همینجوری یلخی یلخی

انسان = موجودیست مجبور ، که در میان گزینه های جبری ، اختیار انتخاب دارد !

همینجوری یلخی یلخی

انسان = موجودیست مجبور ، که در میان گزینه های جبری ، اختیار انتخاب دارد !

بردگی

چهارشنبه, ۲۱ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۵۵ ب.ظ

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۱۰/۲۱
کارور بیان

نظرات  (۵۳)

سلام

یک ارباب این حرف رو بزنه جای تحسین زیاد داره😉👏

کی دیگه برده نیست توی این زمان؟!

پاسخ:
سلام
میتراااا ؟  تو هم شدی مثل اون پسره...😉
خیلیها  نیستن...

مثلا کیا برده نیستن؟

من قبلا درباره اش یکجور دیگه فک میکردم، اما بنظرم یکی که به ظاهر برده نیست، از لحاظ ذهنی یک جورایی برده است.

اونایی که برده نیستن، خیلی خیلی کمند.

پاسخ:
برده ذهنی !جالب گفتی 👍👍

اشاره بجایی کردی . برده جسمی و برده ذهنی
مدل جسمی که داخل پست اشاره شده و کم و بیش میدونیم .
 بنظرم اکثر ادمها به نوعی  برده ذهنی هستن ! از نوع برده مذهبی . برده ایدئولوژیک . برده ناسیونالیستی ...
۲۲ دی ۰۱ ، ۰۰:۱۹ جلال ستاری

فرق اسیر و برده در اینه که اسیر جسمش دربنده اما برده روحش. برده‌ها ابتدا اسیر بودن اما بعدها عادت کردن به اسارت و شدن برده. برده‌هایی هستن که نه تنها به بردگی عادت کردن بلکه باهاش انس گرفتن و خصوصیت این مدل برده‌ها در اینه که خودشون میدونن بردگی چقدر زشته ولی دوسش دارن چیکار کنن. برا همین برای اینکه در این خفت تنها نباشن سعی میکنن همه رو به برده بودن ترغیب کنن. و این دعوت و تشویق به بردگی رو به عناوین مختلف بیان میکنن.

پاسخ:
قسمت پایانی حرفت جالبه 👍 دعوت به سرسپردگی و تحت ولایت قرار گرفتن و گفتن سلاممم فرماندههه ....

اینکه همه برده هستند ، بنظر نمیادکه گزاره درستی باشه! بین اقتباس ازیک تفکروسبک اندیشه( که لازمه زندگی بشری ورشدوترقی در مراحل اولیه است) با پذیرش کامل یک طرزفکر، تفاوت اساسی وجودداره. انسان ابتدالازمه که درمعرض اندیشه وافکارقراربگیره، بعد دست به انتخاب بزنه وتفکرانتخابی خودشو، شخصی و بومی کنه( درصورت وجودشرایط).

این شعارهم که رایج شده که درنظامهای سرمایه داری، شخص صاحب سرمایه است که تصمیم میگیره بقیه چطوربیندیشندوچطورزندگی کنند، ممکنه مطابق باواقعیات بسیاری ازجوامع باشه، ولی درعین حال نمیتونه مقبولیت عمومی داشته باشه( یعنی باتحلیل میشه ثابت کرد که قضیه کاملن اینگونه نیست)

امادرنظامهای استبدادی، قطعاحق باراسل است چون ساختار، اینگونه تعریف شده وزیرمجموعه هم این ساختارروپذیرفته!!! اما گاهی همین زیرمجموعه دراثرآگاهی بخشی وروشنگری صاحبان اندیشه( از درون یابیرونجامعه) متوجه اشتباه خوددرپذیرش  این ساختارمیشن وفریاداعتراض بلندمیکنن( مثل وضعیت امروز جامعه ما)

پاسخ:
منظور از گفتن  "همه " درواقع تعمیم دادن هست . بطور مثال ۹۰درصد تشیع ایران برده اعتقادی و مذهبی هستن.  ( من جزو ۱۰درصدم😉)
دقیقا . نظامهای استبدادی  بسیار مستعد برده داری هستن و حکومتهای دینی فوق العاده در این زمینه خوب عمل میکنن !!

احمدخاتمی دریکی ازنمازجمعه های اخیرگفت:" زن _ زندگی_ آزادی" ، در ماهیت اصیل خودش درایرانه😁 زن غربی مخصوصازن درآمریکا، نماد برده داری است😅 من متوجه نیستم ابن آخوندهاکه به این موضوعات آگاهی دارن چرا توله هاشونوسعی دارن به آمریکا یا یک کشورغربی، بچپونن😁😁 خب پدرجان اگه برده داریه چرادختراتون درآمریکاسواربرقایق، بالباس زیر عکس گرفته عکسهای خودشونواستوری میکنن🤔😁 شاید بگی مصداق فرزندنوحه😁😁 آخه نوح یه دونه بچه ناخلف داشت تعدادتوله های برده شما خیلی خیلی زیاد شده!! یکم به حرفاتون دقت کنید.ازقدیم گفتن: " ملاشدن چه آسون، آدم شدن چه مشکل"😅😅

پاسخ:
بیشرفها خودشون روز به روز عرصه زندگی رو بر مردم تنگ میکنن بعد حرومزاده های خودشون میفرستن بلاد کفر ! برای بهرمندی ازرفاه و حق زندگی... 😐
سخنگوی طالبان گفت تحصیل دختران ممنوعه . بعد کاشف عمل اومد توله دخترهاش در دوبی تحصیل میکنن
چقدر تشابه ...
۲۳ دی ۰۱ ، ۰۰:۳۱ جلال ستاری

غرب برده‌داری رو خیلی وقته تعطیل کرده خداروشکر . ولی اینکه در ایران زن وقتی به یه مردی گفت "بله" بعدش دیگه حق نداره آزاد بشه و مرد باید طلاقش بده و زن حق طلاق نداره اگه این برده‌داری نیس پس چیه؟!

تازه رییسی گفته طلاق توافقی رو هم باید سخت بگیرن. یعنی مرد و زن گوه میخورن بدون رضایت ما تصمیم به طلاق بگیرن. ازدواجشون فعلا (البته فعلا) دست خودشونه اما طلاقشون ازونجایی که موجب افزایش طلاق در دستگاه خلیفه میشه لذا باید با رضایت خلیفه باشه چون عمام فرمودند حفظ من اوجب واجبات است.

پاسخ:
تا چند وقت دیگه شاهد واردات زنهای لبنانی و سوری هستیم برای زاد و ولد و ازدیاد نسل پیروان خلیفه...
توی این کشور آب بدجور سربالا میره که هر روز یه قانون میشنویم !!

اینایکم به حرفاوکارهای خودشون دقت کنن متوجه میشن که سرشون تا کجای زندگی شخصی مردم فرورفته😁 ترویج کودک همسری و اعدام مخالفان این امر، منع غربالگری زنان و اعدام مخالفان این ممنوعیت، ترویج فرزندآوری و اعدام مخالفان تولیدفرزندان زیادی که توسط خانواده های فقیر وبی بضاعت صورت میگیره و پزشک معالج حق هیچ نوع توصیه برای منع از بارداری بعدی یاپیشنهادروشهای پیشگیری ازبارداری نداره، ترویج حجاب اجباری و محروم ساختن شهروندان ضعیف الحجاب ازدریافت خدمات شهروندی و اعدام مخالفان این موضوع ، ترغیب زنان به داشتن حدااقل دوفرزندبادادن یک دستگاه اتومبیل اقساطی و اعدام مخالفان این امر،  ترویج چادرمشکی بعنوان حجاب کامل بادادن انواع وامهاو لوازم خانگی و اعدام مخالفان این موضوع، توصیه اکیدبه زنان( توسط غلام بلبل) برای خوش اخلاق بودن در ساعاتی که بعدازمراجعت ازمحل کار خود ، درخانه سپری میکنند و اعدام مخالفان این امر، تمکین زنان ودختران به قوانین مربوط به نصف بودن دیه وارثیه زن نسبت به مرد و نداشتن حق هرنوع پرسش دراین زمینه  و اعدام مخالفان این موضوع، بستن چشم وگوش ودهان توسط زنان درجامعه و اعدام مخالفان این موضوع و.... حالا بااینهمه اعدام که بصورت دستی توسط پدرصلواتی هاصادروتوسط دیوانیهاتاییدوتوسط جلادهااجرامیشه، واقعن باید ببینن که برده داری در کجا هنوزهم منسوخ نشده 🤔🤨🤨  

پاسخ:
اشاره جالبی داشتی 👍
وضع قانون و اعدام منتقد و مخالفش !!!!
با سرعت فوق العاده ای به سوی درنوردیدن مرزهای آزادی هستیم !!!🤮 
واقعا تاریخی که پس از این حکومت در مورد این حکومت نگارش بشه جالب و خوندنی خواهد بود 😐
۲۳ دی ۰۱ ، ۰۷:۱۵ ابوالفتح

بله میتواند این سخن درست باشد که بردگی یعنی اینکه یک شخص ... 

اما مرزی بین تبادل نگاه یا کار یا معامله و حتی تفکر هست که آن مرز میتواند ایجاد اتحاد و همبستگی کند ( و اگر آن مرز با واژه مانند برده یا ... در آمیخته شود ایجاد نا آگاهی هم میتواند بکند که اگر مقصود یا خواسته یا ناخواسته به این مقصود برسد که آن نظم یا مرز تبادلها بر هم زده شود باید گفت این توتالیتاریسم هست که فقط میخاهد همبستگی و نظم پیشین را بر هم بزند و پس از بر هم زدن هیچی هم سر جایش نمیگذارد و ... ) 

جدا از این واژه بردگی یکجورایی دیگه تاریخی و رویایی شده و میشه گفت دیگر وجود ندارد به آن معنا و در جهان امروز و شکل دیگری دارد که حتی میتواند بد هم نباشد برای آن مردم یا ناحیه یا افراد 

پ ب

پاسخ:
فکر نمیکردم بردگی جنبه مثبت هم داشته باشه ! که شما بهش اشاره کردی 😄 باید دید ان برده های مدنظر شما نیز با نظر شما نیز موافقن !؟ 😉
۲۳ دی ۰۱ ، ۰۹:۱۷ مریم بانو

سلام 

من فقط اومدم بگم کارمندی هم یه جور برده داری است!

 

پاسخ:
سلام
کاملا . چه کارمندی چه هر شغل دیگه که افسار کارمون دست دیگری باشه بقول شما یه جور برده داریه .
ولی خب نکته مثبتش کسب درامد در ازای اون بردگیه..
۲۳ دی ۰۱ ، ۱۴:۳۰ جلال ستاری

سطر آخر کامنت ابوالفتح دقیقا همون تعریف برده‌داریه. اینکه شما تشخیص بدی که چی به صلاح کیه . انسانها باید آزاد باشن که اگه خواستن کاری رو انجام بدن که ممکنه به صلاحشونم نباشه این خودعاقل پنداری و خود مصلحت‌‌اندیش پنداری ریشه همین برده‌داریهاس. البته باید بررسی کرد که آیا اینجا صلاح چیست و به چه معناس و تفاوت آن با میرزا صلاح الدین در چیست و آبا بین اینها رابطه‌ای است یانه؟!😄 جواب مهرداد هم در این باره که باید نظر برده‌هارو هم بپرسیم کاملا درسته.

پاسخ:
خیلی وقتا یک موضوع یا یک مبحث در بین افراد تعبیر و تعریف متفاوتی داره . حکایت همون گاو در تاریکی اثر مولانا...
بردگی هم بنظرم این چنین باشه . نزد هر فردی تعریف خاصی داره که گاه تعاریف نزدیک هستن و گاه دور...
۲۳ دی ۰۱ ، ۲۲:۳۹ جلال ستاری

مهرداد وسط‌بازی نکن. همه میدونن که برده چیست و برده‌داری چیست و تعاریفی که ازش ارائه میدیم تئوری جدید نیس بلکه بقول سحر صرفا شرح‌الاسمه. پس تعاریف نمیتونه نقض غرض باشه.

پاسخ:
ما برای وصل کردن امدیم
نی برای فصل کردن امدیم 😉
ما میانه ای هستیم و میانه و وسط طرفین رو میگیریم 😄
مریم به سازمان اداری و نوعی برده داری اشاره کرد . از نگاه مریم و بعضیا این نوعی برده داریه و از نگاه بعضیای دیگر ربطی به برده داری نداره

من وقتی خواستم کامنت ستاری درموردسطرآخرکامنت ابوالفتح روبخونم ناخواسته باصدای بلندخندیدم😁😅😁😅😁 حالا باتوجه به اینکه نزدیکای ساعت ۵صبحه، همه خونواده تصورکردن که اتفاقی برای من افتاده😁😅😁😅

زوج ابوالفتح_ ستاری، میتونن طنزهای ابداعی وجالب بنویسند، ابوالفتح کامنت بنویسه، ستاری تحلیل کنه🤣🤣🤣🤣🤣 من خیلی دوست داشتم این زوجیت هنری رو باابوالفتح تشکیل بدم😁 ولی نه ابوالفتح کناراومد نه من حوصله داشتم!

پاسخ:
والا او ن موادی که تو میزنی ! طبیعی نصف شب هم هر چی میبینی بخندی 😆😉
۲۴ دی ۰۱ ، ۱۶:۵۷ جلال ستاری

سحر با لوایحی که به ابوالفتح نوشتی عملا دیگه ایشون رو از ادامه مباحثات طدلانی منصرف و مایوس نمودی. دیگه از جانان نگم 😄

۲۴ دی ۰۱ ، ۱۷:۱۶ مریم بانو

برده داری لزوما که مثل برداری امریکایی ها نیست سیاه پوستارو برده میکردن

شما فکرکن کارمندی 

هر چندماه یکبار حقوقت میدن نه میتونی ول کنی نه انگیزه برای ادامه داری از روی جبر میری سرکار ،رفتار مزخرف کارفرما رو تحمل میکنی به جک های بی مزه ش میخندی که مبادا بهش بربخوره شب عیدی حقوقت پرداخت نکنه ! بگن زودتر بیا باید بگی چشم ،دیرتر برو نیرو کمه بازم میگی چشم ! 

چشمت روی تمام پارتی بازی ها و ..میبندی با تک تک افراد نزدیک به رییست رفتارت بهترباید باشه ، کلا یه جوری افسارت دستشونه که به هررفتارت سرکار باید جهت بدی . 

اصلا هم اعتراض به بالادستی و این حرفا فایده نداره ،این ها روزها باهم میرن نماز جماعت شب ها خونه هم درینک کوفت میکنن

 

 

پاسخ:
👍👍 بله. مثال و اشاره درستی گفتی
شاید در تعریف برده داری ۱۰۰۱ تعبیر و تعریف جدید بشه گنجوند !
و ما فقط از برده داری سیاهپوستان توسط استعمارگران یاد میکنیم

الان تصورمیکنم که بهترین نفرین دراین وضعیت اینه که ازهرکی بدت میاد و میخوای فحش بدی بهش بگو" امیدوارم کارمند ج.آ باشی خصوصاازنوع معلمش"!!!😁( فعلن سبزی پلو باماهی/...._ باقلاپلوباگردن/....، بسیجی ساچمه زن /.....🤣🤣🤣🤣🤣 اینقداذیت کننده نیستن)!!!مهرداد، پدرجان، معلم این مملکت نصف شب واول وآخرشب نداره ۲۴ساعته بایستی گوشی بدست چشمت به گروه های دانش آموزی ومعلماباشه که یهووزیری، معاونی، مدیرکلی،  حتی مدیرمنطقه، گاهی دیده میشه متصدی آموزش هم نصفه شبی پیامهای فوری میده و ، هرکه نبینه  ، باید اعدام بشه🤨🤨ستاری هی می گفت آغااینترنزن حرفتوبزن، زیربارنمیرفتن، الان ابوالفتح کامنتهای یک خطی مینویسه😁😁 کاربه جایی رسیده بود که من یه مدت نگران سلامتی وبودونبودش میشدم😅 

پاسخ:
کسانی که حقوق بگیر دولتی هستن مخصوصا معلمانش یخورده زیر ذره بین هستن ! 😉
معلمای دهه ۶۰ روزی سه شیفت با کلاسهای ۶۰ نفره زیر بمب و موشک کار کردن انقدر غر نزدنااااا😄😉
۲۵ دی ۰۱ ، ۰۷:۱۹ ابوالفتح

بردگی نیاز به تعریف داره یا باید موضوعی پشتش باشه تا بهتر سنجش بشه . اینکه سحر میگه معلم برده هست در این سیستم میتواند درست باشد و از آن بر هم مسئولین اینها هم در اصل برده این زیر مجموعه هستند و کار این جماعت را پیگیری میکنند و ... ( حال اینجا برده کیست ؟ اصلن گفتن واژه بردگی درست هست در اینگونه سیستم ها؟) مریم بانو در این نگاه فقط مغلوب تعاریف شده که فکر میکنه اونها خیلی مثلن اربابیت میکنند در صورتی که آنها هم یکجورایی در این گونه نگاه میتوانند برده باشند و این واقعیتیست که باید دید چگونه توسط افراد به پذیرش میرسه . یعنی تجربه کمک میکنه یا ... که به آگاهی هر چند برسه که مغلوب تعاریف بشه یا نشه یا خود واقعیت را ببیند . 

حال شاید بشه گفت که همه میتوانند از آن محل بیرون بیایند و ... ( اما پول یا همان حقوق اینجاست که حکم میده به بالا دستی و پایین دستی و او هست که این مجموعه و افراد را گردآوری کرده نه اینکه طرف بخاد حرفشنو فلانی بشه و ... و اولویت آن انسانها حقوق و پول هست و اینجاست که کمتر خورده گرفته میشه به آن تبعیض ها از نظر خودشان ) 

ما تفکراتی داریم که طرف هیچ کسی را ندیده و فقط شنیده و هر سه شنبه میره جمکران ( شاید میشه گفت او آخر هر چه برده هست و آن هم برده انیمیشنها و کارتون ها تجسمی در ذهنش ) اماواقعیت اینه که دارد لذت میبرد و او هم بقولی در این جهان سرگرم لذایذ خود هست و ته دلش یک گور باباب بقیه هم میگه که جدیدن الان به زبان و عیان هم میگویند مانند روبروهایه خود اینها که میگویند این کارها چیه و من فلان کارها را میکنم و گور بابای شما بقولی دو تفکر گور بابای هم دیگه زیاد نثار میکنند و ....  و اگر این جمکرانیستها را برده بیانگاریم دیگه داستان سازان این ماجراها هم در اصل برده این جماعت هستند و ... . فکر هم نکنی در ایران فقط هستا بلکه این نگاه جمکرانی در بخشهایی از مسیحیت هم هست و میشه گفت از آنجا به ایران هم آمده و ... 

انسان نیاز خود به شغل داشتن و کسب درآمد را نباید بردگی ببیند و این نگاه جز خودآزاری و‌خودخوری چیزی را حاصل ندارد ( بقولی ما همگی یکجورایی برده هستم و حال بهتر هست آن بردگی را یا راه کسب درآمد را خودمان انتخاب کنیم ) بقولی همین خامنه ای با این همه قدرت باز هر چند وقت یکبار به خاطره ما ها میاد حرفهایی میزنه تا دل ما را مثلن به دست بیاره و ... و بقولی او هم یکجورایی برده تفکرات خود هست و ... 

پ ب

پ ب

پاسخ:
گاهی برده ها میدونن بردگی میکنن گاه نمیدونن !
گاهی کار و شغلی از نگاه ما بردگیست و از نگاه اون کارگر نه !
در مورد مشاغل خود اون کارگر و کارمنده که با معیارهای خودش تشخیص میده برده س یا ازاده....

۲۵ دی ۰۱ ، ۰۷:۲۱ جلال ستاری

واقعا جالبه علائم ظلمت رو میشه در همه کارهای اینا دید. مثلا بیشترین سختگیری رو برا معلما دارن یا بیشترین حقوق معوقه برا معلماس. انگار یه تعمدی دارن که بگن ما با علم و دانش و پیشرفت مشکل داریم. مبارزه با دانشجو و اخیرا مبارزه با بچه دبیرستانی هم که دیگه نیازی به گفتن نداره.

پاسخ:
باتوجه به اینکه سحر در کادر مظلوم و مستضعف و زحمتکش و مهربان نفوذ کرده ! پس همه معلمان مستحق سختگیری هستن ! 😁😁 

احتمالا دارن به دوره قاجار برمیگردونن و مدارس جمع بشن و مکاتب راه بیوفته و معلم برکنار و اخوند بشه مدرس !!!!

ایناباخوندن مکرر( ن والقلم ومایسطرون) باوقاحت کامل، خودشونودرمقابل خداومحتوای کلام خداقرارداده اند، امیدوارم خداوندبادستان خودشون، نابودشون کنه( یدالله فوق ایدیهم)! 

مهردادانقددرگیرپاسهای خیایونی وپول جمع کردنه که خبرنداره از۳سال پیش ، آخوندا بصورت چندده هزارنفری ، به آموزش وپرورش تزریق شده اند( ۳سال پیش اولین بار ۱۴هزارآخوندجذب مدارس شدن)😁 امسال هم وزیرحلقه به گوش گفته سعی خواهیم کرد معلمان تازه کارروبرای پرورش ویادگیری نحوه جذب بچه ها، به حوزه های  علمیه بفرستیم( البته اولویت در استخدام معلمها، باطلاب همه فن حریفه😁)!

ضمنا معلمادردوره جنگ تدریس کرده اند ،  بابچه ها ، ۲۴ساعته چت نکرده اند🤨 من حاضرم به جای ۶ساعت ،روزی ۱۰ساعت تدریس کنم ولی چت های مزخرف رو تحمل نکنم🤨 یکی ازدوستان که دریک نهاددولتی دیگه کارمیکنه میگفت: همکارم که یه آقاست به جای دخترش ،در کلاسهای غیرحضوری اوشرکت میکنه🤨 حرفهای نامربوط حاکی ازداشتن مشکل خونوادگی بامعلمش درپیوی مطرح میکنه وجوابهاشوبه ما نشون میده وازخنده، ذوق مرگ میشه🤨🤨 این به نظرتو( مهرداد) نیازبه غر زدن نداره🤨🤨🤨    

پاسخ:
جدی میگی !؟ ۱۴۰۰۰ طلبه تزریق کردن به مدارس !!!!🧐
معلمها بره حوزه دوره ببینن ؟؟؟ 😳
ینییی خااااک برسر مسئولین مربوطه که نامربوط قبول مسئولیت کردن😐

ابوالفتح خواسته حرف منونقض کنه😁😁حالا من سرم خلوت بشه بیام باابوالفتح یکم مباحثه داشته باشم 😅

۲۵ دی ۰۱ ، ۲۰:۱۰ سید محسن موسوی

فاجعه زمانی رخ می دهد که کلام بجای واقعیت می نشیند

پاسخ:
کلام غیر واقعی 👍🤪
۲۵ دی ۰۱ ، ۲۰:۱۲ سید محسن موسوی

با چشم خود می بینیم که اجتماع در حال قطعه قطعه شدن و از هم پاشیدن است-من و شما هستیم که باید معماران جامعه باشیم و ارزشها را از نو کشف کنیم و بنا را بر شالوده ای اساسی تر و ماندنی تر بنا کنیم

پاسخ:
بنظر نمیشه گفت اجتماع قطعه قطعه میشه
استبداده که داره قطعه قطعه میشه
جامعه شاید داره پوست میندازه...

به سید محسن

بنوعی میتوان گفت معمولا کلام اجازه کشف و دیدن شدن به واقعیت را نمیدهد. نظرتون چیه؟

۲۶ دی ۰۱ ، ۰۷:۱۹ ابوالفتح

نه این اشتباه هست که فکر کنیم طرف میدونه برده هست یا بردگی میکنه و ادامه میده و یکی هم نمیدونه که برده هست . ( بردگی یک واژه رویایست در جهان امروز و در ایران ) شما نمیتواند حتی یک مثال از بردگی بزنید در ایران و بگید این صدرصد بردگیست .

من الان میرم از بقالی مثلن پنیر یا برنج یا ... میخریم ( یکی پیدا میشه و یک شبه ای میندازه قبل اینکه من برسم خونه و میگه تو هم وابسطه بقال شدی !؟ ابوالفتح تو هم ؟ بگم یعنی چی ، چی میگی باز بگه آره دیگه چون تو از بقال خرید میکنی مانند اونها تو هم محتاج و حرف شنو فلانی هستی و ... 

اینجا در ذهن ابوالفتح شبه ای ایجاد میشه که در جهان اعتقادات میشه شیطانیسم و در جهان تفکرات میشه پوپولیست که در انتها میرسه به توتالیتاریسم ، که داره ابوالفتح را انحراف میده از آن روند معمولی و منسجم و روال نرمال آن محله که میتونه ابوالفتح را مخالف بقال کنه ( مخالفت با بقال یا بقالی ها هیچ اشکالی ندارد اما این نوع مخالفت نه اعتقادیست نه تفکریست و فقط حسی هست مانند آن واژه هایی تعصب و ... ) 

بله میشه که سیستم کارمندی را بردگی هم دید ( اما میشه که کارمند هم نبود ) ما باید مسئولیت انتخاب هایه خود را بپذیریم و بدانیم جهان امروز همینه و همه در گرو یکدیگر هستند حالا کم یا زیاد و بقولی اسیر شبهات نشیم .

پ ب 

به سحر 

شما میگی ده هزار نفر من میگم هزار میلیارد نفر ( که هزار میلیارد نفر نداریم ) فکر میکنی چه کاری از آنها بر میاد ؟ اونها که دیگر آخوند نیستند چون لباسهایشان را در آورده اند و این یعنی بی هویت شدنشان و یعنی شکست دربرابر دمکوراتیکها و پروردگار پرستان چون رفتن در حالت تزویر و چند رنگی و ... بماند . به نظرت چه کاری از آنها بر میاد اصلن ؟

پ ب

 

پاسخ:
در اینصورت برده های امریکا و افریقا هم که نماد اصلی بردگی بودن میتونستن تن به کار ندن ! بعد عواقب بپای خودشون بود .... 
برده های امروزب هم یا مجبورن وظیفه محوله که نوعی بردگی محسوب میشه رو انجام بدن یا عواقب بیکاری بپای خودشون
مثال :  سربارها برده هستن . میتونن بردگی نکنن . عواقبش بپای خودشونه !

به ابوالفتح 

س.ب

پ.ب

من فقط قسمتی ازکامنت که خطاب به من بود، روخوندم:هزارمیلیارنفر!!! هرچندخودت گفتی این عددرونداریم درحالیکه مجموعه اعداد طبیعی از منفی بی نهایت تامثبت بی نهایت وجودداره! بسته به اینکه نگاه شما به عددچطوریه؟! در وهله اول ، اینکه، منظورتون ازانکار عددفوق، تکثیری بودنشه، یا عددی واقعی فرض کردید🤔 آیاعددراصرفایک نماددرنظرگرفتیدیاهویتی واقعی برای عددقائل هستید! عدد برای شماچه معنایی داره؟! آیا فقط یک کمیت ناپیوسته قابل شمارشه؟! یااینکه هرپدیده ای ، یک مابه ازاء عددی داره( یا هر هرعدد یک مابه ازاء بیرونی داره) آیا بدون اعدادمیشه زندگی کرد؟! چگونه بدون اعداد میتوان کمیتهای ناپیوسته قابل شمارش رامورداشاره قرارداد؟! درنظربگیریدکه یک روز خودرابدون تصورمفهوم عدد وبه کارگیری ان دراندیشه وگفتار،سپری کنید! چقدرچنین تصوری قابل تحققه؟! چرافکرمیکنیدآخوندی که جذب مدارس میشه بایستی لباسشو کنار بذاره؟! اتفاقن یکی از مولفه های مهم در جذب این اشخاص، همون لباس شون!!!! اگه لباس رو حذف کنید، بقیه ش فقط یک مغزپراز مسائل فقهی وشرعیه( در بهترین حالت ممکن).نکته این است که چراآخوندلباس خاص می پوشه🤔 چراغیرازآخوندها،هیچ صنف دیگری لباس خاص نداره؟! ممکنه هرصنفی لباس فرم داشته باشه( اعم ازکارگروپزشک و مهندس و...) ولی این لباس آخوندی ،لباس فرم نیست ظاهرا نوعی تشخص با خودش قراربوده بیاره🤔 آخوندجماعت همواره بااین لباس درجامعه ظاهر میشه واین نوعی تفاخربرای اومحسوب میشه. ریشه اصلی این نوع از لباس پوشیدن برای تشخص وتفاخر را به صدراسلام وپیامبرمنتسب میکنن!!! درحالیکه مادرداستانهای اسلامی می بینیم که پیامبر درمسجدبوده، فردی غریبه واردمسجدمیشه وسوال میکنه:" محمد کدامیک ازشماست"؟؟؟ پس یااین داستانهاساختگی هستن ، یا این لباس ، پیشینه ای به قدمت تاریخ اسلام نداره! اینجا سوال تبدیل به یک مجهول تاریخ دینی میشه. چراتاریخ ادیان خصوصا تاریخ دین اسلام اینهمه مجهول با خودش حمل میکنه!!! چرا بطورشفاف گفته نشده که مثلن لباس آخوندی یک نماد سیاسی بوده که در دوره پادشاهی فلان شاه و بنا به فلان مصالح ( اگه مصلحتی بوده باشه)، ابداع شده؟!! چرااین مساله درتشیع اهمیت زیادی پیداکرده ! اهل سنت لباس تفاخر خاصی برای افرادسیاسی شون ندارن( احتمالن چون دراهل سنت، دین دخالت زیادی درسیاست نمیکنه وفقط به تاثیر بربرخی ابعادحاکمیتی بسنده میکنه لباس خاصی برای عالمان سیاسی شون درنظرنگرفته اند🤔) آیا همه آخوندهایی ملبس، افکارسیاسی دارند؟! سوال اصلی این است که آیاکسیکه در حوزه تربیت میشه، میتونه اصلن تفکرداشته باشه؟! چون اینامدافعان تقلیدهستن وملاک قبولی اعمال انسان رو ، درستی تقلید او درنظرمیگیرند، یعنی من هرچقدرهم آدم خوبی باشم اماچون تقلیدنکرده ام ،اعمالم اعم از اعمال عبادی یا کارهای اخلاقی دیگرم هیچ سودی نخواهدداشت( و عکس این حالت هم میتونه صحیح باشه😁).

فعلن همین مقدار رو درخصوص دو کلمه ( هزارمیلیارد _ آخوند) داشته باشید تا در فرصتی دیگر، بحث رو ادامه بدیم         

۲۶ دی ۰۱ ، ۱۴:۵۲ جلال ستاری

بردگی برچیده شده. پس سربازی اجباری چیه؟ پوشش اجباری چیه؟ 

پاسخ:
👍👍
۲۶ دی ۰۱ ، ۱۸:۲۵ سید محسن موسوی

با اجازه مدیر

به میترا خانم

کلام بواسطه عادتی که مردم دارند و راحت ترین ابزار ارتباط است اجازه فعالیت و جلوه گری به سایر دریافتها نمی دهد---کلام اجازه نمی دهد تا ما دریافتهای بینائی و چشائی و بساوائی و شنیداری خود را به راحتی در یابیم.لذا از واقعیت هایی که میتوانستیم بوسیله این ورودی ها در یافت کنیم محروم می شویم

ضمنا من این وبلاگ را با نام افغانی می شناختم ولی ناگهان با دیدن نام شما بیاد پیامهایتان در این وبلاگ افتادم و خوشبختانه درست حدس زده بودم

ممنون بابت سئول خوب شما

پاسخ:
اختیار دارید قربان 🙋

به سید محسن

 

درسته من متوجه نبودم و وب رو بنام وب بیان-مهرداد معرفی کردم، چون ممکن بود بعدا پاسخ بدید و من فراموش کنم نظرتون رو بخونم، ازتون دعوت کردم به وب بیان بیاین و نگاهی به نظرم بندازین. اولین نظر شما در این صفحه من رو یاد شعری از مولانا (دم مزن تا دم زند بهر تو روح...) انداخته بود و برخی آگاهی هایی که شاید دریافته باشم،

ممنون پاسخ دادین، از نظرتون استفاده کردم.🌷🙏

۲۷ دی ۰۱ ، ۰۷:۰۰ ابوالفتح

ببین نماد بردگی آمریکا یا آفریقایی ها در گذشته بوده و میشه گفت به فرهنگ ما مربوط نمیشه و آوردن آن روابط یا دوران در نگاه فرهنگی ما اگر اطلاعی نداشته باشیم از تفاوت ها میتونه کژ فهمی بیاره ( در کشور و فرهنگ و ناحیه ما نماد بردگی در گذشته خان گرایی بوده که دلایل آن بر میگرده به پیشینه قومی و نژادی و ... و علت ها بیسوادی و خلع سلاح بودن مردم عادی در برابر آنها یا قدرت ها بوده و ... ) 

پ ب

به ستاری 

سربازی اجباری میتواند عقلانی و لازم هم باشد و میتواند آزادانه هم باشد ( اجباری بودنش اگر مفهوم و معنا واقعی و برابر داشته باشد چه بسا یک سرگرمی و اتحادی هم در آن رخ خواهد داد که احتمالن سیستم آن را از بین خواهد برد چون با آمدن امکانات جدید ارتباطی دیگر سربازها از یکدیگر دور نمیشوند و پیوندی قوی را بین یکدیگر نسبت به گذشته خواهند بست که نه در جهت حمایت از سیستم بلکه در جهت تشکیل گروهایه خورد و کوچک که همان تعداد هم میتوانند قدرتمند باشند در بین خودشان و جامعه ) حد رعایت مقررات در سربازی عادیست و این روحیه پادگانی هست. که سیستم آن را کاملن نابوده کرده و عملن سربازها جز تنبلی و انفعال گری و بی تفاوتی نسبت به احترام به مقررات و احترامات فرهنگمان و اعتقادتمان چیزی فرا نمیگیرند و ذات بد بودن و سو استفاده گری را هم یاد میگیرند و ... و حقوق و دست مزدی در خور هم نمیگیرند ( اینجاست که میشه خورده گرفت و گرنه ذات پادگان حرفشنوی هست اما اجباری بودنش نوعی زورگویی و ضد خداییست و هدف گرفتن نیروی مفت بوده و سو استفاده از پسران و نیروی نرینگی جامعه که در انتها به منفعل بودن آن نرینگی در جامعه رسیده و چون سیستم حاکم خود را مسئول حفاظت از فرهنگ و احترامات و آزادی انسانها و کرامتشان نمیدانه و نمیبینه و کاری هم میکنه که کسی هم نخاد پس ... )

پوشش اجباری یا چادر و روسری اجباری ( هم نه در دینمان داشتیم که اسلام بوده و هست ) ولی فرهنگ ما ایرانی ها یکم این اجباری بودن را درون خودش داشته که حاکمیت با تبلیغات حرفه ای هر بار آن قسمت را پر رنگ میکند در برابر کرامت پرستان و دیگر هم میهنانی که تمایلی به روسری یا چادر یا ... ندارند و پوششی دیگر را دوست دارند و ... ( این زورگویی ایدئولوژیکی حکومت هست و گرنه ما در دین و دین اسلام هیچ اجباری نداریم ) 

