همینجوری یلخی یلخی

انسان = موجودیست مجبور ، که در میان گزینه های جبری ، اختیار انتخاب دارد !

همینجوری یلخی یلخی

انسان = موجودیست مجبور ، که در میان گزینه های جبری ، اختیار انتخاب دارد !



نظرات تاییدی نیست😊

نظری حذف نخواهد شد ! قبل از ارسال نظر خوب تصمیم بگیرید !

مسئولیت حرفها و گفته ها بعهده خود گوینده گرامیه

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۶ خرداد ۰۲، ۲۱:۳۹ - سبحان ۸۳
    سلام
پیوندها
نویسندگان

راز بقا در یک نظام یا سازمان فاسد

يكشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۸، ۱۲:۱۶ ب.ظ

 

 

در این زنجیره نفر اول و حاله بالاسرش ! و نفر اخر قابل تاملن 

 

 

موافقین ۷ مخالفین ۰ ۹۸/۰۸/۰۵
کارور بیان

نظرات  (۲۱)

۰۵ آبان ۹۸ ، ۱۳:۵۸ Donya Moshirya

🤣👌
پاسخ:
سرکارخانم مشیریای عزیز 🌹
۰۵ آبان ۹۸ ، ۱۸:۱۱ Donya Moshirya

محبت دارین شما🌷
پاسخ:
🌹
۰۵ آبان ۹۸ ، ۱۸:۱۱ Donya Moshirya

محبت دارین شما🌹🌹
پاسخ:
ارادت داریم 🌹
۰۵ آبان ۹۸ ، ۱۸:۵۵ مریم بانو

سلام

 

یکم سیاه نمایی واغراق نداره؟؟

 
پاسخ:
سلام

بله خب . کاریکاتور کلا ماهیت بزرگنمایی داره...
۰۵ آبان ۹۸ ، ۱۹:۴۳ پرینازم ...
کار خوبه خدا درست کنه ،سلطان محمود خر کیه ؟   
پاسخ:
صدتا یکیش رو خدا درست میکنه ! 99تاشو پول و دستبوسی درست میکنه ... (متاسفانه)
۰۵ آبان ۹۸ ، ۲۱:۳۹ جلال ستاری

سلام 

مشکل از سیستم نیس

 

مشکل از ضعف قانونه . وقتی در روابط انسان ها قانون نتونه مشکلات رو حل کنه خودبخود چاپلوسی ، خودشو بعنوان حلال مشکلات نشون میده .

 

مثلا وقتی قانون کار نمیتونه از حقوق کارکر دفاع کنه ، کارگر مجبوره برای حفظ موقعیتش روش دیگری رو در پیش بگیره .

 

در حقیقت اون رییس فاسد یا جانی نیس بلکه ضعف قانون از یک طرف و حس خودبرتر بینی از طرف دیگر باعث بروز این مسئله میشه .

 

مثلا اشاره کردی به هاله نور ! همه انسانها ازینکه دیگران اونها رو در هاله ای از نور ببینند خوششون میاد . حتی احمدی نژاد . پس حس برتر و مقدس دیده شدن در نهاد انسان هاست . اگر قانون خوب حاکم باشه اون شخص مورد چاپلوسی قرار نخواهد گرفت .

 

قانون قانون قانون

 

اگر قانون در پایین دست ها اجرا بشه من راضی هستم اون بالا بالاها یه نفر باشه که هرازگاهی دستاشو ببوسم خیالی نیس .
پاسخ:
سلام
ببخش من پاراگراف اول رو اینجوری تکمیل کنم .  " مشکل از ضعف اجرای قانون...
شاید قانون درست وضع شده ولی مشکل همون سیستم باشه که قانون رو رعایت نمیکنن !
بطور مثال در قانون ارتشاء جرمه ولی در سیستم به دلیل رعایت نکردن قانون رشوه گرفتن به امر عادی تبدیل میشه 

(خوشم میاد اگر قرار تملق کنی اون بالا بالاها رو هدف قرار میدی که عاقبت بخیری بهتری داره😉)
۰۵ آبان ۹۸ ، ۲۳:۰۳ جلال ستاری

چاره ای نیس دیگه بعضی چیزا گریز ناپذیره آقای من 😉
پاسخ:
ایشالا که یکی از چیزاهای گریز ناپذیر عاقبت بخیری باشه☺
۰۵ آبان ۹۸ ، ۲۳:۰۷ مریم بانو

تملق بادروغ سازگاره.
پاسخ:
قطعا همینطوره👍 . دروغ مکمل تملقه
۰۵ آبان ۹۸ ، ۲۳:۲۱ یاس

در جامعه ای که راه دسترسی به امکانات،جایگاه و منزلت و شان اجتماعی سخت یا دور از دسترس باشه و تصاحب قدرت و مقام  ومنصب از هرنوعش چه اجتماعی و چه سیاسی کمترین تناسب رو با شایستگی افراد داشته باشه یکی از بهترین و کوتاهترین راه دسترسی به هدف  همین تملق و چاپلوسی هست که نه شایستگی میخواد نه زحمت و نه هزینه چندان زیاد.

واقعیت اینه که افراد ذاتا چاپلوس نیستن بلکه شکل روابط و مناسبات اون سیستم که افراد رو به اجبار به سمت  تملق و چاپلوسی سوق میده.
پاسخ:
درسته . چاپلوسی یک میانبر خوب و بقول شما حرکت جهشی برای ترقی و پیشرفته
یه نکته ای یادم اومد ! سالها قبل شرکت ایران تایر رفتم استخدام بشم . روز مصاحبه پرسید اصالتا کجایی هستی؟ گفتم پدر آذری مادر تهران . گفت بیشتر به کدوم سمت گرایش داری؟ گفتم فرقی نداره برام !  بعد استخدام دیدم هرچی کورد و ترک بودن فرستاده خط تولید و هرکی فارس و شمالی بوده فرستاده کار اداری و دفتری !(منم ترک حساب کرد☺)
بعدها اداریها میشدن سرپرست و مدیر و اجراییها تا اخر کارگر بودن !!


۰۶ آبان ۹۸ ، ۰۰:۳۵ غریبه آشنا A

ببخشید!!ولی نمیتونم جلوی حسمو نسبت ب تصویر بگیرم و نخندم🤐😂😂😂


البته از اون روی دل که نگاه کنی گریه داره واقعا!!😞😞
پاسخ:
احتمالا کارتون از گریه گذشته که چنین میخندید ☺
۰۶ آبان ۹۸ ، ۰۸:۰۰ مشکات ..

سلام

این کاریکاتوریست احتمالاً ایرانی نبوده چون نتونسته کل مشکلات و فساد سیستم اداریو پوشش بده و یجورایی ناقصه😀

تو ایران اسلامی یه عامل دیگه ای هم هست که این چرخه رو بهم میزنه اونم داشتن پارتی گردن کلفته

مدیری که کارمندی داره که با پارتی با نفوذ اومده سر کار عملاً کنترلی رو اون کارمندش نداره و یجورایی حتی خودش مجبوره ناز اون کارمند بکشه که نکنه موقعیت خودشم به خطر نیافته.

خلاااصه فساد ادارات خیلی پیچیده تر و کثیفتر از اینه که بشه تو یه کاریکاتور نشون داد.

اصلاً خانه از پایبست ویرانست😕
پاسخ:
سلام

بله . تذکر شما هم کاملا بجاست . مثل کار خوب و پست خوب برای ژن خوب !
این دستبوسی یکی از صدها مفسده سیستماتیک است . 

۰۶ آبان ۹۸ ، ۰۸:۱۳ پرینازم ...

سلام بله متاسفانه خب خیلی وقتاهم نمیشه که بشه ازراه درستش...

 

 

 

 

 

 

فکر میکنم خوندن این داستان خالی ازلطف نباشه  کاملا قرابت داره باموضوع پست

 

 

 

 

دو گدا بودند یک بسیار چاپلوس و دیگری آرام و ساکت . گدای چاپلوس وقتی شاه محمود و یا وزیرنش را می دید بسیار چاپلوسی می کرد و از سلطان محمود تعریف می کرد و هدیه میگرفت ولی اون یکی ساکت بود . اون گدای چاپلوس روزی به گدای ساکت گفت چرا تو هم وقتی شاه رو می بینی چیزی نمیگی تا به تو هم پولی داده بشه. گدای ساکت گفت: کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه؟ برای سلطان محمود این سوال پیش اومده بود،  که چرا یک گدا ساکته و هیچی نمی گه. وقتی از اطرافیان خود پرسید . به او گفتند که این گدا گفته کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه؟ سلطان محمود ناراحت شدو گفت حالا که اینطوری فکر می کنه فردا مرغی بریان شده که در شکمش الماسی باشد را به گدایی که چاپلوسی می کند بدهید تا بفمد سلطان محمود خر کیه ؟ صبح روز بعد همینکار را انجام دادند غافل از اینکه وزیر بوقلمونی برای گدا برده و گدای متملق سیر است. پس وقتی که مرغ بریان شده را به او دادند او که سیر بود مرغ را به گدای ساکت داد و گفت : امروز چند سکه درآمد داشتی و او گفت سه سکه . گدای متملق گفت: این مرغ رو به سه سکه به تو می فروشم و آن گدا قبول نکرد و آخر سر پس از چانه زنی مرغ  بریان را بدون دادن حتی یک سکه صاحب شد. لقمه اول را که خورد چشمش به آن سنگ قیمتی افتاد و به رفیق خود گفت فکر می کنم از فردا دیگه همدیگر را نبینیم . فردای آن روز سلطان محمود دید که باز گدای متملق اونجاست و گدایی می کنه از او پرسید چرا هنوز گدایی می کنی ؟ گفت: خوب باید خرج زن و بچه ام را درآورم . سلطان محمود با تعجب پرسید : مگر ما دیروز برای شما تحفه ای نفرستادیم ؟ گدای متملق گفت: بله دست شما درد نکنه وزیر شما قبل از اینکه شما مرغ را بفرستید بوقلمونی آوردند و من خوردم چون من سیر بودم مرغ را به رفیقم دادم و دیگر خبری هم از رفیقم ندارم . سلطان محمود عصبانی شد و گفت: دست و پایش را ببندید و به  قصر بیاریدش در قصر به گدا گفت بگو کارو باید خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه . گدا این را نمی گفت و سلطان محمود میگفت بزنیدش تا بگه  سلطان خطاب به گدای چاپلوس میگفت :  من می گم تو هم بگو کار خوبه خدا درستش کنه سلطان محمود خر کیه ؟   
سلطان میگفت
گدامیگفت
کارخوبه ؟خدادرست کنه...

 
پاسخ:
سلام
ممنون 🌹
۰۶ آبان ۹۸ ، ۱۹:۱۳ مختار

سلام اقای من
این مشکلات مال زندگی شهری هاس
 

بیایید مث ما توی روستا زندگی کنین کارمندی و سیستم و اینجور چیا نیس

 

روستا خوبه آقایم

 

ببین چه شعر قشنگی در وفص دهات چه زیبا بسروده ان:

 

خوش بحالت کبوتر هرجا بخوای پر می کشی

 

تووو هوای  پاک دِه ،  نفس ،  تو ، بهتر می کشی....

 

البته یه پیشنهاده فخط

ممکنه دوس نداظته باشین بهتون بگن دهاتی...

 

 
پاسخ:
سلامعلیکم

قطعا روستا خیلی بهتر از شهر
ولی نظام اداری شهر و روستا یکیه . ادمها و کارمندها و رییسها یکیه . چاپلوسی و دستبوسی هم همه جا هست

۰۶ آبان ۹۸ ، ۱۹:۵۲ ابوالفتح فوق سیکل یا همون دکترای قدیم

کاملن با نظر مریم بانو موافقم که یکم زیادی منفیه این عکس

 

نمیشه همه رو اینجوری دید ( ولی در اینکه سیستم حکومتیه ما پارتی محور هست شکی نیست خصوصن در گزینشها که شهدا و سیدها و کلن کسانی که وصل هستن یکجوری به این جریان حاکم و ... ) ولی دیگر نقاطی که مردمی یا خصوصی اداره میشه حداقل نیست یا کمتره و مردم ما هم مثل همه جای دنیا ذاتن و فطرتن چاپلوس یا ... به دنیا نمیان ( بلکه توسط این نابرابریها و از همه بدتر کج فهمی در نحوه قانون گذاری ها میشن ) 

