قدر...
الهم صل علی محمد و آل محمد و عباد الله الصالحین
الهم صل علی محمد و آل محمد و عباد الله الصالحین
سلام آقای من
به به!
چه پست زیبا و معطّری
دستشوما درد نکنه اربابما هم با اجازه شوما سخنی از حضرت علی شنیدیم که عربی و فارسی و شعر اونو براتون میذاریم:
عربی: ألمَرءُ مَخبوءٌ تَحتَ لِسانه
فارسی: شخصیت هر کسی در سخن او نهفته است.
اینم زبون شعری :
در سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گلهر که خواهد دیدنم گو در سخن بیند مرا
آقای من
از دعا برای این رعیت و اهالی روستا فراموش نفرمایین توو این شبهای عزیز
و مخصوصا عفو و بخشش شما رو طالبیم
خیلی اذیتتون کردیم
و بازم البته اذیت خواهیم کرد
پس مرحکت کنین هم برای گذشته و هم برای آینده عفونامه بما بدین :-))
سلام خدمت ارباب
گمون کنم از این مقاله خوشتون بیاد
"
خدا علی را نیامرزد!
زنی مراجعه کرد به معاویه و با او بر سر موضوعی بحث و جدل کرد. معاویه از این گستاخی و جسارت زن در گفتگوی بی محابایش ناراحت شد و به او گفت «خدا علی را نیامرزد» که او این رسم را فراگیر کرد. منظور او چه بود؟ رسم همترازی حاکم و شهروند، پارادایم نقد پذیری حاکمان، آیین اعتراض بدون لکنت به حاکم و رسم بدهکاری حاکم و طلبکاری شهروند.
این روایت را که در یک سخنرانی شنیدم و به فکر فرورفتم. آیا علی(ع) فقط همین هنجارشکنی را انجام داد؟ جواب این بود: هنجار شکنیهای او بیش از اینهاست! به ۷ نمونه اشاره می کنم.
1️⃣ به روایت محققان تاریخ، در دوران حکومت ایشان زندانی سیاسی گزارش نشده است. آن هم آن زمانی که امیر مالک جان و مال و ناموس مردم بود و زندانی سیاسی امری رایج.
2️⃣ امروزه میشنویم که مدیران ارشد کشورها شامل نخستوزیران و روسای جمهور، به خاطر تخلفات مالی در زمان مسوولیت یا بعدش محاکمه میشوند و این را نشانه آزادی و عدالت می.دانیم. ایشان به دادگاه فراخوانده شد. از طرف یک جایگاه والا؟ نه! به شکایت یک فرد عادی. یک رییس قبیله؟ نه یک شهروند معمولی! یک مسلمان؟ نه یک اقلیت! و جالب اینجاست محکوم شد و جالب تر اینکه پذیرفت! اعتراف میکنم همین که او توسط یک شهروند معمولی اقلیت غیرمسلمان به دادگاه فراخوانده میشود و در دادگاه حاضر میشود هنوز برای من قابل هضم نیست. چه برسد به محکوم شدنش!
3️⃣ خود را بدهکار مردم میدانست نه طلبکار. حتما شنیدهاید در خانه زنی که همسرش را در یکی از جنگها از دست داده بود به صورت ناشناس رفته بود و برایشان نان میپخت و با بچهها بازی میکرد و آن زن هم پیاپی علی را نفرین میکرد. و در انتها که متوجه شد که او همان علی است حاکم سرزمینهای پهناور. علی خاضعانه گفت: شما ببخشید که تا کنون مشکلات شما را حل نکرده بودم، از درگاه خدا بخواهید که على را ببخشد.
4️⃣ به گواهی تاریخ، مخالفینش در مسجد علیه او و رو در روی سخن میگفتند و چند ساعت بعد برای گرفتن حق خود از بیتالمال میآمدند. هنوز هم باور کردنش سخت است.
5️⃣ زمانی که در جنگهای عرب، مثله کردن (بریدن گوش یا بینی و اعضا) امری رایج بود او دستور نظامی شدید میداد (و نه اینکه صرفا توصیه اخلاقی نرم کند) که کشتگان را مثله نکنید، فراریان را تعقیب نکنید و مجروحان را نکشید و ...
6️⃣ کافیست امروز در گوگل جستجو کنید تصویر حضرت علی. تصویری که میآید فردی جدی و مقتدر در کنار شیر و شمشیر (ذوالفقار). این تصویر سالهاست در ذهن من و شما نشسته چه بخواهیم چه نخواهیم. اما به ما نگفتند که در یکی از جنگها، ۱۲ هزار نفر از متعصبترین افراد اعلام جنگ کردند. صبورانه با آنها گفتوگو کرد و آن قدر مدارا و نرمش و تعامل کرد که ۱۲ هزار نفر به ۴ هزار نفر رسید سپس به ۱۵۰۰ نفر. هنر استراتژیستهای جنگی آن است که در جنگ با کمترین خونریزی فاتح شوند و علی اینگونه بود. منتهی برای من و شما ذوالفقار علی بیش از گفتگوی علی تبلیغ و ترویج شده. زمانی که او برای گفتگو، تعامل، مکاتبه، محاجه، توافق، مذاکره گذاشت بسیار بسیار بیشتر از جنگ بوده است اما ...
7️⃣ او با زندانیان (البته گفتم که زندانی سیاسی نداشتند) مانند یک انسان برخورد کرد. گفته میشود تا قبل از او زندانیان در چاههای عمیق و به شیوهای غیرانسانی نگه داری میشدند. او برای اولین بار برای زندانیان، فضای مناسبی برای طی کردن دوران محکومیت فراهم کرد و برای حقوق زندانیان مانند یک انسان، ارزش قائل شد.
هنجارشکنیهای او بسیار بیشتر از این حرف هاست.
☑️ تجویز راهبردی:
شاید بد نباشد که امسال فقط برای فرق شکافته علی گریه نکنیم. برای خود گریه کنیم. اصلا فرق علی شکافت که ترک در دانستههای من و تو ایجاد شود. که فرق ذهنیتها، تعصبهای و جاهلیتهای من و تو شکافته شود. عجیب است ما برای کسی گریه میکنیم که هیچ شباهتی به او نداریم. بیش از شمشیر علی، به منطق علی (ایجاد توافق از طریق مفاهمه) و بیش از عدالت اقتصادی علی به عدالت سیاسی (برابری حاکم و شهروندان فارغ از جنسیت و نژاد و مذهب) و بیش از جنگ علی به آشتی او تمرکز کنیم. باشد که به برکت آن حضرت آمرزیده شویم.
✍️دکتر مجتبی لشکربلوکی
همین دیگه
اگر مومن قلبی و عقلی به الله باشیم ، مسئله و مشکل پیش میاد که بر چه اساسی میگیم عبد صالح خدا !؟
همه عبد صالح خدا هستند ، اما بهتره که با دیدن و شنیدن و در کل داشتن ارتباط و زیست زنده به دست بیاد
معنی فارسی پستتون را بهتر است بنویسید
پ ب
سلام خدمت همه دوستان و عزیزان😊
خاله پسر حال احوال؟خاله چطورن؟ سلام منو برسونید خدمتشون😃
التماس دعا🌹
سوای چگونه نگاه شما از این پست ، اگر که معنی فارسی جمله عربی پست را هم میگذاشتید بهتر خواننده میفهمید که دیدگاه پست چیست ( معنی فارسیش را بگذرید )
همه شب ها و روز ها میتو اند برای نیایش و دعا باشد ( گفتند که در این شب آیاتی از قرآن به محمد وحی شده و گفتند که در این شب قرآن کامل یا تمام شده و ... این شب از این رو برای مسلمانان مهم هست یا مهم باید باشه یا حداقل بدانند که مثلن قرآن کی و چه روزی یا شبی یا ... آمد و ... که البت قرآن چندین بار آمده و به مردم گفتند که آیاتش اینه ، اما در این میگن که تمام شده ) اما اگر معنی فارسی پست را بگذارید میبینید که هیچ ارتباطی به مفهوم واقعی این شب فکر کنم نداره
یکی از مشکلات و بدبختی اهل دین و مذهب چه در ایران چه در ... ( ندانستن معنی نوشته هایست که مثلن بهش باور دارن )
عبدالله یعنی ( بنده خدا ) و گفتن عبدالله عمو پیامبر بوده که در کنار دیگران به بت هایه درون کعبه بقولی خدمت رسانی میکرده و گفتن که آنجا بتی یا فردی یا جوی یا هر چی که شما اسمش را میخاهید بزارید بوده ( که نامش الله بوده یا به الله صداش میزدنند که میگفتند صاحب و آفریدگار دیگر بت ها بوده و عمو پیامبر بیشتر در راز و نیایش و یا رسیدگی به ا این بت یا جو بوده ) چون بازم من شنیدم که میگن که گفتند که صاحب و آفریدگار این بت ها چیزی بوده که به نام الله صداش میزدند ( مثلن بت لات که بتی مونث بوده را میگفتن دختر الله هست و ... ) ولی این الله بتی یا به صورت شئی نبوده و عمو پیامبر را از این رو به عبدالله لقب دادند که میشه همون بنده خدا یا بنده الله ، که بعدها محمد آمد و گفت که الله خدای ماست نه بت هایی که با دست خودمان ساختیم و اختلافات پیش آمد و جنگها و خون ها که ریخته شد که هنوزه هنوز هم ریخته داره میشه و دیگر ماجرا که احتمالن بدانید ( این از کجا آمدن کلمه عبدالله ) و در اصل به این معنی نیست که عبدالله به همه انسانها گفته میشه ( درسته آفریدگار همه انسانها یکیست در عصر جدید ) ولی عبدالله به کسی باید گفت که بنده خدا هست با این شرایط که مثلن با نماز و دیگر مناسک اسلامی بندگی خداوند را میکند
این را بدانید که بزرگان اسلام به این باور نبودند که همه انسانهایه روی زمین را الله آفریده و کسانی که مسلمان باشن میشن عبدالله و دیگران یا کافر یا اجنه و شیطان و یا ... میدانند ( و اینگونه بود که با همه به غیر از خود جنگ میکردن و اختلاف داشتند )
و ... شرمنده یکم وقتم کمه ، در هر صورت همه انسانها را دعا کنید پ ب
سلام خوب هستین؟
کم وبیش میخونم پست هاتون
موفق باشین:)
سلام آقای من
چه جواب ساده و خوبی به دکترای قدیم نوشتین
دستتون طلا
بعضیا تا دوتا کلوم توی مجلات یا کتب یا وب های زرد میخونن توهّم علامگی بهشون دس میده! پناه بر خدا ازین جماعت !!!!
حالا یه جمله هم بشنویم از حسین پناهی:
نیازی نیست اطرافمان پر از آدم باشد ، همان چند نفری که اطرافمان هستند
آدم باشند کافی ست.
سالم باشین آقای من
آفرین بر شما ، وقتی معنی فارسی میاد خیلی میتونه کمک کنه
ما کی باشیم که به پروردگار عالم بگیم به چه کسی درود بفرست و به چه کسی نفرست ( اگر که به به ذات پروردگار اعتقاد داریم ) اینگونه باشد خوب کسانی که به دست این بزرگان کشته شدن یا آزار دیدن یا ... که تعدادشون هم کم نبوده ، آنوقت نه تنها از پروردگار درود نمیخواهند بلکه زبانم لال چیز دیگری میخواهند ( فقط باید سپرد به پروردگار عالم چون او قاضی قضات هست )
در مورد عموی پیامبر یا پدر پیامبر یا ... ( بنده که راحت هر حرفی را از هر کسی قبول نمی کنم اما در بین شنیدها آن تعریف را درستر می دانم مگر اینکه تعریف درستری از آن روزهایه تاریخ باز هم بشنوم ) ولی بدانید که اون موقع قوم و ایل پیامبر همه به غیر از خود پیامبر بت پرست بودن و اگر نبودند اسلام آمدن چه سود !
بله درسته الله به پروردگار عالم گفته میشود و عبدالله به بنده خدا یا همان پروردگار ( ولی این حرف تعریفش برای این دورانه اونم توسط خون دل خوردن نیک اندیشان ) و اگر در آن دوران هم این حرف را قبول داشته اند ، دیگر حمله کردن مسلمانان به اعراب و ایران و مصر و ریختن خونها و ... که بی معنی می شود
می دانیم که در این مکاتب اجازه پژوهش آزاد داده نمیشه ( و سوال پیش میاد که پس کی پژوهشگره و در اینجا هر مکتبی پژوهشگره خودش را می بیند و ... ) و اینکه هر شنیده ای را قبول نکنیم که درست می فرمایید ( خوب کاربر جان تمامیه تعریف ها از آن دوران تاریخی هم همه شنیده هست ) در مورد منبع باز همان تعریف پژوهشگر صدق میکند
سوای این کاربرم ( کدام نشر و پخش خخخ) اولن من بسیار ممنون هستم از شما که سایتی دارید و گفتگو آزاد فراهم هست و آزادی گفتگو باعث نیک اندیشی میشه ( من ادعا عالم بودن ندارم و من هم مثل هموطنانم سر کار میرم و مشکلات خود را دارم ، سوای این خواننده در قلبش و روحش که از پرودگار ستانده خودش متوجه می شود که نوشته کی باب میلتره و بقولی قضاوت با آنها ) در مورد اتفاقات تاریخی چیزی به اسم مطلق وجود نداره و فقط با آزادی گفتمان میتوان بهتر روشن کرد برای مردم تا بتوانند خودشون قضاوت کنند
حرف زیادو وقت کم
پ ب
بله ، درسته چه در قرآن چه در دیگر کتب ( خدا اجازه داده ) اما این دعا یعنی اینکه این اشخاص خوب بودند هست ( و مشکل اینجاست ) بر چه اساسی ما فکر میکنیم اینها خوب بودن زبانم لال مگر ما خدایم ! سوای این آنها هزاران سال هست که فوت کردند و خوب بودند یا نبودند بماند به تصمیم پروردگار ( بیایم برای یکبار هم شده اعتقاد خودمون به پروردگار را درست نشان بدیم و بسپاریم قضاوت را به خودش ) گفتم و گفتم شما میتوانید در مورد زندگانی که دیدید و میشناسید حرفی بزنید ، غیر از این بود شما را در همان روزگار متولد میکرد
در مورد قوم پیامبر ( به جای اینکه بگید یکتا پرست درستر اینه که بگید یهودی بودند ) و اینکه هم کلید دار بت خانه باشن و هم یکتا پرست ( اگر به دیده شک نگاه کنیم میشه اینجوری تفسیر کرد یک پیکانی باید باشه که بنز معنی پیدا کنه ) و اتفاقن شبه اصلی درست بودن و نبودن این سیستم همین جاست . بماند
بله ، عبدالله در امروز معنیش اینگونه هست و من متوجه شدم منظورتون چیست ( بنده برای درک بهتر معانی دیگش را هم گفتم ، و با تفاسیری که شما گفتید از یکتا پرستی عبدالله ، پس معنی که من گفتم از عبدالله که بنده خدا و یا همان جو در بت خانه بودند درست بوده و عملن میشه گفت عبدالله و خاندانش نفوذی بودند در قوم و قبیله اون روزگار اعراب و دروغ گفتند که ما هم مثل شما هستیم و فکر کنم اگر اعراب میدانستند اجازه نمیدادند اینگونه نفوذ کنند و صد البته انقققققدر خون انسانهایه بی گناه هم ریخته نمیشد بعد از آمدن اسلام ) سوای اینها ، شما در مورد کسانی صحبت میکنید که بر عکس شما اعتقادی ندارن در امروز روز زندگی میکنیم
در مورد مقاله و منبع هم ، وقتی خاندان محمد اینگونه نفوذ میکنند در اعراب و اعتقاد ندارن و کلید دار بت خانه میشن ( شما حساب کن که آن صدها یا هزاران نویسنده کی بودند و مطمئنن به کی رای خواهند داد ) در بالا گفتم و بازم میگم در رویدادهایه تاریخی هیچ مطلقی وجود نداره و هر کسی زورش زیاد باشه همه چیز را به سمت مکتب خودش تفسیر میکنه ( این را فکر کنم دیگه همه بدونند ) شما الان حساب کن هزاران سال که دینی آمده که ادعا کرده خوشبختی و رستگاری در دست منه و این همه جنگ و خونریزی که هنوزه هنوزه تمام نشده پشت بندش آمده (اگر کاریم به تاریخ نداشته باشیم الان مسئولین کشور ما خودشان را مسلمان معرفی کردند و این اوضاع مردم و جوانان مظلوم کشور ما هست و دیگر کشورهایه همسایه مسلمان ، الان خدایش خدا را خوش میاد که مردم سوریه و عراق انقدر عذاب بکشن ! آخه به کدامین گناه باید روزگارشون این باشه ! ) حال آیا عقلانی هست که ما این اتفاقات زنده را کنار بگذاریم که برای مردم خودمان و همسایگانمان افتاده را نبینیم و به کتب گذشتگان رجوع کنیم !!!!! اینجاست که میگم ما نمیدانیم که حقیقت چیست و آیا واقعن محمد و کلن بزرگان آن دوران خوب بودند یا نه ، ولی ته آن نخ را بگیریم و به روزگار خودمون برسیم میبینیم که خیر بر عکس شنیدها هست ( ولی باز تاکید میکنم نباید قضاوت کنیم و باید بسپاریم به پروردگار که کی خوب بوده یا نبوده یا ... ) و کل حرف من و نقد من اینه هموطنم با این تفاسیر ما نباید جمله پست را تکرار کنیم چون یک پیش داوریه که با اتفاقات روزگارمون که میبینیم همخوانی نداره
میبنید چقدر گفتگو آزاد آرامش و نیک اندیشی میاره
بسیار سپاس
پ ب
سلام ارباب
به رسم هدیه از یک روستایی
دست خدا
دختری با پدرش میخواستند از
یک پل چوبی رد شوند. پدر رو به
دخترش گفت: دخترم دست
من را بگیر تا از پل رد شویم.
دختر رو به پدر کرد و گفت: من
دست تو را نمیگیرم تو دست مرا بگیر.
پدر گفت: چرا؟ چه فرقی میکند؟
مهم این است که دستم را
بگیری و با هم رد شویم.
دخترک گفت: فرقش این است که
اگر من دست تو را بگیرم ممکن است
هر لحظه دست تو را رها کنم،
اما تو اگر دست مرا بگیری
هرگز آن را رها نخواهی کرد!
این دقیقا مانند داستان
رابطه ما با خداوند است؛
هر گاه ما دست او را بگیریم
ممکن است با هر غفلت
و ناآگاهی دستش را رها کنیم،
اما اگر از او بخواهیم
دستمان ما را بگیرد، هرگز
دستمان را رها نخواهد کرد!
و این یعنی عشق...
"دعا کنیم فقط خـدا دستمونو بگیره"
آمین ای خدای مهربون
یک چیزی را اضافه کنم ( اینکه گفتم محمد یهودی بوده در کمک به نوشته شما بوده ، و گرنه یهودیان این را تکذیب میکنن و کردن و انگی هست که مذهب هایه من درآوردی اسلام به محمد زدن و یا چسبوندن )
در کل محمد یهودی نبوده
دوست ندارم این را بگم ولی طبق شواهد کلن یک روی سکه اسلام و مذاهبش جنگ هست از شروعش تا به امروز
پ ب
در اینجور شرایط اینکه اسلام و محمد پیامبر چه گفته مهم نیست ، مهم اینکه یهودیت هست که باید تایید کنه که نکرده و تکذیب کرده هم محمد را و هم مسیح را ( و یهودیت مکتبیهست که جنگ و کشته کشتار آنچنانی در دوران تاریخ نداشته و از این رو سرش به عنوان رستگار کننده انسان همیشه بالاست )
در هر صورت یهودیت هم مسیح را و هم محمد را رد کرده ( اما هیچوقت یهودیت بر شیپور جنگ نزد که باید اینها را از بین برد ، چون یک احتمالی میدادند که شاید درست میگن ، اما آیا تاریخ اسلام بعد از 1400 سال گواهی میدهد که یهودیت اشتباه میکرده ؟) بقولی از عمل کار برآید به حرف که نیست
و ...
پ ب
میگین که همشون از یک سر منزل متکلف شدن ( قبلن گفتم و بازم میگم بر چه اساسی این را حرف را میزنید ؟!) مگر پروردگار با شما در این موارد سخن گفته ؟؟؟؟ هموطنم این ادیان هر کدام یک مکتب هستند ( و مییییییگن که با هم هستند و از هم جدا هم هستند و ... و موقعی که به نفعشون باشه با هم هستند و اگر نباشه از هم جدا هستند ) و شیوع مکتب داری خودشون را دارند ، اینکه هر پیامبری دیگر پیامبر را بشارت داده ( این نان قرض دادن میتونه باشه و ... ) من به شما بشارت میدم که در آینده ما به سیاره زحل میرویم ! اگر کمه بازم به شما بشارت بدم ؟؟؟ هر چقققققدر بخواهید و در هر زمینه ای بخواهید من به شما بشارت بدهم ( این را بدانید چه پیامبر چه دانشمند چه ... دو دست و دو پا و دو چشم بیشتر نداشتند و دستشویی میرفتند و گرسنه میشدن و میخندیدن و اعصابشون خرد میشد و ... در کل مثل من و شما انسان بودند و اگر پروردگاری که ادعا میکنه بین بندهاش هیچ فرقی نمیزاره ، پس اینجا فرق گذاشته ، یا پس چرا من و شما را پیامبر نکرد ؟) و پرسشهایه بی شماره به پاسخ
در این مورد رد کردن اسلام و مسیحیت توسط یهود ( در گذشته که میشه چندین قرن پیش حرف شما درست بوده ولی در قرنهایه جدیدتر یهود و یهودیان با دیدن خونهایی که اسلام و مسیحیت ریختند و میریزند نظرشون برگشت و به این نتیجه رسیدند که اینها آن پیامبری که در کتابشون گفته نیستند ) آخه مگر پیامبری که ادعا میکنه پیام آور از سوی پروردگاری هست که مهربان و بخشنده و آفریدگاره ( خون میرزه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟) اونم به اسم گسترش دادن !!!! اونم در این تعداد باااااالا !!!!! ( این خونهایه ریخته شده یک حدیث نیست که موافقو مخالف داشته باشه ، این یک واقعیت بزرگ که هنوزم زنده هست ) گفتم به عمل کار بر آید به حرف و نوشته همه خود را بهترین مینمایند و ...