پ ب 

به سحر 

متاسفانه وقت شما را کاربر و ستاری اشغال کردند و گرنه... 😄 

اینکه شما طوری میگه آخوندها آمدن در نظام آموزش و پرورش و مثلن ده هزار نفر ( خواه ناخواه القا میکند انگار قدرت دست اینهاست و فراموش میکنیم که پروردگار به انسان کرامت و آزادی داده و قدرت تفکر که هر چند تقلیدی نباشه و نشود ) منم میگم اصلن هزار میلیارد بیایند کاری نمیتوانند بکنند حتتتتتی اگر نیتی معنوی و کرامتی و دموکراتیک داشته باشند و بقولی با نیتی خارج از ایدئولوژیکی حاکم باشند . ببین حکومت و جامعه ای که ضد پسراش باشه و از پسراش نفرت داشته باشه و حتی بترسه و نرینگی او را که پروردگار داده را شر بنامد و زشت بخواند و بدتر از آن تبلیغ کند جز حوالتی سخت در گریبانش نخواهد گرفت ( حال با آمدن چه هزار نفر آخوند یا هزار نفر معلم ژاپنی یا ارتدوکسی و ... ) 

پ ب

 

۲۷ دی ۰۱ ، ۱۱:۵۷ سید محسن موسوی

*کارهائی که بر اساس توقع دیگران ،انجام می گیرد. کمک نیست. نوکری است

پاسخ:
پدر و مادری که توقع دارن و فرزندی که تعهد داره در قبالشون . این هم نوکریه !؟

هفتادخط برای ابوالفتح نوشتم کلن ازدستم رفت😳 عجب صفحه ناجوری داری مهرداد🤔🤨 آخه به این هم میگن صفحه مهرداد🤨🤨🤨

خواستم به ابوالفتح بگم: " سخت دراشتباهی😁"! علتشو بعدا میام درصدوبیست خط برات مینویسم

پاسخ:
خالی نبند ! اگر نوشته ثبت نمیشد.  پیام میذاشت : پیام از دست رفته دارید 😉 انقدر این وب هوشمند عمل میکنه

۲۸ دی ۰۱ ، ۲۳:۵۴ جلال ستاری

بچه‌های روستا حرف حقی زدن اینبار : "همه اربابا دنبال گول زدن مردمن"

احسنت بهشون. چهار ماهه مردم دارن تو خیابون ارباب رو مورد نوازش قرار میدن چون اینو خوب فهمیدن 😄 ولی بچه‌های روستا ازونجایی که در یه محیط کوچک زندگی کردن لذا ایزوله بار اومدن و نفهمیدن که اتفاقا ارباب خوب اربابیه که وقتی مردمش بحق یا بناحق اورو نخواستن فرار کنه. 😄 البته حق میدم فهم چیزی که گفتم سخته 😉

 

پاسخ:
پختار بخاطر اینکه با چندتا اکانت فیک میاد کلا بلاکش میکنم و نظراتش فیلتر میشن
۲۹ دی ۰۱ ، ۱۸:۳۴ جلال ستاری

مختار به قصد طنز با اسم بچه‌های روستا کامنت مینوشت و نمیشه گفت فیک. ولی بهرحال اینکه یه نفر بدون آدرس و مشخصات واقعی بیاد کامنت بنویسه اونم با فاز مخالفت، داره خودش اذیت میکنه و وقتشو تلف میکنه.

پاسخ:
مختار . امیر . کسری . رهگذر . بی رودروایسی . و اسامی دیگه ...
۲۹ دی ۰۱ ، ۱۸:۳۷ جلال ستاری

مهرداد وبلاگت امروز خیلی کصکش شده. وسط ارسال کامنت یهو قط میشه امکان کپی کامنت هم نمیده .

پاسخ:
با این وزیر ارتباطاتتون بیش از این توقع همکاری از وبلاگها نکن 😉
۳۰ دی ۰۱ ، ۱۴:۱۹ جلال ستاری

وزیر ارتباطات گناهی نداره. شعار اصلی ما خود خلیفه‌س 😄

پاسخ:
کلا در این حکومت هیشکی گناه نداره !! 
ففط اشتباهی جای یک مسئول میشنن که از اون مسئولیت اندازه الاغ هم سردر نمیارن!!🤦

مهرداد چرا مختار رو " پختار"" نوشتی😅😅

پاسخ:
الان دیدم😆توجه نکرده بودم 
عیبی یوخ 😉

سلام وقت شما بخیر

 

یه سوال از شما میپرسم ، فلسفه ای بود به ذهنم خطور کرد ، با دیدن این پست شما مجدد برام متجلی شد

 

سوالم رو با این فرض شروع میکنم ؛ تصور کنید یه استاد دانشگاه مغروری وجود داره (چیزی که متاسفانه زیاده) 

حالا سوال "مصداقی" اینه ، به نظر شما بلند نشدن به پای این استاد دانشگاه ، بهتر از بلند شدن ، نیست ؟

 

ممکنه سوالم مسخره باشه ، اما فلسفه این سوالم ، حفظ اصل آزادی فردی هست

 

گاهی اوقات ادب زیاد به افرادی خصوصا مغرور ، باعث میشه ما از آزادی مون کم بشه و در تله بردگی و دیکتاتوری گیر کنیم

مثالش تو فرهنگ ما فراوانه

دانشجو باید احترام بذاره ، اما استاد جواب سلامم نده اشکالی نداره

سرباز باید بله و چشم بگه ، اما فرمانده تمسخر هم کنه اشکالی نداره

 

اگه دقت کنید نوشتم سوال مصداقی

حالا سوال اصلیم اینه ؛ به نظر شما ، ادب زیادی و احترام بیخودی ، مانع آزادی هست ؟

بنظر من هست

گاهی لازمه برای حفظ آزادی مون احترام نذاریم ، ادبو رعایت نکنیم و مجبور نباشیم دائم تو فرهنگ چاکر طلبی و ریاکاری گیر کنیم

 

یا یه مثال دیگه

چه دلیلی داره وقتی دکتر میریم و دکتر ما رو ویزیت میکنه ، ازش تشکر کنیم ؟

مگه دکتر بابت پولی که بهش دادیم تشکر کرده ؟ نه

دکتر وظیفه شو انجام داده در قبال پولش

 

کمی طولانی شد ، شاید صحبت های عجیب اما تازه ای بود ، خوشحال میشم نظر شما رو بدونم . ممنونم

پاسخ:
سلام تشکر
ببینید ما یه جبر بیرونی داریم یه جبر درونی
مثال :  دانشجو طبق جبر بیرونی باید مقررات دانشگاه از جمله سرساعت حاضر شدن رو رعایت کنه . ولی سلام کردن و به احترام استاد بلند شدن جبر درونیه

جبر بیرونی شما باید انجام بدی چون جزو مقرراته ولی جبر درونی بایدی درکار نیست، عقل و خرد شماست که میگه انجام بده یا نده
انجام ندادن هر دو جبر هم دست خود ادمه ، منتهی عواقبش هم پای خود ادمه


درمورد سلام و احترام نظامی سربازها ،. یک جبر بیرونی که دلبخواه سرباز نیست و با سلام دادن دانشجو به استادش متفاوت هستن

به حامد 

اینکه استاد مغرور هست ( خبر یا اطلاعیست که شما از اون فرد میگید ولی ما باید از کجا بفهمیم که این خبر یا اطلاع درست هست ؟ تا با شما مثلن همراه بشیم و ... ) 

در دانشگاه استادی و دانشجویی هر دو مقامی یا احترامی دارند که عرفی یا روالیست و بهتر است که در حد همان عرف رعایت بشه و اگر فردی مغرور هم هست در نگاه و جهان خودمان جایگاهی برایش تایین کنیم نه اینکه با او به مقابله برخیزیم ( به مقابله داشتن با او نه سودی به شما میرسونه و نه به اون و برنداشتنشم ضرری نمیرسونه به هر دو شما ) فقط از هدف ساخته شده خودتان برای خودتان در طول آن روزها دور میشید 

اتفاقات اخلاقی یا خلق و خویی را بهترین درمان همان اخلاق و خلق و خوی مناسب هست در درون خودمان و نه حتی برای دیگران بلکه برای خودمان

آزادی یا دموکراسی در تعریف فلسفی غرب یعنی قدرتمند بودن قانون و اجرا شدن آن به صورت برابر و یا بقولی وجود قانون ( البت قانون مورد تایید آن ناحیه و مردم ) آزادی این نیست که شما در دانشگاه یا پادگان هر چی که بخواهی انجام بدهی ( بهتر است عرف و روال طبیعی آنجا را در حد خودمان محترم بشماریم و این یعنی آزادی و اگر احیانن نمیخاهیم بهتر است به آن مکان ها نرویم . اینکه مکان ها که روال طبیعی یا خاصی دارند را میخاهیم ندید بگیریم و حتی با آن برخورد کنیم یعنی بی احترامی و کژ فهمی و کژ فرهنگی که جز هیاهو و بی فرهنگی و حاشیه چیزی حاصل آن مردم یا انسانها در آن مدت نخواهد شد ) 

پ ب

۰۱ بهمن ۰۱ ، ۱۵:۳۶ جلال ستاری

در یه کشور آزاد هرچیزی به سمت آزادی بیشتر پیش میره. وقتی شما با یه اداره دولتی طرفی مجبوری برای راه افتادن کارهات بری برا اون کارمند خایه‌مالی کمی و تعظیم کنی و مثل برده‌ها در برابرش بایستی. اما اگه این اداره یه اداره خصوصی باشه که رقبای زیادی هم داره بنابراین نیازی نیس شما به کارمند چاپلوسی کنی چون بقدری رقابت زیاده که میتونی بری سراغ ادارات دیگه و این اونا هستن که برای جلب رضایت شما باید احترام بیشتری بکنن. یا در کشوری که آزادی وجود داره میتونی براحتی در برابر کم‌کاری کارمند شکایت کنی و براحتی نتیجه بگیری اما در دستگاه خلافت اعتراض و درگیری با کارمند در حکم محاربه است و مجازاتش اعدامه. وقتی تعداد دانشگاهها زیاد باشه احترام به استاد عواقبی نخواهد داشت همچنان که زمانی که همه مدارس در اختیار دولت بود معلم‌ها با دانش‌آموزان مثل برده‌ها رفتار میکردن. وقتی تعداد دکترها زیاد باشه میتونی از دکتر بخوای بیاد تو خونه‌ت معاینه‌ت کنه. تشکر و عدم تشکر مربوط میشه بخودت. میتونی تشکر نکنی و بقال هم‌میتونه بهت جنس نفروشه. آزادی یعنی همین. آزادی در نظام سرمایه داریه. وقتی وارد فروشگاههای زنجیره ای میشی نیازی نداری از کسی تشکر کنی اما وقتی محله‌ت فقط یه بقال داره اصولا باید یکم خایه‌مالی کنی براش

درود وسلام

نمیدونم اقا حامد چرا منو یاد مختار انداخت!!

به آقا حامد

ببخشید نظر دادم درحالی که فقط نظر کاربر رو پرسیدی

آقا حامد هر چی میخوای بپرس، مهرداد و فلسفه جبر  یک دونست🙂 فقط شاید به واضحی سوالت نباشه، یکم کتابی تر از ما میحرفه.😄 فقط یکم. البته قابل فهمه.

آفرین و ممنون از سوالتون، منم چنین سوالی داشتم که حالا توضیحات مهرداد رو خوندم...🙏

پاسخ:
سلام
جواب سوالتون قانع کننده بود ؟😉
۰۱ بهمن ۰۱ ، ۲۲:۰۰ جلال ستاری

از میترا انتظار نداشتم 😄

پاسخ:
چیو ؟ چرا ؟
۰۱ بهمن ۰۱ ، ۲۳:۵۸ جلال ستاری

اون تیکه‌ای که در مورد مختار انداخته رو میگم 😄

آره، توضیحی خوبی بود فقط اونجای حرفت برام جالبتر شد که گفتی انجام ندادن هر دو جبر دست خود آدمه که میبینم حرف از آزادی میزنی ولی خب میدونمم که احتمالا میگی عواقبش باز برای آدم جبر ایجاد میکنه.😉
، با اجازه منم یک جواب برای آقا حامد  در یک نظر جدا مینویسم.

آقا جلال👋
مگه چی گفتم؟

پاسخ:
یبار با ماشین توی بلوار رسیدم به میدون که خلوت بود و یه افسر سر بلوار وایساده بود
پرسیدم میشه بلوارو دور بزنم یا باید برم میدون دور بزنم
افسر گفت هرطور میلته
باخودم گفتم حتما مشکل نداره دیگههه
تا بلوارو دور زدم سریع جلومو گرفت جریمه کرد !
گفت نمیدونی وقتی به میدون میرسی باید وارد میدون بشی و دور بزنی اگرنه تخلف کردی؟؟
( در تمرد از اجبار اراده داریم . ولی چوبشم باید بخوریم!!)
درست حدس زدی و جوابم همین بود 👍🙂عواقب پای خودته...

به آقا حامد

حالا کشور خودمون رو کار ندارما کلی میگم هرچند توی کشور ما قدر برخی استادها واقعا دونسته نمیشه حتی قدر مقامش و برخی هم که شایسته نیستن هم شدن استاد و معلم در حالی که اولین خصوصیتشون باید ادب و اخلاق باشه و بعد میزان آگاهیشون که اونم....، ولی خداییش احترام یک استاد که واسه آدم خیلی لازمه، در اصلش هم همون احترامی که گذاشته میشه بخاطر قدردانی از این افراد. اینکه میگی یک استاد مغروره بخاطرش از جا بلند نشی، بنظر منکه اینجوری شخصیت خودتو خراب میکنی چونکه اولا با استاد که تنها نیستی که بخوای اونو متوجه بقولی اشتباهی در شخصیتش کنی بعدشم اگه توی جمع اینکار رو کنی بنظرت بقیه درباره شخصیت خودت همین حرف رو نمیزنن(مغروره یا حتی بدتر ادب نداره)  حتی باید مواظب باشی که اینجور عکس العمل نشون در برابر شخصیت بقیه کم کم شخصیت خودتو عوض نکنه چونکه هرچی تکرار شه،عادت میشه، عادت هم کم کم شخصیت رو میسازه و تغییر میده. 

