پاسخ:
سلام
دوست عزیز شما بخوبی با معقوله جبری بودن اشنا هستید و بخوبی در صحبتتون به موارد جبر اشاره کردید...
وجه تمایز افکار بنده و شما در این که شما اون جبرها رو منافی "اصل وجود اختیار" نمیدونید و بنده کاملا معتقد به این منافات هستم
و طبق فرمایش شما مبنی بر نمایش مقداری جبر میتوان اختیار رو نفی کرد. من مجدانه دچار تحلیل غلط هستم !😊 ( چون بنظرم مقداری جبر نیست . بلکه بسیاری جبر است )
بنظرم برای درک بهتر جبری بودن کافیه انسانهایی رو مورد بررسی قرار داد و مقایسشون کرد( کودکی که در رفاه کامل مالی و روانی بزرگ میشه رو با کودکی که در خردسالی پدر و مادر از دست میده و دچار فقر شده و ازش سو استفاده های جسمی و جنسی میشه و... مقایسه کنید ) این قیاس رو درحالی انجام میشه که هیچ یک از این دو کودک نقشی در وقوع شرایط نداشتن و کاملا جبری تحمیل شده
میتونیم هر فاکتوری که انسان در ان دخل و تصرفی نداره رو جزو موارد جبر شمرد که بیشمار هم هستن . جنسیت . محل تولد . خانواده . پدر و مادر . سطح مالی و سواد و شعور ... والدین . قد . رنگ پوست و چشم و مو... . حوادث مرگ و میر اطرافیان موثر . بیماریهای لاعلاج . بیماریهای وراثتی . دین و آیین گذشتگان و خانواده و قوم و کشور . فرهنگ . و ... و... و.....
هیچ بحران انرژی، بحران غذا یا بحران محیط زیستی در کار نیست!
بحران، "بحران نادانی" است!