برخلاف نظر خانم مینا معلم جزیره من معتقدم اکثر ماها خیلیییی زودتر از اون چیزی که فکر شو بکنیم متوجه نقش گزینه بودن تو معادلات اشخاص میشیم. اما اون چیزی که مارو از توقف کردن و خارج شدن از معادله باز میداره نداشتن جرات وجسارت وبس..
پاسخ:
زیاد باهاتون موافق نیستم !
برای خود من هم پیش اومده که بخاطر اعتمادی که به شخص داشتم فکر نمیکردم در معادلاتش نقش یک گزینه رو ایفا کنم ... ! و بعد از نحوه برخوردش که متوجه شدم نگرشش چیه براحتی دور خودم خط قرمز کشیدم و روش ضربدر هم زدم ! ( یعنی این گزینه از معادله خارج شد )
متاسفانه افکار انسانها رو نمیشه خوند ! اگر نه از اولش وارد نمیشی در حساب و کتابش..
جناب شما که حسابتون جداست.😃 والبته کاربرای عزیز این وبلاگتون به جزخودم😊
به همین خاطر کلمه اکثرا رو پس میگیرم به جاش کلمه ی بعضیها رو جای گزینش میکنم و چون ن ن قاعدتا من چندتا پیراهن از شما بیشتر پاره کردمو به قول معروف دنیا دیده تر هستم این عرایض منو بزارید به پای تجربم.😀
پاسخ:
😅عجبب!
مچکرم از بزرگواریتون که تجاربتون رو باما به اشتراک میذارید🌹😊
بعضی وقتها حرف جناب یاس مصداق داره یعنی ما حس می کنیم ولی دوست داریم خودمونو بزنیم به جیگریت😕یعنی تسکین موقت، بعد که کار از کار گذشت تاره اقدام میکنیم.
راستی پست تون شکل پروفایل جاریا بود😂وقتی میخوان به در بگن دیوار بشنوه 😑
پاسخ:
سلام
😅 جاری !؟ . شما که غریبه نیستید . این پست رو واسه هووی خودم گذاشتم !😆