 

ولی خودم شرافتن هیچوقت اینکارو نکردم و نمیکنم ( و حتی برای خودم شغلی و زیستی در نظر گرفتم که تا جایی که میتونم از رویارویی با این جریانها پیشگیری کنم که ارامش روحی و وژدانی رو برای من به همراه داره ) 

 

اینم بگم من شخصن از نیروهایه دولتی از معلم و نیروی مسلحو و بانک ک ... زیاد خوشم نمیاد و سعی میکنم دوری کنم از این جماعت ( چون شخصن حقوقشون رو مشروع نمیدونم )

 

پ ب
پاسخ:
پاراگراف اخر رو مطمئنی ؟؟
میخواید یه بازنگری کنید شاید تجدیدنظر صورت بگیره !😯 معلم ؟!! ارتش ؟!
۰۶ آبان ۹۸ ، ۲۳:۰۶ میترا

واقعا چقد مخالف اینچیزام. حق چقد آدم ضایع میشه. اگه اهلش بودم الان شغل بهتری داشتم. هیچوقت دوس ندارم بجای اینجور آدما باشم حتی اگه کار مهمی داشته باشم امیدوارم به کمترین درآمد از اون شغل راضی باشم ولی بجای هیچ کدوم ازینا نباشم. گاهی به اصرار بقیه پارتی بازی میکنم توی کارم،بعدشم اینقد حرف به همون بقیه میگم که اصلا راضی نبودم گاهی هم اینقد از اینچیزا خستم که میگم حالا باشه،بعد میزارم روال معمولیش طی بشه. شده کار آشنای رئیس رو انجام ندادم ،رئیس هم منو شناخته. خوبیش اینه که هیچوقت منو بیرون نمیکنه چون از صادقانه کارکردن و مشتری مداریم راضیه. تعریف نبود.😄

 

جناب افغانی امشب طرف اومده بود از آزمون سال پیش مشاوران حقوقی و وکلا تعریف میکرد که تهران بوده و میگفت از عدم بازررسی بدنی گرفته تا امتحان دادن آقا بجای خانم رو خودش دیده بود. بهش نمیخورد دروغ بگه. یعنی تا این حد....؟؟آره؟!!
پاسخ:
بقول اقای ابولفتح کسی مادرزاد اینجور تیست که !
باید استعداد خودتون رو در این امر نشون بدید تا پله های پیشرفت طی بشه😉

آقا جای خانم رفته سر جلسه آزمون ؟؟ 😮 احتمالا اسم اون خانوم عزت . نصرت . شروین . ازین اسمهایی بوده که بین اقا و خانم مشترک و ازین شرایط استفاده کردن و مرد و زن جابجا شدن😅 اون موقعها که ما کنکور و ازمون میدادیم یک نفر با لیست میومد و تک تک افراد رو با عکسهاشون مطابقت میداد . الان مثل اینکه مهربونتر شدن !
۰۶ آبان ۹۸ ، ۲۳:۱۳ ابوالفتح فوق سیکل یا همون دکترای قدیم

بله جناب افغانی 

 

معلم و ارتش از لحاظ بار معنایی بسیار مثبت هستن ( معلمان و ارتشیان و دیگر نیروهایه مسلح هم هموطن ما هستن و بد نیستن و کاملن قابل احترام ) ولی بزرگترین ارگان چاپلوسخونه فکر میکونی کجاست ؟! اتفاقن ارگانهایی مثل شهرداریه که 99 درصد درآمدش از مردم هست و بقولی میشه گفت ماهیتن خصوصین ولی اسمن همه فکر میکونن که دولتین و بعضیاشون واقعن یکم بیشعورن که اونها هم با پارتی به شهرداریها اومدن ولی عمومشون انسانهایه شریف هستن و اجرای قانون هست که بد نشونشون میده ( اینو کسی داره میگه که حداقل در 25 درصد از شهرداریهایه این مملکت از شمال تا جنوب و از شرق به غربش پا گذاشته و از نزدیک شاهد بوده ) 

 

پ ب 
پاسخ:
ما یبار کارمون به شهرداری افتاد که یه بزرگواری سه میلیون گرفت و 54میلیون خلافی مسکن رو به 38میلیون تقلیل داد ! ما که ازش راضی بودیم 😅
۰۷ آبان ۹۸ ، ۱۱:۳۱ میترا

من خوشم نمیاد ازین ترقیا جناب افغانی.

 

اون لیست هنوزم هست. پارتی طرف در حد همین شخصی بوده که میاد لیست رو چک میکنه و امصا میگیره شاااید در حد اون گردن کلفتایی نبوده که نتیجه آزمون رو تغییر میدن. یاد فیلم هیولای مهران مدیری افتادم.😄

 

تازه اون شخص میگفت چقد بی نظم بودن که سوالات آزمون دسته ای شماره سوالات نخورده بود و اعلام کردن سوالات هر درس از شماره چند تا چند هست که خود داوطلبین زحمت شماره بندی شو بکشن.آزمون مشاوران حقوقی.

راستش من اصلا باور نکردم حرفهاشو که یک آزمون تا این حد مهم که طرف از شهرستان باشه بیاد تهران. حالا پارتی بازیش بماند ولی توقع بی نظمی نداشتم. برا همین کلا برام حرفای اون شخص عجیب اومد. شایدم اون آدم فصد منصرف کردن بقیه رو داشت از آزمون.

یا خیلی هفت خط بود یا خیلی چرت که این حرفهارو گفت.
پاسخ:
البته خانم میترا زیاد تعجب نکنید. 
جایی که با وجود 1001نهاد بازرسی و حقوقی و اطلاعاتی باز شاهد دزدی کلان از فلان ارگان هستیم و سارق براحتی از مملکت تشریف میبرن ! دیگه امنیت نداشتن یه ازمون زیاد بهت اور نیست !!😅 (سیاسی شد)
۰۷ آبان ۹۸ ، ۱۳:۲۹ ابوالفتح فوق سیکل یا همون دکترای قدیم

به جناب افغانی

 

54 میلیون !؟ چیکار کردی پاساژ ساختی😁

 

بقول از ما بهترون ( این تو سرنوشتت بوده و امری الهییه نه اون مقصره نه شما ! پس سر تعظیم به این تقدیر فرو بیارید ) حالا بگو ببینم خدای کی قویتره 😂😂😂 

 

پ ب
پاسخ:
پاساژ ! نه قربان .  خلافی یه ساختمون 7واحدی بود که قرار بود 4واحده باشه!
البته بگم رشوه نبودااا 😅 حق العمل کاری بود !
۰۸ آبان ۹۸ ، ۰۹:۳۰ مختار

سلام آقای من

اومدن ماه مبارک ربیع مبارکتون باشه

 

میگم بانو میتر هم با حلول ماه ربیه حلول نمود

 

اینم مبارکا باشه

 

خوش اومدین بانوی معلمه مفسره معظمه مفلسفه و ازین چیا

خیییییییییییییلی ی ی ی ی ی خوش اومدین

این فضای مجازی خیلی به معلم و...مث شوما نیازمنده 
پاسخ:
سلامعلیکم

پیامبر گفته بودن هرکی بشارت ماه ربیع بمن بده من بشارت بهشت رو بهش میدم
حالا جناب مختار . من نیز بشارت بهشت را به شما میدهم 😌 فقط اونجا در بعضی مسائل زیاده روی نکن ! 😉
۰۸ آبان ۹۸ ، ۲۳:۲۷ میترا

سلام مختارجان

خوشا به سعادتت😄

 

شما که درین محفل هستید، ما در پایین دست جمع، چشم به شما دوختــــه ایم.
۱۰ آبان ۹۸ ، ۱۹:۱۲ مختار

سلام میترا

چقدررررررررررررررررررررر متواضع شدی!!!

پایین مجلس و پایین دست جمع می نشینید

تواضع توی روستای ما از اخلاقای خوبه

خدا شوما رو زیر سایه آقای ما هفظ کنه

یه دعای خوبم برات دارم:

تا روزگار هس توفیق تاییدیه نویسی به پستهای آقای ما نصیبت باد😄😄

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم