعتقادی درست کرده بود تبدیل به واقعیتی میشه و همدلانه و گوش و چشم بسته کرامت انسانیشتن را میسپترند به نا کجا آباد و ... )

 

اما بقولی مسجد جای  ... نیست 

 

پ ب 

 

به کاربر 

 

جدا از پاسخت به سحر ، با نوشته هایه کامنت آخر منم  موافق هستم  و به نظرم درسته 

 

 

پ ب 

پاسخ:
حاجخانوم سحر 15 سال پیش شخصیتی ازاده و اخوند ستیز داشت . به ناگاه تصمیم گرفت بزنه به قلب دشمن! گفت میرم حوزه ببینم چی میخونن و چیکار میکنن و چی فکر میکنن... .
بعد از برگشت از حوزه و فارغالتحصیلی طلبگی . متاسفانه شخصیت دوگانه پیدا کرد! یک شخصیت مثل سابق اخوند ستیز و یک شخصیت پندار و کردار اخوندی !
الان مثل اخوندا رفتار میکنه و دم از اخوندستیزی میزنه !!! 😉

به مهرداد

 

پ.ب

 

بحث رو خودت شروع کردی یابایه پست جدید این افتضاحتوجمع کن باحرف درست ومنطقی بزن!😌

من کاری به رابطه غیرعقلانی وغیرواقعی ندارم فعلن بحث ما رابطه عقلانی وواقعیه !  اگه واقعیت تغییرکنه قطعا این تغییربه حکم عقل اتفاق میفته( خیلی به این جمله توجه کن)!!!!!

 

بعدهم سعی نکن برای من تحصیلات حوزوی جعل کنی( میخوای برای خودت بارکشی کنی برو سراغ یکی مث خودت😅) خداروشکرکه من هرگزتمایلی به تحصیلات حوزوی نداشته ام و برای تحصیل پابه حوزه نگذاشته ام امابرای شناختن ماهیت این بدبختا هرازگاهی رفتم از نزدیک دیدم که دوواحدمنطق مارو درچهارترم میخونن😅😅😅😅😅 

به ابوالفتح

 

بادرودوسلام

 

اینکه تعاریف عامیانه ارزشمندهستندهیچ شکی نیست( چون :مگه چندنفرازافرادجامعه علاقمندبه تحصیلات آکادمیک فلسفی هستند؟؟؟ شاید خیلی کمترازنیم درصد) بنابراین کسی درتاییداین تعاریف شکی نداره اماازنگاه تخصصی این تعاریف اعتبار معرفت بخشی ندارند!!!

 

درموردوقایع موجوددرجوامع جهان سومی ( خصوصاجوامع اسلامی منطقه خاورمیانه) حرف و سخن فراوونه!! دیدگاههاهم مختلفه! اینکه دانش داعش وحوثی و...نمایش هستند من هم اعتقاددارم که اینهانیرنگ ودسیسه هستن.

 

ولی اتفاقات داخلی رومثل شما نمی بینم و ادامه تحرکاتی میبینم که ازسالهاپیش شروع شده باحرف وشعارکسی ازبین نخواهدرفت.مث آتش زیرخاکسترممکنه برای مدتی نهادسرکوب بتونه خاموش جلوه ش بده ولی درنهایت این وضعیت حاکم ( سیستم توتالیترسفت وسخت استالینی ایجادشده) قادربه مقاومت نخواهدبود.( البته این صرفابرداشت شخصیه خودمه که هرگزدرک ودریافتم  از اوضاعی که خودم توش زندگی میکنم ؛ رو؛ با مزخرفاتی که امثال مسیح و دیگران میگن ؛ تغییرنمیدم).

 

 

خوشبختانه بحث درشبکه های اجتماعی آزاده( قابل توجه مهردادبزدل ترسو😅😅😅)

۱۷ مهر ۰۱ ، ۲۰:۲۰ افغانی . کارور . بی رودروایسی

ای سحر اخوند ! 😒 که عقلتو امانت نگهداشتی دست نخورده پس بدی ! 😉 ذره ای بجاس رجوع به حفظیاتت بجاش یخورده هم تعقل کن😞

هرطور دوست داری غر بزن و خطاب کن و بگو 😊

 

مفتخرم اعلام بدارم این پست اخرین پست این وبلاگ بود !!!! (گوشیمو ریست فکتوری کردم رمز وبم پرید 😐😢)

ازونجایی که مرض داشتم اطلاعات ثبتنام هم غلط غولوط وارد کرده بودم از اون قسمتم نمیشه وارد بشم 😊

ادرس وب جدید متعاقبا اعلام میگردد😆

 

پاسخ:
😆😆😆😆😆😆😆
تونستم بلاخره وارد بشمممم 😊

سلام ارباب

 

تو مجبورن مختاری

و عاشق این اختیارت هم هستی 

پس الکی هی غرغر نکن و جبر رو به رخ مردم نکش

اگه نمیتونی رابطه جبر و اختیار رو بفهمی

سعی کن

باید فهمت بره بالا

درک این حبر و اختیار که اینقد سخت نیس کاکا...

راستی عمه هم سلامت رسوند گفت 

با ادب باش تا بزرگ شوی....

بچه های روستا هم سلوم رسوندن

زنده باشی ولی عاقل

پاسخ:
سلام عارف فیلسوف معاب
غر زدن بخش لاینفک ما ملاهاست😅 همه که مثل شما سعه صدر ندارن که😉
درک و فهم هم به شما سر صفی ها رسید ما ته صفی ها جا موندیم😊
عمه ها همشون ماهن 🌹 گلن
۱۸ مهر ۰۱ ، ۲۳:۰۴ جلال ستاری

سلام بر ساکتین و اشباح رجل (با لحن سحر) 😄

baznegariha.blogfa.com

 

پاسخ:
سلام
بلاخره رمزشو پیدا کردم وبمو پس گرفتم 💪😅
۲۱ مهر ۰۱ ، ۱۲:۱۶ جلال ستاری

چرا اینجا عوض نمیشه؟!

پاسخ:
چشم. برم یه عکس مطلب خفن پیدا کنم پست جدید بذارم 😅
۲۱ مهر ۰۱ ، ۱۸:۴۸ جلال ستاری

منظورم کامنتا بود که تکون نمیخوره. نگو سخر آدرس وبتو گم کرده😄

پاسخ:
بله . پیرزن پرحاشیه نیست غر بزنه 😅

سلام ارباب

 

باید یه تشکررررررررررر حسابی از این سر داشته باشم

بالاخره جرات کرد حرف دل مایِ رعییت(و البتن حرف دل خودش) رو  همچین شفاااااااف به استحضارت رسوند با این ادبیات:

 

خوشبختانه بحث درشبکه های اجتماعی آزاده( قابل توجه مهردادبزدل ترسو😅😅😅

پاسخ:
سحر هم ببر روستاتون بشه بچه های روستا 😉 هم بی ادب هم گستاخ هم بی ملاحضه😁

سلام ارباب

 

باید یه تشکررررررررررر حسابی از این سحر داشته باشم

بالاخره جرات کرد حرف دل مایِ رعییت(و البتن حرف دل خودش) رو  همچین شفاااااااف به استحضارت رسوند با این ادبیات:

 

خوشبختانه بحث درشبکه های اجتماعی آزاده( قابل توجه مهردادبزدل ترسو😅😅😅

 

آفرین به سحر

 

از سحر تا صبح، دیگه چیزی نمونده دیگه😅

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی