سلام ارباب
آقا باز چشم یکی از بچه های روستا به این پست جدیدتون اوفتاد
یه نگاهی خیییلی با معنی به من کرد!!!
گفتمش چِتِه؟؟!!
چرا اینجوری نیگا میکنی؟! مث اینکه برنامه دورهمی مهران مدیری رو زیاد نیگا کردی اون قسمتی که میگه با نیگاه و پانتومیم معتی یک چیزی رو بفهمونین!!!
خلاصه گفتمش بچه جون من معنی این پانتومیمت را نمی فهمم، بنال ببینم چی میگی؟؟!!
گفت برو به ارباب و آقای خودت اینو بگو :
آقای من
شوما چه وقتایی غش می کنین؟؟!!!
در دفاع از شوما، جوابش منم یه پانتومیم آبدار براش رفتم
ولی بعد که شیطونو لحنت کردم و یه خرده فک کردم دیدم سووآل بدی هم نیس!!
یواشکی می پرسم آقای من😅
واقعنی شوما کجا غش میکنیم؟؟!!!
شایدم شوما غشی نیستین و فخط برای گیر دادن به دیگرون غش می کنین!!😅
خدا عالمتره...!!
بله ، یکباری در زمان خدمت و در کلانتری به ماموریتی رفتیم که ( علتش درگیری بین زیر مجموعه هایه یک مداح بود که بعد از سوال و جواب ،گفتن که ما گریه کن این مداح هستیم و ... البت قبلترها هم شکه کرده بودم ولی من آن موقع فهمیدم که این گریه کنانی که در بعضی هیئت ها بلند بلند گریه میکنند و به سر و کول خود میزنند علتش از چه قراره و ... و بیشتر جنبه تحریک دیگر وارد شدگان به آن هیئت یا مراسم را دارند و با این کارشون این تلقین را در دیگر افراد هم باسازی و تحریک میکنند) و جالبه این رسم گریه کنان از دروان بسیار قدیم اعراب و خاور میانه میاد که جنبه نمایشی و نمادینی داشته
میدونی قضیه ظاهر بینی چه در ادیان و مذاهب و مکاتب و ... چیست ( مثل این میماند که یوسیم بولت سریعترین دونده جهان بگه که خوب چون من سریعترین انسان روی کره زمین هستم پس با خلاقترین و نزدیکترین به پرودگار و ... هستم و اگر کسی شک کنه و بپرسه که نه این درست نیست ، یوسیم بولت هم بگه این تایمر را بگیر و ببین و بعد از دویدن بگه خوب دیدی حالا !!!!!!! خخخ
ظاهر بینی و گول ظاهر خوردن که فقط رخ ماه و ابرو کمان و فلان لباس ... که نیست ، اینها هم ظاهر بینیست و کسی گول بخوره بدبخت دو عالم میشه و ...
پ ب
سلام آقای من
گفتیذ"میوندار"...
آییی گفتیداااا 👍👍احسنت
دقیقا یک مثالی زدید که واقعی وکاربردی
یادش بخیر ارباب
شوما هم اوایل که ستون خیمه این وب تون رو برپاکردین و عَلَم هیات تونو بر زمین گذاشتین، چند تا "میوندار" داشتین که آی ی ی ی بازار گرم میکردن!!!!
یادش بخیر یکیشون میترا بود که هنوز جوهر فلمتون روی پست جدید خشک نشده بود مث تیر خودشو میرسوند و در وصف و ثنای مطالب تون و ایضا خودتون مدیحه می سرایید و تاییدیه های ناب می نوشت....
البته شوما الانم ازین دست میوندار ها کم و بیش دارید ماشالله
که نه تنها میوندارن بلکه حاضرن فرق مخالفان مطالب شوما رو با مشت بشکافن و ربونش رو از حلقوم بیرون کشند، و با تیر طعن و لعن و تمسخر مخالفین شوما رو یا همراه سازند یا گمراه و یا ....
ای ی ی ی ی روزگار
خوش بحال آقای ما....