حالا درنظر شما برای حفظ آزادی فردی اونجور که تشخیص میدی یعنی اینکه بلند نشی که بقول مهرداد اینجا همون جبر هست و عواقب انتخاب نوع عملکردت پای خود طرف هست، احتمالا از کلاس بیرونت میکنه یا کلا در نظرت نمیگیره، یا که با تکرارش بجای باریک میکشه...، این توضیح رو میشه برای خیلی رفتارها اینجوری در نظر گرفت. 

در کل جایی که میتونی احترام زیادی نزاری خب نزار ولی باید درنظر گرفت چه تاثیری داره، مثلا در همون سربازی مجبوری (قضیه جبر که آقا مهرداد نوضیح دادن) 

برای دکتر هم میتونی درنظر بگیری پول به اضافه تشکر میشه مزد کارش.

اون جایی که فکر میکنی تاثیر خوبی نداره بنظرم احترام نزار البته بنظر من این مثالهایی که زدی جزء مثالهایی نبود که خوبه اونجا احترام نذاریم. گاهی احترام تاثیر خوب هم داره مثلا منکه رفتم مغازه ای چنتا جنس دیدم و پسندم نشده، بعضیا میگن نمیخوان و میان بیرون، ولی من تشکر میکنم و میام بیرون، خب این جا احترام خوبه (تشکر از روی احترام) طرف که واسه من کاری نکرده ولی من واسه بهبود روحیه اون طرف فروشنده ازش تشکر میکنم و خارج میشم. میتونستم تشکر نکنم ولی بنظرم تشکر کردنم اونزمان تاثیر بدی هم نداره پس تشخیصم با انجامش هست که واسه قضیه دکتر هم همینطور میشه.

بعضی ادبها هم یکم زیادی گذاشته میشن مثلا مدیرم سرکار فلان پرونده کار رو بهم میداد منم تشکر میکردم، یکی دو بار اینجوری انجام دادم اوایل کارم بعد با خودم گفتم چرا باید برای دریافت پرونده مربوط به کار خودش ازش تشکر کنم؟ دیگه صدام میزد میرفتم پرونده دریافت میکردم و سوال مربوطه داشتم میپرسیدم و تمام، بنظرم تشکرم شاید بمرور تاثیر بدی بزاره.(البته مدیرمون خودش صاحب اصلی کار بود، مدیر شخص جدایی نبود) 

با مثال سوال پرسیدی، فک کردم با مثال توضیح بدم بهتر یاشه.

اینم یک توضیح خیلی طولانی، وگر نه متن شما اصلی طولانی نبود😊، بنظرم بیشتر اینجا نظر بذارین، من اگه سر بزنم وب مهرداد، خوشحال میشم از خودنشون.

 

 

انقد آقا حامد، آقا حامد   نوشته شده هم خندم گرفت😁( مگه مهرداد آقا نیست باابوالفتح یا ستاری🤔 چرا فقط حامد رو آغامینویسین) بعد هم تعجب کردم از میترا که اصلن به بقیه نمیگه لطفا خانمهارو هم همینجوری خطاب کنید( مثلن خانم سحر😌😌)!

این مختاردهاتی که بازاومده جفنگیات نوشته پرتش کن بیرون مهرداد ،این انگل جامعه س😁       

پاسخ:
وبلاگ آی پی ها رو یلاک میکنه . این فرد چند شخصیتی هر دفه با یه آی پی میاد !
همه رو بلاک میکنم 😌

اسمم " سجر" نوشته شده درکامنت قبلی😁

ستاری ! تو قبل اینکه مهرداد،بیادباتیپامختاربندازه بیرون😁 بخاطر اینترزدنهای مکرر وبیهوده ، دستگیر وبه افساد فی الوبلاگ، محکومش کن😅 تو وکیل پایه یک هستی  و رزومه ی پُر وپیمونی داری پس اینکارودرحق مهردادبکن، تاراحت تر مختارو نابودکنه😁😅

پاسخ:
مراقب باش شجر ننویسی 😄 سجر اوکیه
۰۲ بهمن ۰۱ ، ۱۷:۴۹ جلال ستاری

خیلی زشته یه بچه روستایی مردم رو دعوت به مدرنیته کنه. 😄 نمیشه بروش صدهاسال پیش طرفدار خلافت و خان‌پرستی باشی بعد وانمود کنی مدرنی. 😄 نگران آقا حامد بودیم خداروشکر نگرانیمون رفع شد 😄

پاسخ:
حکایت سربالا رفتن اب و ابوعطا خوندنه خیلاس دیگههه

مثل همون بسیجیه شیخ پشم الدین که علی دایی رو تمسخر کرده بود!
۰۳ بهمن ۰۱ ، ۰۲:۱۷ جلال ستاری

اونایی که ادعای آزادی بیان دارن لطفا آدرس وبلاگشونو بدن خدمت برسیم 😄

پاسخ:
ازادی بیانشون این که میان محل دیکران عربده میکشن ولی محل خودشون مث موش میخزن تو سوراخ کسی ندونه کدوم سوراخ...
۰۳ بهمن ۰۱ ، ۱۳:۲۷ جلال ستاری

ایجاد وبلاگ هزینه‌ای نداره. از مختار و بچه‌های روستا میخوام آدرس وبلاگشونو بدن بیایم اونجا صحبت کنیم.

۰۵ بهمن ۰۱ ، ۲۳:۳۸ جلال ستاری

ظاهرا یا بسته‌ی ده‌تایی گوشیها تموم شده یا فیلترشکن دیگه نمیتونه با آی‌پی جدید وصل بشه 😄

پاسخ:
دقیقا 👍😆

۰۶ بهمن ۰۱ ، ۰۱:۵۷ سید محسن موسوی

درود بر شما--موضوع ولد  و   والد بودن مهمتر و بسیار بالاتر از سخنان و تفکرات روز مره ما هست---لذا در پاسخ به فرمایش شما هدیه زیر را تقدیم می کنم

هدیه

*رشته الفت شما و پدر ومادر، رشته ارتباط شما با جهان هستی، است.

پاسخ:
سلام
ما که دربست نوکر پدر و مادر هستیم 🙋😊
۰۶ بهمن ۰۱ ، ۰۲:۰۲ سید محسن موسوی

درود بر شما---با توجه به پیام جالب آقای جلال ستاری خدمتان عرض می کنم مقالاتی در باره فرهنگ کشاورزی را منتشر کرده ام و تا چند شماره دیگر هم ادامه خواهم داد---از تمام مدعیان تمدن و همچنین روستائیان عزیز جهت مطالعه و صد البته کل کل بدینوسیله دعوت به عمل می اورم.منتظر چشمهای عیب جو و غریب نواز همگی هستم

پاسخ:
سلام
تشکر 👍

به ستاری

بسته ده تایی گوشی ها چیه😁😁😁 تاجایی که یادم میاد فقط مهرداد بسته های ده هایی داشت😅😅😅

پاسخ:
مهرداد بینوا ! 😅 
۰۷ بهمن ۰۱ ، ۲۲:۱۲ جلال ستاری

آقای موسوی من که مقاله‌ای در مورد فرهنگ کشاورزی ندیدم. همش اصول دین بود .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی