اما برای شناخت بیشتر شریعتی بد نیست اشارهای داشته باشیم به مرثیه مناجاتگونه عارف بزرگ و مجاهد شهید دکتر چمران بر سر مزار شریعتی هنگام دفن او که میگوید:
«ای علی من آمدهام بر حال زار خود گریه کنم زیرا تو بزرگتر از آنی که به گریه و لابههای ما احتیاج داشته باشی. ای علی همراه تو به نخلستانهای کنار هرات میروم و علی دردمند را در دل شب مییابم که سر بر چاه کرده و سینه پردردش را خالی میکند ای علی، همراه تو به دیدار اتاق کوچک فاطمه میروم، اتاقی که با همه کوچکیاش از دنیا و همه تاریخ بزرگتر است. اتاق کوچکی که مظهر عشق و فداکاری و ایمان و استقامت و شهادت است.
ای علی، تو ابوذر غفاری را به من شناساندی، مبارزات بیامانش را علیه ظلم و ستم نشان دادی. شجاعت، صراحت و پاکی ایمانش را نمودی. من فریاد ضجهآسای اباذر را از حلقوم تو میشنوم و در برق چشمانت خشم او را میبینم و در سوز و گداز تو بیابان سوزان ربذه را میبینم.
ای علی، دینداران متعصب و جاهل تو را به حربه تکفیر کوفتند و از هیچ دشمنی و تهمت فروگذار نکردند و غربزدگان نیز که خود را به دروغ روشنفکر مینامیدند تو را به تهمت ارتجاع کوبیدند و اهانت کردند و رژیم شاه نیز که نمیتوانست وجود تو را تحمل کند و روشنگری تو را مخالف مصالح خود میدید تو را به زنجیر کشید و شهید کرد...»
خدایش بیامرزاد
تشگر که بادی ازین خروس بی محل زمانه کردید