*آیا ما فکر می کنیم که قبول کردن و پذیرش مهم است؟
بشر امروز و بخصوص از نوع شیعه ایرانی هنوز به ان بلوغ فکری نرسیده تا بتواند مسائل را به درستی و زیبائی حلاجی کند.مردمی کم دان با تعصبی فراوان و ترسی افزون شونده از عقاب و عذاب و منتظر الطاف رهبر خود مطلقا نمی تواند درک درستی از جهان بعدی داشته باشد.جهانی که شاید وجودش کاملا لازم و ضروری باشد.عنایت کنید مجازات کسانی مثل هیتلر و مائو و خم...چگونه باید انجام شود.اما توضیح و تبیین مذهب شیعه از بهشت و جهنم نارسا و ناکافی و گاهی مسخره است
سلام جناب افغانی
خوب هستید؟
در روایت قرآن ، چه چیزی آدم رو از بهشت بیرون کرد؟
سلام
در روایت قرآن ، آدم نافرمانی خداوند رو کرد و این باعث شد که از بهشت بیرون بشه. به عبارتی آدم مطیع و تحت فرمان خداوند قرار بود در بهشت باشه.
در نتیجه افراد به سبب اعمال و انتخاب ها در وادی و عالم متناظر با اعمال خودشان دنیا رو میچشن. از این دست دنیا میتونه درکی از درکات جهنم و یا از حجره ای از غرفه های بهشت باشه.
سلام
مشکل اینجاست ما هنوز که هنوزه بهشت و جهنم رو دو مکان در نظر داریم. و همچنین در روایت قرآن اصلا و ابدا سخنی از حوا نیست. باز همچین سخنی از خوردن یا نخوردن میوه ممنوعه نیست بلکه سخن از "ولا تقربا هذه الشجره" هست.
میگه تا زمانی که به این دستور "ولا تقربا هذه الشجره" پایبند باشیم گرفتار "فتکونا من الظالمین " نمیشیم. حالا این "شجره های قرآن " رو مثل "شجره الخلد"، "شجره ملعونه"، "شجره خبیثه" ، "شجره الزقوم" رو در کنار هم قرار بدیم یه چیزایی دستگیرمون میشه.بحث نافرمانی هست که در قالب بهشت مثالی اومده برای فهمیدن.
اتفاقا در آیات داره توصیح میده که نافرمانی خداوتد باعث میشه که "بعضکم لبعض عدو". بعد توبه آدم ،بعد هدایت الهی و تبعیت از هدایت الهی و عدم تبعیت از هدایت الهی.
سلام بر دوستان
هزینه!!! اینجوری که عذاب میدهد این خدا یا الله یا هرچی خود همان جهنمی ها هم راضی به خودکشی هستند و بقولی نمیخاد حتی هزینه کبریت و نفت هم بدهد. این موجود سادیسمی از نظر من ( تو طرفو بسوزنی بعد زنده کنی بازم عذاب بدهی و بسوزنی و این را هر بار تکرار کنی !!! که چی بشه؟ این موجود به نظرت چجور ذاتی داره؟)
وجود این تفکرها باعث میشه انسانها به خصوص انسانهایه فقیر به راحتی دست سرمایه دارها و جباران بیفتند و مانند خمیر بازی با آنها بازی کنند و سر آخر هم بگویند خودتون رای دادید؟ و...
پ ب
به سید محسن
بشر ایرانی هم مانند دیگر جاهایه جهان هستند و دارای عشق و روح انسانی هستند مانند همه انسانها نه کمتر و نه بیشتر اما علت و معلول و جای تفاوتش چیز دیگریست
وجود چنین تفکراتی که میگیم لازمه الان بیشتر به ضرر فرودستان هست یا سود؟ الان یکی مانند مائو و یا هیتلر و محمد نبی که هر کدام به طریقی خواسته یا ناخواسته کارشون و عملکردشون به کشته و کشتار ختم شده که محمد نبی از هیتلر و مائو هم میشه گفت بدتر هست چون این جنگ و ستیز و کشتاری که از تفکر او آمده تمام نشده و احتمالن حالا حالا ها تمام نمیشود بر عکس مائو و هیتلر که بلاخره تمام شدند ( باید از خدا یا مثلن جهنم میترسیدند و دست به چنین کارهایه خانمان سوزی نمیزدند یا یک کارگری که صدتا کلنگ زدنش شده نود و نه تا؟)
راحتر بگیم وجود چنین تفکرات برای کی لازمه یا باید یا بهتر است باشه؟ باید قبول کنیم که اصل مائو و هیتلر و محمد و مسیحیت و ابوبکر البغدادی هستند که باید بترسن یا میترسیدند و دست به این جنایات نمیزدند نه اینکه که مردم عوامی که میلیارد هم بشوند کارهایه خطا و جنایاتشان به انگشت کوچکیه این معروفان تاریخ نمیرسد؟
در دوران مدرسه که پیش می آمد دعوا و درگیری ( من میرفتم رفیقمو میگرفتم و میگفتم دعوا نکن و...) رفیقم از من عصبانی میشد میگفت آخه فلان فلان شده چرا منو میگیری ( من میگفتم رفیقم و دعوا نکردن بهتر از کردنش) اونم میگفت وقتی در دعوا منو میگیری من قدرتم کم میشه و تو اون هاگیر و واگیر مشت و لگد بیشتری میخورم چون زورم میزارم برای اینکه از دست گرفتن تو خلاص بشم تا با دست و بال بازتری و راحتر و تمرکز بیشتر با طرف زد و خورد کنم و... ( و گفت اگر میخواهی لطف کنی باید تو دعوا طرف روبرو را بگیری و... ) منم به رفیقام میگفتم که اگر دعوا شد منو نگریدا طرف را بگیرید و به این دلایل ( همه هم میپذیرفتند چون عقلانی هم هست) البت بهتره که دعوا نشه و نباشه ولی خوب آن پندهایه دوستانه بود برای روز مبادا
و...
پ ب
سلام
من از کنار سوالات شما رد نشدم بلکه این سوالات ریشه در پیش فرض های نادرسته.
در قرآن مطلقا سخنی از آدم و حوا نیست ،بلکه آدم و زوجش هست. دلالت آدم بر نفس انسانی هست و زوج او جسمش. در نتیجه نفس هر انسانی چه مرد و چه زن ،آدم هست. حال هر آدمی و زوجش مادامی که به گناه آلوده نشده باشن در بهشتند، بهشت وجود خود. یعنی بهشت نام مکان نیست بلکه حالتی هست که آدم و زوجش فطری در این حال هستن مگر اینکه از درخت گناه که وسوسه گر هست آلوده شوند اون وقت زشتی های مترتب بر ارتکاب گناهان در آدم و زوجش نمایان میشه. و ....
من هدف از پرسش این بود که تبعیت از خداوند همان بهشت و عدم تبعیت همان جهنم هست.
به علی پیروزی
مفهومی که از بهشت و جهنم کردید به نوبه خودش بسیار جالبه و این خودش یک نوع نگاه و ایدئولوژی هست یا میتواند بشود حتی این مفهوم شما میتواند یک دین تازه بشود که در قالب خودش میشه آن را رد کرد یا تایید و در کل سنجید ( اما هیچ ربطی به قرآن و کلن اسلامیستها ندارد و یکم شبیه آیین هندو و بودا و مورتاز یا مورتاض یا مورتاظ و یا مرتاز و یا مرتاض و یا مرتاظ ها دارد و آنها هستند که جهان را اینگونه میبینند و نزدیک به آنها هست و بقولی حق ثبت برای آنها هست و حق کپی رایت را باید رعایت کرد) البت چنین تفکرهایی در چین و دیگر جاهایه آسیا هم هست اما حق ثبتش برای اسلامیستها نیست
اینکه مرتاض را با شش واژه نوشتم از این سو بود ( که بدانیم کسانی که قرآن را نوشتند چرا چند حرف ز و س و ت و... دارند چون به وقتش می گویند که این اون و اون آن و آن این نیست و... )
نگاه فلسفی و زیبایتان را به پای اینگونه ایدئولوژی ها نریزد که آنها بسیار سو استفاده گر هستند ( مثالش میشه قضیه اختراع دینامت توسط نوبل که فهمید با اختراعش آنچنان هم خیری نرساند که با ایجاد جشنواره نوبل تاکید کرد که دینامت چیز خوبی نیست مگر اندک استفاده هایی اما فرمول موادش را خیلی ها به دست آوردند و آینده ای که به چشم ندید را ما دیدیم و... )
پ ب
به کاربر
سیبل آتشین هم خیلی درد دارها 😊
پ ب
هر انسان علاوه بر شناختن راههای رسیدن به مقصود باید بداندکه در جهان نیروهائی هست که انسانها و حیوانات و هر موجود جانداری را هدایت می کند. نیروهائی که زندگی و مرگ ما را در دست دارند.
سلام
زمانی که دین تئولوژیک شود ؛ تبدیل به صدای خداوند خواهد شد . و طبیعی است کسی که آواز خداوند را واضح و رسا میشنود ؛ حقیقت را به صورت تمام و کمال نزد خود دانسته ؛ دیگر نیاز به شنیدن دیگری ندارد . و اویی که از استماع نجوای الهی محروم است(در نظر تئولوژیبانان) ؛ جایگاهی جز جهنم در انتظارش نخواهد بود .
"کسى که نه دین توحید دارد و نه تسلیم حکومت این دین است و با آن سر ستیز دارد، او هیچ حقى از حیات ندارد.(تفسیر المیزان،جلد ۳ صفحات ۴۱۳ و ۴۱۴)" حال کسی که حق حیات ندارد ؛ شایستگی ورود به بهشت را خواهد داشت ؟ توقع بیجایی است !
"حکم قرآن درباره قتال با شرک هاى در لفافه و نمونه هایى چند از آیات قرآنى درباره آن
و در خود این آیات سخن از شرک هاى در لفافه به میان آمده ، مى فرماید: که اهل کتاب به خدا و رسولش ایمان ندارند، و به دین حق نمى گروند، پس معلوم مى شود هر چند به خیال خود داراى دین توحید هستند، و لیکن در حقیقت مشرکند، و شرک خود را پنهان مى دارند، و دفاع از حق فطرى انسانیت ایجاب مى کند آنان را به دین حق وادار سازد. جلد ۲ صفحات ۹۶ تا ۱۰۴ "
آیا اهل کتاب نیز به بهشت و جهنم اعتقادی ندارند ؟
شما گفتید : کسی که توحید و دین و حکومت دینی رو قبول نداره چطور نگران بهشت و جهنم رفتنش باشه ؟
عرض کردم حتی اهل کتاب (که به بهشت و جهنم اعتقاد دارند) هم شامل دین توحید نمیشوند .
قصدم از بیان پاراگراف بالاتر(تفسیر المیزان،جلد۲) ، تنها به عنوان مثالی بود ؛ نه ورود به مراتب شرک .
*ادم معمولی اطمینان رادر چشم دیگران جستجومیکند
وای پسرخاله بدنم لرزید 😲😨🤒
خیر سرم تو جلد زیبای خفته اومدم بعد از مدتها ی سری ب فامیلمون بزنم!رنگ رخسارم گشت همچو گچ 😨
نه بابا حالا درسته روحیمون ورزشکاری هست هر دم 😅😅
ولی اون لحظه تصویری که واسه مطلب ادا کردی مسببش بود 😖
سلام
پاسخ یا گپ درباره اینگونه موضوعات کمی سخت باید باشه یا میشه ( چون بیس و پرس پکتیو و شابلونی از کار نداریم و ندیدیم و فقط میتوانیم تجسم کنیم که آن هم به برکت مغز بی بدیل انسانه که میشود مفهوم روی مفهوم یا داستان پشت داستان) 😊
البت یکسری ها میگویند با امکانات و پیشرفتی که بشر به آن رسیده اند جهنم و بهشت هم درست شده!!! و میگویند که از تک اتم و ژن باقیمانده بدن میتوانند آن بدن را دوباره سر پا کنند و...
جهنمی و بهشتی وجود ندارد یا دلایل و شواهد نشان از نبودن آن میدهد اگر خود را انسان و عاقل و راستگو بپنداریم چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم چه نا امید بشیم و چه نشیم و... وجود ندارند ( ریشه داستان جهنم و بهشت ساخت زنان یا مادران بوده که برای ترساندن کودکان خود ابراز میکردند تا حرف گوش کن آنها بشوند و در خیال خود فرزندان خود را دور کنند از حادثه هایی که در ذهن خودشان ایجاد میشد در دور شدن از سرپیچی ها که از آنجا هم به کتابها و داستانها و ادیان و ایدئولوژی ها آمد) امروزیترش میشه که عموم مادران و پدران یا بزرگترها فرزندان خود را میترسانند از دزد و هاپو و پلیس و کتک و تنبیه و هر چی که فکرش را بکنند تا آن فرزند را با ترسانیدن حرف گوش کن خود کنند ( که این کار مادران هم به این خاطره که آنها هم انسان هستند و خیلی از زمانها حوصله سر و کله زدن با بچه را ندارند و متاسفانه ذهنیتی از ترس را برای فرزند درست میکردند و یا میکنند تا آن ذهنیت ترس خودش بچه را کنترل کند و آنها هم یک چورتی یا کارهایه دیگرشان را بکنند و...)
البت بودن جهنم و کلن چنین داستان هایی چه با بهانه کنترل و یا... ایجاد شده یا اکنون هم توجیه میشود ، شاید بد نباشد اما خوب متاسفانه نتیجه کار ایجاد ترسو شدن موجود انسان میکند و وقتی هم که آن پی ساخته شود در کودکی جدا شدن و دور شدن از آن پی بسیار سخت و ملال آور هست در بزرگسالی برای انسانهایی که رو به سمت کرامت و آزادی دارند
با این توضیحات بهشت هم که یک جای مزخرف و تکراری بیش نباید باشد که لذتش در داشتن قدرت بی انتها در دیکتاتور شدن و سو استفاده از حوری یا حوریها یا شراب و میوه و... جذاب دیده میشود ( و انسانهایی در آنجا باید باشند یا هستند که زندگی را برای دیگر انسانها زهره مار کرده اند چون انسان خوب هیچ وقت به مکان شخص یا موجودی که در کنار بهشتش جهنم هم دارد و دیگر انسانها را عذاب میدهد نمیرود . یکی نیست بگه این همه شراب و کاخ و غلام و کنیز و حوری را میخاهی چه کار آخه!؟ ) از آنجایی هم که الله یا خدا یا موجودی که در دم و دستگاهش جهنم دارد و انواع عذاب فکر نکنم انقدر هم راستگو و مهربان باشد و سر قولش بماند برای دادن آن بهشت و...
البت شخصن به پروردگار یا موجودی که این جهان را خلق کرده یا بوجود آورده اعتقاد دارم ( اما آن موجود یا خدا یا انفجار بیگ بنگ و... نباید بد باشد یا اینگونه تصورش نمیکنم) اما متاسفانه ادیان ایجاد توهم و نفاق و بدبینی کرده اند در طول تاریخ و نگذاشتند حبابی از اخلاق و برابری و خوش بینی در بین انسانها شکل بگیرد ( که نباید نقش مادران را هم ساخت پخش و تداوم داستانهایه ادیان کم دید چون آنها هم مقصر هستند و یکجورایی ابزار و شمشیر تبلیغات اینگونه ایدئولوژیها بوده اند)
و...
پ ب