سالهایه نخست دهه ٨۰ اوج این هیئتها و مداحها بود و من یادم میاد فقط بین پسران آن دوران دعوا بود که فلان شب فلانی میخاد بیاد یا فلانی به درد نمیخوره و اون فلانی بهتره و بریم اینجا نه اونجا و ... ( انگار که در مورد کنسرت حرف میزدند) دوستان برادرم از برادرم خیلی تعریف میکردند و میگفتن داداشت میونداره خوبیه و ... منم کیفم میکردم ، برادرم و دوستانش با آب و تاب تعریف میکردن که مثلن دیشب تو هیئت چنتا قشی یا غشی داشتییییییم خخخ( الان که اون روزگار یادم اومد چقققققدر ساده و نا آگاه بودن این پسران و مطمئنن اگر الان هم اینگونه بود اوضاع پسران کشورمون بلاشک حاکمیت جنگ به راه مینداخت و فرار رو به جلو میکرد و ... )
این را هم بگم سینه زن هم دارن یک درجه پایینتر از میونداره ( خدایش مثلن برن تو جمع مثلن بزرگان و بیت رهبری یکم علمی و به درد بخور حرف بزنند و خرد گرایی را هم بین خودشون پخش کنند و هم بین مردم ، میرن مداحی و تهدید میکنن !! یعنی تعجبم از رهبری که میگن بسیار عالمه ولی وقتش را برای شنیدن این تکرار مکررات پوچ میکنه ) یعنی همین مداحان و بالا منبریها فرق دموکرات و جمهوری خواه را نمیدانند و هیچ کتابی هم نخواندند ولی بر ضد آمریکا صحبت میکنند و ...
پ ب
پ ب
سلام
یاد این کلیپ افتادم😂😂😂https://www.aparat.com/v/OeLCE/%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%84%DA%A9%DB%8C
سلام آقای من
نگران تنهایی این رعیت نباش
مردان حق همیشه تنهایند
و امثال شوما نمی تونن همراه اون بشن
چون اصلن راهتون از اونا جداس😕
شوما مشغول باش با میوندارهای خوبت
به پای هم پیر شید😂😂😂
یبار تو مترو بودم یه پسربچه ای اومد ادامس میفروخت
راستش من خوراکی از دست فروش نمیخرم
ولی پسره انقدر اصرار کرد که ده تومن بهش همینجوری پول دادم
فقط پونزده تومن داشتم آخرماه بود:))
یه حس خود بزرگ بینی گرفتم که بیا وببین!!
جوری با حالت افتخار به خود برای این عمل کوچیکم نگاه میکردم وبقیه رو
با دید اینکه من چه انسانیت حالیمه که وضعی بود!
هیچی دیگه باهمون حس رسیدم ایستگاه پیاده شدم
جلوم همون پسره بادوستاش بود داشت میگفت یه دختره یکم التماسش
کردم خرشد هیچی نخرید پول داد!!!
نزدیک بود خرخرشو بجوئم:)
نتیجه ریاکاریه :))
خخخ
یعنی یک لحظه فکر کن مداح در مورد شما یا شماها در آن هیئت و دیگر کسان و دیگر هیئتها چه نگاهی داشته !!! خخخ ( اگه به نیت ورزش باشه خیلیم عالی ولی آخه کسی پیدا نشد که بگه دور ستون بدویم که چه بشه !خخخخ)امام حسین قرار زنده شه خخخ
جناب کاربر خیلی خندیدم از خاطرت چون خودمم یادم میاد خخخ ( ولی من فقط در این هیئتهایه اسم و رسم دار یکبار رفتم اونم با دلخوری با پدر که میگفت نرو بیا مغازه پیش من یک پولی در بیار و ... خلاصه دل پدر را رنجاندیم و یک شب چند ساعت پیشش نرفتم ، که در مراسم و وقتی که سینه زنی شروع شد ۵ دقیقه اول خیلی گرمم شد و کلن حس خوبی نداشتم و اومدم بیرون و رفتم قهوه خونه و منتظر شدم تا دوستان هم بیان چون بعد هیئت همه میومدن یا میرفتن قهوه خانه و دیگه اینجور هیئتها نرفتم به غیر محرم هایه فامیلی که اونم به عشق رفتن به دهاتمون میرم که اونم ۲ سال هست نمیرم و ...
بقولی یکبار هم ندویم و بشنیم ببینیم و کمی هم فکر کنیم
پ ب
سلام سلام همگی سلام😃
وااای خیــــــلی باحال بود خاله پسر👌👌😂😂
اون تیکه حاجی تبریک میگم دارید پدر میشید هم خیلی خندیدم خدایی😉😂😂😂
مریمم 😯😯 اشکال نداره مهم اون حس خودته😘😊
آقای من
شوما چرا اینجور شدین؟؟!!
مرد حق و مردان حق اونقذه تعدادشون کمه که کلا تنهان توی انبوه جمعیت شوما اهالی دنیا
ولی شوما مشغول باشین میون دارهاتون باشید و نگروونه مردان حق نباشین
خدا خودش حافظ اهالی حق هستش.
حسین پناهی در ۶ شهریور ۱۳۳۵ در روستای دژکوه واقع در حوالی شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد زاده شد. پس از اتمام تحصیل در بهبهان به توصیه و خواست پدر برای تحصیل علوم دینی به شهر قم رفت و در حجره ایی در مدرسهٔ علوم دینی آیتالله گلپایگانی در قم ساکن و مشغول به تحصیل شد بعد از پایان تحصیلات برای ارشاد و راهنمایی مردم به محل زندگیاش بازگشت. چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت کرد تا اینکه زنی برای پرسش مسئلهای شرعی که برایش پیش آمده بود پیش حسین رفت و از حسین پرسید که فضلهٔ موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاشم بود افتادهاست، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود اینکه میدانست طبق فتوای فقهی رایج، روغن نجس است (روغن محلی معمولاً در تابستان از حرارت دادن کره به دست میآید و در هوای آزاد و با توجه به گرم بودن هوا در تابستان روغن همیشه به صورت مایع است)، ولی این را هم میدانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانوادهاش را باید تأمین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آن را دربیاورد و بریزد دور، روغن دیگر مشکلی ندارد. بعد از این اتفاق بود که حسین علیرغم فشارهای اطرافیان نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد. حسین به تهران آمد و در مدرسهٔ هنری آناهیتا چهار سال درس خواند و دوره بازیگری و نمایشنامهنویسی را گذراند.
البت از یک زاویه دیگری هم به این هیئت ها نگاه کنیم
بسیار خوب بود و میشد که ازش بهره درستری برد و پایگاه اخلاقی و نظم دهنده گروهایه ورزشی و یادگیری هایه اخلاقی برای اعضا خودش می کرد یا بکونه و ( از تبدیل شدن به ترویج اشتباه افراطی و تعصبی تبدیل به اعتقادی آرام و قلبی میشد و میشه ) ولی افسوس به حتی به مروجینش هم تاریخ و پرورش مکتبشون را اشتباه یاد دادن و بیشترشون هم نا آگاهانه ترویج دار میدن ( الانم هم میتونن چنین کاری بکنن ، ولی انقدر که نفوذیان در بدنشون نفوذ کرده اند که تمام ذهن و وقت و تمرکزشون به سمت مسائل جنگ و رقابت و ... کشیده شده
پ ب
بله درست میگین
از نگاه اجتماعی میگم نه بهره برداری به سمت تفکر و ایدولوژی خاصی ( البت صرفن یک نگاه بود و بس همین )
پ ب
مردان حق همیشه تنهایند. (چشمک)
پایندگی و پویایی نصیبتان.
سلااااااااااام آقای گل من
این سخن گوهر بار شوما رو در جواب آقای دکترای قدیم تبریک میگم :
« ولی مردم بیگناهترینند یخورده یه جوریه ! انگار درمورد افراد نابالغ صغرسنی حرف میزنیم .
میدونید!یجوری لج دراره 😅 نا آگاهانی که نمیخوان آگاه بشن بی گناه نیستن . کم خرد و کم درک هستند و لج درار...»
آقا خیلی جای تبریک داره این فرمایش پر از دُرر و گوهر ش.ما
مرحبااااااااااااااااااااا
صد آفرین....1300 آفرین