همینجوری یلخی یلخی

انسان = موجودیست مجبور ، که در میان گزینه های جبری ، اختیار انتخاب دارد !

همینجوری یلخی یلخی

انسان = موجودیست مجبور ، که در میان گزینه های جبری ، اختیار انتخاب دارد !

مسئولین فاسد و ناشایست

پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۸، ۱۲:۵۶ ب.ظ




با وجود اینهمه مسئولین کوچک و بزرگ فاسد و ناشایست که امروزه به خوبی ثمرات انتصاباتشون مشهوده و محسوس ، چی باید گفت ؟!!!



موافقین ۶ مخالفین ۱ ۹۸/۰۱/۱۵
کارور بیان

نظرات  (۱۶)

سلام
کلمه مصلحت رو خوب اومده !
ائمه ع با وجود تمام تنهاییهاشون باز مصلحت اندیشی نکردن یا اگه کردن در حد بسیار نادر و اون هم در جاهایی که آسیبی بواسطه ی این مصلحت اندیشی به مردم نرسیده است .
مشکل ائمه این بود که واقعا تنها بودن اما امروز تا میخوای بگی مردم فلان اعتراضات رو دارن میگن نه ببین تو راهپیماییا مردم چقد حضور دارن ببینین نظام چقد طرفدار داره ؟!
اما وقتی میگی فلانی چرا با فلان فساد کاری نداره میگن : علی تنهاست !
حتی برفرض که علی تنها هم باشه مردم ایران و از جمله خود من و شما اگه بفهمیم علی برای عزل فلان فاسد نیاز به حمایت منو شما داره مگه تنهاش میذاریم .
پاسخ:
سلام
ائمه مصلحت حقیقی رو درنظر میگرفتند ولی امروزیها مصلحت خودشون رو مد نظر دارن ... !!!
ممنون از توضیحات خوبت 🌹
هیچی نمیشه گفت!!!
فقط میشه با نگاه متاسفی به دوربین زل زد...! 🙄

سلام👧
پاسخ:
سلام
😅👍
ماحتی عدالت به سبک بیگانه رو هم نداریم. عدالت علی  پیشکش!!!



پاسخ:
عجب نکته ای ! 👍
یاس فامیلته؟
سرو ساکت و مرموز👀
پاسخ:
😟!
سلام آقای من

پس این میترا کجاااااااااااس؟
چرا نمیاد تاییدیه اش رو برای این پست بذاره؟؟!!
نکنه مریض شده ؟! برید عیادتش خوبه ها ! هوادار پروپاقرص امروزه کم پیدا میشه قربان😅😅

البته شایدم حرفای ما اثر کرده و عبرت گرفته و ترک کرده...😅😅😅
پاسخ:
سلامعلیکم
سلام آقای من
بمناسبت سال نو و بهارنو این رو داشته باشین :
آیا ما هم مبتلا هستیم؟


بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار میداد:
 
حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.

این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.

آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد. 

در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد، اما...
 
اما بیشترین آمار مرگ زندانیان
 در این اردوگاه گزارش شده بود. 

عجیب اینکه زندانیان به مرگ طبیعی میمردند.

با این که حتی امکانات فرار وجود داشت
 اما زندانیان فرار نمیکردند

 بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند.

آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند،

و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.
 
دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت
و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:
 
در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.
 
هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.
 
هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت.
اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.

در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.
 
تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که:
— با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.

— با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.

— با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.

و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
این سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده میشود.

نتیجه :
اگر این روزها فقط خبرهای بد میشنویم، اگر هیچکدام به فکر عزت نفس مان نیستیم و اگر همگی در فکر زدن پنبه همدیگر هستیم،
به سندرم «شکنجه خاموش» مبتلا شده ایم.

این روزها همه خبرهای بد را فقط به گوشمان میرسانند و ما هم استقبال میکنیم ...
دلار گران شده ...
طلا گران شده ...
کار نیست ... 
مدرسه ای آتش گرفت ... 
دانش آموزان راهیان نور در جاده کشته شدند... 
زورگیری در ملاءعام...

این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس ما نیست!
 شما چطور فکر میکنید؟ ...
ما ایرانیها دزدیم! ...
ما ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است. ...
ما ایرانیها هیچی نیستیم! ... 
ما ایرانی ها از زیر کار درمیرویم! ... 
ما هیچ پیشرفتی نکردیم!... 
ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!
ما ایرانیها آدمِ حسابی نداریم!
ما ایرانیها هر عیبی که یک انسان میتواند داشته باشد داریم! ...

توی همین محیطای مجازی چقدر بادلیل و بی دلیل به خودمان بد میگوییم و لذت میبریم.
به خودمان فحش میدهیم و کیف می کنیم و میخندیم.

اقوام مختلف ایرانی را مسخره می کنیم و همه با هم کل ایران را ! ...

بزرگان علمی٬ هنری٬ ادبی و دینی کشور خودمان را وسیله خنده و تفریح کرده ایم و هیچکس هم نباید فکر کند اینها نقشه است.

این همان جنگ نرم است.

این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند، شما چطور؟
این روزها همه احساس می کنند در زندانی بدون دیوار دوران بی پایان محکومیت خود را می گذرانند، شما چطور؟
این روزها همه شبیه زندانیان جنگ آمریکا و کره منتظر مرگ خاموش هستند٬ شما چطور؟
 بیاییم از خواندن و شنیدن اخبار منفی فاصله بگیریم و تا میتوانیم به خود و اطرافیانمان امید بدهیم، (((احترام))) بگذاریم و در هرشرایطی شاد زندگی کنیم.
با انتشار این مطلب درسال1398 حفظ و ارتقاء سطح بهداشت روانی جامعه سهیم باشیم..
پاسخ:
سلامعلیکم
مچکر
سلام بر جناب مختار

میگم ائمه ع و از همه بیشتر امام حسین ع اونموقع نعوذبالله عجب کاری کردند که همش از فسادهای یزید گفتند . خوب یکمم از کارهای مثبت یزید می گفتند که مردم روحیه بگیرن . یکم به مردم امید می دادند .
اصلا خود این آقا خمینی هم عجب کار اشتباهی می کرد هی از فسادهای شاه می گفت . یکمم از خبرهای خوش اونموقع میداد دیگه .
راستی مهران مدیری که توسط چپ و راست محکوم شد ! ولی عجب لرزه ای انداخت !

ضمنا قدم اول رو شما بردارید : پیشمهاد میدم ده بیست مورد از اتفاقاتی که واقعا امید بخشه رو لیست کنید که یکم خوشحال بشیم . البته اینکه تکه نانی دارم روزکارم بد نیس رو همیشه میشه گفتا حتی زمان شاهم میشد گفت . لطفا اتفاقات واقعیه امیدوار کننده رو بفرمایید .
همینطوری دلم خواست اینو بنویسم:

آهـــای خبـــردار!●♪♫
مستی یا هُشیـــار؟●♪♫
خوابی یا بیـــدار؟! خـــوابی یا بیـــدار؟!●♪♫
توو شبِ سیاه… توو شبِ تاریک…●♪♫
از چپ وُ از راست؛ از دور وُ نزدیک…●♪♫
یه نفر داره؛ جار میزنه، جـار!●♪♫
آهای غمی که مثلِ یه بختک؛ رو سینه ی من، شده ای آوار…●♪♫
از گلویِ من، دستاتوُ بردار… دستاتوُ بردار… از گلویِ من…●♪♫


از گلوی من؛ دستاتوُ بردار…●♪♫
کوچه های شهر؛ پُره ولگرده…●♪♫
دل؛ پُره درده…●♪♫
شهر، پُره مرد وِ پُره نامرده…●♪♫
آهای خبـردار! آهای خبـــردار!●♪♫
باغ داریم، تا باغ…●♪♫
یکی، غرقِ گُل… یکی، پُره خـــار…●♪♫

مـرد داریم، تا مـــرد…●♪♫
یکی، سـرِ کار… یکی، سـرِ بار…●♪♫
آهای خبردار! یکی، سرِ دار…!●♪♫
توی کوچه ها؛ یه نسیم رفته، پیِ ولگردی…●♪♫
توی باغچه ها؛ پاییز اومده، پی نامردی…●♪♫
توی آسمون ماهوُ دق میده… ماهوُ دق میده؛ دردِ بی دردی!●♪♫
پاییـز اومـده…●♪♫
پاییــز اومـــده؛ پیِ نامـــردی…●♪♫
یه نسیـم رفتــه؛ پیِ ولگــــردی…●♪♫
توو شبِ سیاه… توو شبِ تاریک…●♪♫
از چپ وُ از راسـت؛ از دور وُ نـزدیک…●♪♫
یه نفر داره؛ جـار میزنه، جـار!●♪♫
آهای غمی که مثلِ یه بختک؛ رو سینه ی من، شـده ای آوار…●♪♫
از گلــویِ من، دستـاتوُ بــردار… دستــاتوُ بردار… از گلــویِ من…●♪♫
از گلوی من؛ دستـاتوُ بردار…●♪♫
دستــاتوُ بردار… از گلــویِ من…●♪♫
از گلوی من؛ دستـاتوُ بردار…●♪♫
دستــاتوُ بردار… از گلــویِ من…●♪♫
از گلوی من…●♪♫

پاسخ:
اینو با صدای همایون شجریان گوش کنید 
عالیههه
درددل یک شهروند
مطالبه گری با عیب جویی تفاوت دارد!
فرق این دو را درک کنیم...

این روزها بازار صحبت از بی لیاقتی مسولین داغ داغ است!
قصد دفاع نیسن چون "آنچه که عیان است  چه حاجت به بیان است.؟؟! 
در سن ٤٥ سالگی قرار دارم و به نتیجه رسیده ام که یک ده آباد به از صد شهر خراب بباید.به نظر آمد این ده خودساخته آباد نشاید مگر بتوان سوالات زیر را با سربلندی در درون خود پاسخ داد.

ابتدا فرض کنیم بعد از یک عمر طولانی قرار است کم کم غزل خداحافظی را بخوانیم و اکنون زمان مرور سوالات زیر است:
١-در دوران تحصیلم چند بار با تقلب نمره قبولی گرفتم؟
٢-در طول عمرم چند چاه غیر مجاز آب کندم؟
٣-چند متر زمین با کاربری کشاورزی را به کاربری مسکونی تبدیل کردم؟
٤-اگر به دولت و حاکمیت وابسته نبودم چه قدر از ثروت فعلیم را می داشتم؟
٥-چند نفر از نزدیکان نیازمند یا هم وطنانم توسط من به شغل آبرومندی رسیدند؟
٦-چند درصد از ثروتم را به خارج از کشور بردم؟
٧-درحالیکه همه ایران را ندیدم چه قدر به سفرهای خارجه رفتم؟
٨-هر ساله چه درصدی از وقتم را برای فعالیتهای عام المنفعه عمومی مجانی اختصاص دادم؟
٩-چند بار در عمرم از ترس یا تطمیع یا نفع شخصی، منافع عمومی را نادیده گرفتم؟
١٠-آیا به حق یک چهارم اندوخته مالی ام را درقالب مالیات و خیرات به کشور و مردمانم دادم؟
١١- بیشتر با برنامه و تلاش به اینجا رسیدم یا قضا و قدر و حق را ناحق کردن مرا به اینجا رساند؟ 

برادر و خواهر عزیزم!
 به موضوعات اخلاقی و وجدانی که قابل اندازه گیری نیست در سوالات بالا اشاره نشد چونکه همگان به دل زدگی از کلی گویی  رسیده ایم.از طرفی هم مخاطب اصلی عرایض مردمان معمولی نیستند که اگر آنها هم فقط عیب جویی کنند باید سوالات دیگری طرح وپرسیده شود.روی سخن با کسانی است که در خود ادعای توان بالا دارند

منصفانه خواهد بوداگر از پاسخ به سوالات بالا در درونمان سربلند بیرون آمدیم، آن وقت عیب دگران گفتن را حق خودمان بدانیم.