مارکس و انگلس هم مکتبی به اسم کمونیست برای بشر ساختند ( کاری به خوب و بدش ندارم ولی مگر ادعای پیامبری کردند ) نگاهمون بسیار بسیار باید بیاد بالاتر
حرف بسیاره و وقت کم
پ ب
متوته هستم چی میگید ، در نوشته هایه بالا شفاف گفته ام
در مورد آموزهایه کشورمون ( بنده فکر کنم چندین بار نوشتم که خود حکومت ضد اسلام هست و مثالی روشن زدم از اینکه قانون یا همون اسلام یا همان مذهبها بار مالی زندگی را به دوش پسران گذاشته ولی زنان را استخدام میکند ، من هیچ کاری ندارم که زنان را استخدام میکنه و یا زنان دوست دارن برن سر کار و یا ... حرف من اینکه همون سیستمی که میگید اینگونه آموزش داده خودش بر خلاف آموزشها و قانون خودش داره عمل میکنه ︎!!!!!!!!!!!!!) این نشان میدهد یا همان آموزشهایی که میگید که از اسلام می آید با عرض معذرت یعنی کشک و دروغ ( بنده تعجبم اینه که این همه منافات و کجی آن هم به صورت زنده را نبینیم و باز پی نوشته ها و حرفایی باشیم که نویسندهاش و گویندهاش یک پاپاسی قبولش ندارن و بر خلافش اجرا میکنن ) تناقص قانونی و آموزشی اونم به این بزرگی که بنیان اجتماع و فلسفه ات را از بین داره میبره ( ندیدنش کار انسانهایه بی عاطفه و بی قانون هست ) این را گفتم که بدانیم بالای سر این قبر مرده نخوابیده و همش دروغه دروغه دروغه
( وقتی در الانمون که به صورت زنده میبینم تنقاصات و دروغها را در مورد این مکتب اسلامی ، دیگه بدون از گذشته چه دروغ هایی بافته شده و ... ) کشتار مردم هم از زمان خود پیامبر شروع شده و به دستور خودش و زیر مجموعه هاش که همان گسترش اسلام بوده هست و این ننگ پاک شدنی نیست ، پس میبینیم که از ریشه خراب و دروغه ( و بازم خواهش میکنم اسلام را ربطش ندیم به پروردگار و بزاریم محمد و زیر مجموعهاش خودشون ، خودشون را ربط بدهند به پروردگار ، اما من و شما که عقل داریم که این دروغه ها رو ببینیم و اگر نبینیم خیلی از ظلم ها حقمون باید باشه و ... )
پیامبران یهودی را نه ولی پیامبران دیگه طبق شواهد دارای مکتب بودند و هستن و .. ( سوای اینها چه مکتب و چه شریعت و چه ... ) چیزی که دروغ میگه و بر خلاف حرفهایه خودش عمل میکنه یک پاپاسی نمی ارزه حال شریعت باشه یا مکتب یا ...
پ پ ب
بله ، آفرین
( منم دوست دارم و بر این باورم که هیچ مشکلی پیش نمیاد که زنان یا درسترش هموطنانمون به علاقه مندیهاشون برسن در هر زمینه ای حتی رهبریت وطنمون و ... ) مطمئنن از رسیدن هموطنانمون چه زن و چه مرد چیزی از من و من ها کم نمیشود چه بسا افزوده هم میشود ( درک میکنم و متوجه هستم چی میگین ) ولی جالبه که زنانی که حنجره پاره میکنن که حق زنان این است و آن است و مردانی هم که دفاع میکنن ( به این نکته اصلن اشاره نمیکنن که در قانون چیز دیگریست ، و این نشان میدهد که بدبختی و تبعیض از بین نمیرود بلکه دارد چهره عوض میکند ) بقولی زنانمون هم باید در کنار خواسته ها شعور و اخلاق را هم بگنجانن ( در زنان عوام دیدم ولی دروغ نگم من از این حنجره پاره کن ها چنین اخلاقی را ندیدم ) این را هم اضافه کنم در پی نرسیدن بانوان به علاقمندیهاشون در جامعه حداقل 95 درصد پسران را هم بزارید که به علاقه مندیهاشون نرسیدن ( با این تفاوت که کسی از این بندگان پروردگار حرفی نمیزنه ) این جاست که میبینیم که نگاه انسانی کردن به پیران و جوانان و زنان و مردان و ... کار هر کسی نیست ( این را هم بگم که قصدم از گفتن خلع بزرگ قانونی میهنمون بود که باعث جدایی در وحدت ملی میشه و ... )
بسیارم از گفتگو با شما هموطنم خوشحال شدم
پ ب
در این پست جای گفتگو هست ، یا اعلامیه ای بیش نیست ؟
پ ب