مطالبه گری با عیب جویی تفاوت دارد!
فرق این دو را درک کنیم.
سلام بر مختار
پاسخ به سوالات :
1- تقلب کرده ام اما بیشتر برای نمره ی بیشتر نه نمره ی قبولی شایدم گاهی برای قبولی . اونم با این توجیه که سیستم آموزشیمون که غیر استاندارده نه درست آموزش میدن نه درساشون ربطی به رشته مون داره .
2- هیچ
3- هیچ
4- خیلی بیشتر از الان . چون دولت با سیاستاش ثروت مارو کم میکنه .
5- دو نفر
6- هیچ
7- هیچ
8- متاسفانه هیچ
9- هیچ
10- مالیات رو دولت خودش از حقوقم کم میکنه . تازه اسلامم یک پنجم گفته نه یک چهارم .
11- برنامه و تلاش و قضا و قدر و لطف الهی .

ممنون از سوالات 🌹
میترا خانم به این آهنگای غم ساز گوش نده . افسردگی میاره . آهنگای حزین خوبه اما بعضی آهنگا و ترانه ها حزین نیس بلکه دپرسه .

کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد 
یک نکته ازین معنی گفتیم و همین باشد
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد

میبینین حافظ حتی حزینشم دلنشینه
سلام جلال ستاری و مختار یادکننده ما (فدایتم هنوز) و مهرداد عزیز و مابقی دوستان
خیلی خیلی هم اهل آهنگ گوش دادن نیستم ولی سعی میکنم هرجور آهنگی رو یکبار گوش بدم البته اینو اتفاقی داشتم گوش میدادم برام جالب اومد.شاید برداشت هرکی فرق کنه. مثلا برداشت ما ممکنه به غمگینی برداشت شما نباشه(لبخند). میدونی جلال ستاری واقعیت ها در ترانه اش موج میزنه خب منم بیشتر برا همین دوس داشتم اینجا نوشتمش.بقول مهرداد با صدای همایون شجریان عالیهه.(لبخند)
انتقاد یا نصیحتت رو دوس داشتم و ان شاء الله مثل گوشواره آویزه گوشم باشه.(چشمک)
سلام خواش میکنم میترا خانم
اگه کسی گلوی منو بگیره منم گلوشو میگیرم خفه ش میکنم .
این ترانه منو یاد کابوسام میندازه . وقتی تو حالت خواب و بیدار دارم با اجنه ی عزیزم شوخی می کنم و باهاشون دعوا میکنم . 😉
سلام بانو میت را
فدایی جدید ما.😅😅😅
البته ما بارها گفتیم و باردگرهم اعلام میکنیم که با هرنوع هوادار و فدایی و طرفدار و دست بوسی مخالفیم درست مث آقای خودمون.😅
خب بانو گفتی انتقاد یا نصیحت رو دوس داری ولی نگفتی شنیدن اینها را دوس داری یا انجام دادنش رو، احتمالا منظورت دومی بوده و این گوشواره خوبی نیس. اصلا قشنگ نیس.😅😅
منم نصیحتت میکنم این ترانه های غمگین رو گوش نکن افسرده تر میشی ها.😅😅😅
میگم  جلااال... خیلی فکرهات مشوشه.فکری بحال خودت کن.
خداروشکر من سالهاس کابوس نمیبینم.
حتی این چندسال اخیر که دیگه رویاهای خوابمو موقع بیداری یادم نمیاد یعنی به معنای دیگه،خیلی وقته دیگه خواب نمیبینم.(خوشحال)
سلام مختار
فدایی جدیدت؟! قدیمی ها کجان عزیزجان؟
شنیدن بتنهایی فایده نداره.
افسرده تر میشم؟ یکی نیست بخودش بگه.😅😅
ببین چ زود زیر حرفت زدی!! باز از هواداری حرف زدی؟! نخیییر.دیگه فداییت نیستم. چطور فدایی کسی باشم که زیر حرفاش میزنه.نخواستیم.😉

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی